احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دوشنبه 8 اسد 1397 - ۰۷ اسد ۱۳۹۷
بخش دوم و پایانی/
مردم شناسی متقابل(۱۹) در مشارکت بین مردم و جامعه از طریق بیان خاطرات.(۲۰)
ـ برقراری ارتباط علمی بین مورخان دانشگاهی و مردم عادی.(۲۱)
ـ وسیلهای برای درک جامعه از تاریخ خود که بین تاریخ که مورخ میسازد با تاریخی که جامعه میخواهد داشته باشد.(۲۲)
ـ تبدیل خاطرات شخصی افراد از طریق تفکر تاریخی در گذشته به خاطرات اجتماعی و تسهیل زمینههای ورود افراد به جامعه.(۲۳)
ـ تبیین خاطرات جمعی در متن جامعه و ضبط برداشتهای جمعی در موقعیتهای متفاوت و در مکانهای مختلف.(۲۴)
ـ دریافت خرد فردی افراد در کالبد تاریخی و تبدیل آن به دانش اجتماعی برای درک گذشته.(۲۵)
ـ تبیین ارتباط بین تاریخ و برداشتهای روایی شخصی از تاریخ به منظور درک زمان حال.(۲۶)
دادن مفهوم فرهنگی از اسناد کاغذی به تاریخ و توانمندسازی برای فهم مبانی تاریخ.(۲۷)
ـ ماهیت افزایندگی در تحقیقات تاریخی که ورود تجربیات تاریخی جامعه را در تبیین حوادث با اسناد حکومتی فراهم میسازد.(۲۸)
این برداشتها در کنار صدها برداشت دیگری که درباره تاریخ شفاهی میتواند توسط افراد مختلف با توجه به حوزههای تحقیقاتی آنها ارائه گردد بیانگر ماهیت تنوع و قابل انعطاف تاریخ شفاهی دارد.
نکتهای که در تعاریف بالا سعی شد تا از تاریخ شفاهی ارائه گردد قسمتی از زوایای ارتباطی بین تاریخ و تاریخ شفاهی میباشد که در قسمتهای بعدی درباره جنبههای مختلف آن بحث خواهد گردید. اما برخی نکاتی که درباره برداشتهای بالا قابل توجه میباشد این است که تاریخ شفاهی را نمیتوان یک جریان، یک شغل و یک نظم خاص دانست. حتی علیرغم اینکه به عنوان یک روش مورد استفاده مؤسسات حرفهای و متخصصان قرار میگیرد باز نمیتواند در چهارچوب خاصی قرار گیرد، بلکه آن را میتوان تکنیکی در خدمت نظامات مختلف دانست که کاربردهای متفاوتی دارد. نکته مشترک مطالبی که ارائه گردید بر تأکید بر ماهیت خاص برای تاریخ شفاهی که مشخصکننده آن از تاریخ باشد بلکه ابزار و وسیلهای است که میتواند در فرآیندی آگاهانه در خدمت محققان تاریخ قرار گیرد تا از جنبههای کشف؛ بهبود و افزایندگی آن درباره زوایای تاریک حوادث در گذشته استفاده کنند.
تاریخ شفاهی و مورخان
در این قسمت بر آن نیستیم تا در مورد مفهوم تاریخ، تغییر و تحولات در آن دوره معاصر و تأثیر آن بر استفاده از منابع شفاهی بپردازیم هرچند که عواملی مانند ظهور مکتب آنان و توجه به تاریخ اجتماعی و فمنیسم و تغییر نگرشیای معیارهای خانوادگی و اجتماعی بر استفاده از منابع شفاهی تأثیر گذاشته است.(۲۹) بررسی پیشینه تغییرات در زمینه شکلگیری رویکردهای تاریخ شفاهی نیز این ارتباط دو جانبه را تأیید میکند.(۳۰) در بررسی ارتباط بین مورخان و تاریخ شفاهی دو مبحث اصلی مطرح میباشد: ۱ـ مورخ کیست؟ ۲ـ آیا در بررسی ارتباط این دو باید به همه تاریخ توجه کنیم یا میتوان ارتباط را با نحلههایی از تاریخ سنجید؟
اگر تاریخ را کنش جمعی آدمیان در دوران گذشته، وظیفه علم تاریخ را شناخت و تحلیل این کنشها بدانیم مورخ فردی است که این علم را با استفاده از اسناد و مدارک تاریخی تفسیر و تحلیل میکند. نکته ظریف اینجا است که آیا وظیفه مورخین تفسیر و تحلیل وقایع میباشد یا گردآوری و جمعآوری اسناد و مدارک تاریخی را نیز میتوان در زمره وظایف آنها شمرد؟
آیا نمیتوان مورخین تاریخی را نیز سطحبندی نموده و جایگاه هر یک را در راستای علم تاریخ تبیین کرد؟
آیا مورخین در هر دورهای صرفاً استفاده کنندگان از اسناد و مدارک هستند و وظیفهای نسبت به تولید منابع برای آینده ندارند؟
آیا تولیدکنندگان منابع شفاهی را نمیتوان در زمره مورخین محسوب نمود که وظیفه آن جمعآوری اطلاعات در سطح مختلف جامعه برای نسل آینده است؟
آیا ارائه تحلیلهای جامع و دقیق نیازمند اطلاعات کامل و همه جانبه از موضوع نمیباشد؟
آیا میتوان تمایز یا وجه غالبی برای هر یک از کارهای جمعآوری یا تحلیل و تفسیر قائل شد؟
به نظر میرسد جدا از مکاتب مختلف تاریخ نگاری در غرب و لزوم یا عدم لزوم بخش تاریخنگاری ما با آنها و تطبیق مباحث نظری به یک نکته باید توجه داشت و آن اینکه با توجه به ساختارهای اجتماعی ما چه نوع تاریخی و چه مکتب تاریخ نگاری را میتوان برای تأثیر بیشتر تجویز نمود و چه ساختاری را میتوان در راستای تهیه یک تاریخ مدون در سطوح مختلف جامعه تدوین نمود؟
پاسخ به این سؤال که آیا همه تاریخ باید توسط مورخان دانشگاهی نوشته شود یا خیر و یا میتوان تمایزی بین مورخان آکادمیک و حرفهای با آماتور قائل شد و در ارتباط بین تاریخ شفاهی و مورخان مؤثر است و نوع نگاه به تاریخ از دیدگاه این دو گروه میتواند در میزان اهمیت آن تأثیر داشته باشد. این همان وجه مشخصهای است که بین تاریخ محلی و تاریخ وجود دارد.
منابع تاریخ محلی اغلب از طریق منابع شفاهی تأمین میشوند و از طریق تاریخ شفاهی گردآوری میشوند. در تاریخ محلی یک منطقه ممکن است به بسیاری داستانها، افسانهها در منطقه برخورد میکنید که قابلیت باور ندارد اما در حد یافتهها و فرهنگ آن گروه قرار دارد و در جای دیگری ثبت نشده است و ارتباط پیچیده بین روح انسانی، وظایف راوی و تاریخی در تحقیقات تاریخ است.(۳۱) بسیاری از موضوعاتی که در تاریخ محلی مطرح میباشد مانند چه مردمی در منطقه هستند، نژاد آنها چه میباشد، امورات دینی آنها چیست؟ تفریحات و سرگرمیهای جنبی چه میباشد، حمل و نقل، مالیات، زباله در زمره مواردی است که هر چند به صورت محدود در اسناد ثبت میگردند اما به خاطر ارتباط با جوامع انسانی کاملاً قابل انتقال نیستند و تنها از طریق تاریخ شفاهی میتوان قسمتی از آن را منتقل کرد.(۳۲) تاریخ محلی تنها حوادث ساده که در یک محل خاص اتفاق میافتد نیست، بلکه روایتی از تجربیات افراد آن منطقه در زمانی خاص است.(۳۳) تاریخ محلی محدود به گذشته نیست. تاریخ آنهایی است که در امروز زندگی میکنند و در آینده به خاطرات میپیوندند اما لازم است تا زمانی که در میان ما هستند مورد تقدیر قرار گیرند.(۳۴)
باید در نظر داشته باشیم که جوامع هرگز نمیایستند در آن همیشه تولد، مرگ، جاده، تغییرات جدید، افزایش جمعیت و… هست که همه آنها قابلیت ثبت در اسناد را ندارند.(۳۵) بسیاری از رفتارهای اجتماعی، دیدگاههای شخصی و سنتهای شفاهی که به دلایل مختلفی حتی اگر قابلیت ثبت شدن داشته باشند ارائه نمی شوند.(۳۶) نکته ای که مورخان کمتر به آن توجه میکنند. تاریخ محلی میتواند ساختاری از تاریخ عمومی یک منطقه را به نمایش بگذارد که ارتباط بین اجزاء کوچکتر با بزرگتر در یک منطقه با بزرگتر در سطح ملی است.(۳۷) با این تفاسیر میتوان به ارتباط بین تاریخ، تاریخ محلی، تاریخ شفاهی و میزان اهمیت منابع شفاهی در این حوزه پی برد.
نکاتی که در ابتدای این بحث در مورد مورخان مطرح شد میتواند دوباره راهگشا باشد، آیا میتوان به کسانی که اقدام به جمعآوری اطلاعات در حوزههای متنوع ذکر شده مینمایند لفظ مورخ نامید یا میتوان از کلمه مورخان آماتور یا حرفهای استفاده کرد. فرض بر پذیرفتن آن رابطه این دو را چگونه میتوان تعریف نمود. برخی تاریخ محلی را آخرین پناهگاه مورخان آماتوری میدانند که نه براساس حرفه و شغل خود بلکه بیشتر به خاطر تمایلات و انگیزههای شخصی، وطن دوستی به آن میپردازند.(۳۸) نمونهای از ارتباط بین دو گروه را در آمریکا میتوان جستجو نمود که در مرحله حرفهای شدن تاریخ ورود آن به دانشگاهها، مورخان آماتور را نفی نمودند و چند دهه کشمکش درونی بین آنها به وجود آمد تا اینکه با ورود تاریخ محلی به دانشگاهها دامنه آن کمرنگتر شد(۳۹) و مورخان محلی از طریق ارتباط مستقیم با انجمن تاریخدانان آمریکا (AHA) توانستند خود را با دیگر مورخان تطبیق دهند. از طرف دیگر همین اختلاف بین مورخان حرفهای با تاریخ شفاهی کاران به وجود آمد. آنها بر این اعتقاد بودند که منابع حاصل از مصاحبههای شفاهی ارزش دادههای تاریخی را ندارند و تا مدتها دانشگاهها ارجاعات به مصاحبهها را در پایاننامهها جائز نمیدانستند تا اینکه تاریخ شفاهی کاران در تعامل با انجمن تاریخدانان آمریکا استانداردهای IRIB را به منظور استانداردسازی منابع شفاهی تهیه نمودند و تعامل دو سویه آنها باعث شد تا تاریخ شفاهی ابزار مؤثری در جمعآوری دادههای تاریخی باشد. در عین حال ورود تاریخ شفاهی به دانشگاهها زمینه ارتباط آنها را تسهیل کرد.(۴۰) از فرآیند نهایی این بحث میتوان چنین استنباط نمود که رابطه تاریخ شفاهیکاران با تاریخ محلیکاران نزدیکی بیشتری در حوزه تولید منابع شفاهی و استفاده از آن دارد و در عین حال هر دو گروه میتوان مورخان حرفهای نیز جستجو نمود هر چند که به علت گستردگی شمول در برگیری آنها سطوح مختلفی از علاقهمندان به حوزه تاریخ را در برمیگیرند.
دادههای حاصل از تاریخ شفاهی شواهد و اسناد شفاهی یا تاریخ نگاری
سؤال بزرگ در ابتدای این بحث این است که توقع ما از تاریخ شفاهی چیست؟
واقعیت این است که در چند دهه گذشته هیچ روش پژوهشی مانند تاریخ شفاهی از طرق گوناگون و در زمینههای مختلف مورد استفاده مورخان در پژوهشهای مختلف قرار نگرفته است.(۴۱) به خصوص از دهه ۱۹۶۰ به بعد به طور دقیق با توجه به شرایط آن زمان و نیازهای روز جامعه شروع به باز تعریف خود نمود تا بتواند جواب انتقادهای مورخان سنتی را بدهد. اولین مورخی که از تاریخ شفاهی به طور گستردهای استفاده و انتقاداتی را نیز وارد کرد توسیدس بود.(۴۲) او در مقدمه تاریخ پلوپنزی(۴۳) درباره حادثه واحدی که توسط افراد مختلف به صورت متفاوتی ارائه میگردد و در کتابش ثبت کرده مطالبی آورده است.(۴۴) از آن زمان تاکنون شفاهیات در منابع تاریخی علیرغم فراز و نشیبها به عنوان یکی از منابع اصلی ادامه یافته است. مهمترین ایراداتی که بر تاریخ شفاهی در چند دهه اخیر وارد شده است عبارتند از:
ـ اختلاط بین اطلاعات و تجربیات تاریخی با سنتهای شفاهی: استفاده از تاریخ شفاهی گاهی به نوعی از منابع برمیخوریم که حد فاصل بین تاریخ و افسانه است و اصطلاحاً سنتهای شفاهی نامیده میشود که مورخان در پذیرفتن یا رد آن به عنوان یک منبع تاریخی اختلاف دارند.(۴۵)
ژان ونسینا(۴۶) مورخ بلژیکی معتقد است که سنتهای شفاهی تاریخ گذشته را آن چنانکه هست توضیح میدهد و نوعی حقیقت تاریخی که در پردهای از روایات متنوع مخفی شده است.(۴۷) سنتهای شفاهی ارتباط مستقیمی با تاریخ محلی دارد و از تصورات تاریخی مردم شکل میپذیرد. ارزش کلمات تاریخی جمع شده، در ازای زندگی افراد است.(۴۸) هارون(۴۹) معتقد است که در جامعه مدرن ارتباط بین زندگی و ادراک تاریخی وجود نارد و یکی از مهمترین دلایل آن را نقص در سنتهای شفاهی میشمارد. خصوصاً در جوامعی که شفاهیات نسبت به اسناد مکتوب از ارزش بیشتری برخوردار هستند.(۵۰)
اما مورخان معتقدند که سنتهای شفاهی به علت آمیخته شدن با افسانهها و تخیلات نمیتوانند بیانکننده واقعیتهای تاریخی و انتقال دهنده اطلاعات تاریخی باشند، هرچند بخش عمدهای از اطلاعات تاریخی در دورههای گذشته به همین شکل انتقال می یافت.(۵۱)
Comments are closed.