احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمدعمران/ یک شنبه 17 سرطان - ۱۶ سرطان ۱۳۹۷
بیش از چهار سال از عمر حکومت وحدت ملی گذشته است. چهارسالی که حتا یک روز را هم این حکومت نتوانست به گونه رضایت بخش و امیدوار کننده رهبری و مدیریت کند. این چهارسال در میان موجی از تنشها، جنگهای خونین، تصفیهگریها و سیاستهای ناکام و آزموده شدۀ پیشین سپری شده بدون آن مردم افغانستان یک نفس راحت و به دور از دغدغههای مایوسکننده سپری کرده باشند. حالا اما این دغدغهها و نابسامانیها به صورت لجام گسیختۀ عمیق و فراگیر شده است. از شکنندهگیها در بدنۀ کابینه شروع تا بزن و ببندهایی که سران ارگ به هدف برنامههای خاص شان انجام میدهند، جامعه را بهتزده کردهاست. در اینکه به تفنگسالاری باید در کشور پایان داده شود و دیگر هیچ گروه غیرمسوولی بر گردههای مردم حکومت کند، هیچ بحثی نمیتواند باشد. دولت یگانه قوۀ مشروع اعمال زور را در اختیار دارد و باید از همین نیرو در جهت تحکیم حاکمیت قانون به خوبی استفاده شود تا حداقل حیثیت برباد رفته قانون و حاکمیت مردم به آنها برگردد. بحث افراد و گروههای غیرمسوول از امروز و دیروز مطرح نیست. در طول هفده سال گذشته همواره گروههایی بودند که با ایجاد حکومت سایه و استفاده ابزاری از امکانات دولتی مردم را در مناطق مختلف کشور به ستوه آورده بودند. در زمان حامد کرزی، رییس جمهوری پیشین نیز تلاشهای زیادی صورت گرفت که جلو گروههای مسلح غیرمسوول گرفته شود. در آن زمان برنامۀ دی دی آر با هزینههای کلان جامعۀ جهانی به هدف جمعآوری سلاح از نزد گروههای غیرمسوول آغاز یافت؛ ولی پس از مدتی معلوم شد که این برنامه نتیجهبخش نبوده است. دولت اگر در برخی مناطق موفق شد که گروههای مجاهدین سابق را خلع سلاح سازد ولی در بخشهای از جنوب و شرق کشور به مسلحسازی گروههای زیر نام اربکی و قومی اقدام کرد. دولت مدعی بود که این گروهها علیه تروریستها میجنگند؛ ولی گذشت زمان نشان داد که این افراد و گروهها هدفهای دیگری را غیر از مبارزه با طالبان دنبال میکنند. همین حالا صدها گروه مسلح غیرمسوول در مناطق جنوب و شرق دمار از روزگار مردم کشیده اند؛ ولی از آنجایی که وبستهگیهایی به جناح های قدرت در ارگ دارند، همچنان به فعالیتهای ضد بشری خود ادامه میدهند. ارگ میگوید تمام گروههای مسلح غیرمسوول بازداشت خواهند شد؛ ولی مردم خواهند دید که گروههای غیرمسوول مشخصی بازدداشت میشوند. دولت به تفکیک گروههای مسلح غیر مسوول خوب و بد دست یازیده است و تنها گروه های مسلحی را خلع سلاح و بازداشت میکند که تحت امر اش قرار نداشته باشد. اما این که این گروهها با مردم چه میکنند، هیچ فرقی برای ارگنشینان ندارد. چند سال پیش آقای علیزایی رییس شورای ولایتی هرات، یک عضو امنیت ملی این شهر را در برابر چشم مردم به گلوله بست و چند روز بعد هم یک فرد مجرم را از دادستانی هرات به زور اسلحه بیرون کشید. این موضوع چند روزی سروصدا برپا کرد و حتا دادگاهی در کابل برای رسیدهگی به جرایم آقای علیزایی تشکیل شد؛ اما از آنجایی که آقای علیزایی مربوط به قوم» برتر» میشد، به آسانی تبریه شد و بر سرکار خود برگشت. او در عین حال متهم به قاچاق مواد مخدر در حوزه غرب نیز هست. بشیر قانت، یکی از فرماندهان مسلح غیرمسوول حزب اسلامی در تخار، چندین نفر را در روزروشن به گلوله بست ولی حالا همچنان با افراد مسلح خود آزادانه گشت و گذار میکند و هیچ نهادی نیست که برایش بگوید بالای چشم تو ابروست. قیصاری اگر در شمال دست به اعمال به اصطلاح فرا قانونی میزده که بدون شک هم میزده، اما در کنار کی قرار داشته و تا امروز به حمایت کی تا این جا پیش آمده است؟ مگر او متحد رسمی آقای غنی در انتخابات نبود؟ مگر او به اشاره رییس حکومت با دیگر مخالف مسلح از دیگر جناح ها رو در رو نمیشد؟ چرا امروز او به چهرۀ خطرناک ضد مردمی تبدیل شده و دهها تا مثل او که ازبیک و تاجیک و هزاره نیستند، در خدمت هدفهای» والای « ارگ قرار دارند؟ اگر در این کشور صحبت از حاکمیت قانون میشود، باید بالای همه یک سان تطبیق شود. در تمایز گذاریهای کنونی به هیچ صورت نمیتوان افکار عمومی را قناعت داد که قانون در حال اجرا شدن است. چرا مردم به رهبران منفعل و حتا دارای سابقه بد هم چنان اعتماد میکنند و آنها را نمایندهگان واقعی خود میدانند؟ آیا پاسخ این چرا را رهبران کنونی کشور و به ویژه ارگ ریاست جمهوری پی گرفته اند؟ آیا میدانند که مردم با چه انگیزهیی حتا از جنگ سالاران قومی در برخی موارد حمایت میکنند؟ دلیل آن روشن است، یک به دلیل اینکه این افراد را تا دیروز به نام متحد و فرد نزدیک به رییس حکومت میشناخته اند و عکسهای یادگاری شان را که با هم گرفته اند، در اختیار دارند. دوم این که مردم از سرناچاری به همین خودی های حالا جنایتپیشه به خاطر دفع بلاهای کلانتر راضی شده اند. اگر در شمال مردم به خیابانها میریزند و گویا از کسی که گذشته بد دارد، دفاع میکنند؛ چون میدانند از این بد، بدترهایی در کمین نشسته اند که حتا به زن و دختر و پسر شان هم رحم نخواهند کرد. فاریاب همین حالا تقریبا در محاصره گروه طالبان قرار دارد و براساس گفتههای شاهدان عینی ۷۰ درصد و یا هم بیشتر این ولایت را طالبان رهبری میکند. آیا مردم در موجودیت دشمنی چنان وحشی به کسانی مثل قیصاری پناه نخواهند برد. فراموش نکنیم که قیصاری یکی از قوماندانهای معروف در جنگ با طالبان است و اگر او و افرادی مثل او در صحنه نباشند، دولت براساس تفاهمهایی که با گروه تررویستی طالبان دارد، بعید نیست که بخشهای از شمال را به این گروه و یا حکمتیار تحویل دهد. مردم از چنین وضعیتی میترسند و مجبور اند از فرماندههای محلی شان هرچند که می توانند کارنامه خوبی هم نداشته باشد، حمایت کنند. اگر در این میان مقصری وجود دارد که بدون شک وجود دارد، و آن آقای غنی و تیم اوست که با نگاه بسیار قومی به مسایل نگاه میکنند و از همین منظر میخواهند افغانستان را تحت حاکمیت مطلقه خود درآورند.
Comments are closed.