احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 9 اسد 1397 - ۰۸ اسد ۱۳۹۷
در عرصۀ سیاست وعده و وعید دادن سیاست مداران امری طبیعی شمرده می شود. آن ها برای این که مردم را متقاعد سازند که بهترین برنامه سازان و مجریان آن اند، همواره از فردا های بهتر سخن می گویند. کدام یک از سیاست مداران بوده که یک روز را بدون وعده دادن به مردم به شب رسانده باشد؟ این وضعیت حتا در کشورهای غربی که به شدت سیاست مداران و زمام داران را زیر نظر دارند و آن ها را مجبور به پاسخ گویی می سازند، نیز دیده می شود. اما تفاوت آن با کشورهای عقب نگه داشته شده، عمدتا در این است که آن ها دروغ کمتر می گویند و تلاش می کنند که متناسب به امکانات و ظرفیت های موجود با مردم شان حرف بزنند و وعده و وعید بسپارند. زمانی آدلف هیتلر دیکتاتور وقت آلمان گفته بود که «دروع هرقدر بزرگتر باشد، مردم زودتر آن را باور می کنند.» به نظر می رسد که در کشور های استبداد زده و مبتنی بر روش های حکومت داری زورگویانه دروغ گفتن به امری معمول و بدیهی برای سیاست مداران و زمام داران تبدیل می شود. آن ها بدون کمترین شرمی دروغ می گویند در حالی که خود نیز می دانند که آن چه گفته اند، دروغی بیش نبوده است. در میان زمام داران فعلی کشور سکۀ بیشترین دروغ گفتن ها به نام محمد اشرف غنی تعلق ضرب شده است. پیش از او نیز البته زمام داران متوسل به گفتن دروغ می شدند، اما او چنان دروغ های می گوید که حتا یک کودک کمتر آشنا با مسایل روز نیز می تواند صحت و سقم آن ها را دریابد. دروغ گفتن ها و وعده های سرخرمن آقای غنی از زمان کارزار های انتخاباتی او در سال ۱۳۹۳ بسیار معروف اند. او در هر کارزار انتخاباتی خود برای این که نشان دهد، که مرد اندیشه، عمل و برنامه است و رقبای او چنین ویژه گی های منحصر به فردی ندارند، در هر سخنرانی خود به مردم وعده های می سپرد که براساس تحقق آن وعده ها باید افغانستان به کشوری مرفه، سرشار از درآمد های اقتصادی و بدون بیکاری و فقر مبدل می گشت. او در یکی از سخنرانی های خود در زمان کارزار های انتخاباتی گفت که در ظرف یک سال یک میلیون شغل برای مردم ایجاد می کند. در آن زمان که آقای غنی هنوز کرسی ارگ را تصاحب نکرده بود، کمتر کسی از او پرسید که یک میلیون شغل را در وضعیتی که افغانستان قرار دارد، چگونه می خواهد ایجاد کند. شاید آن زمان که جوش و خروش انتخابات بود، مردم مجال اندیشیدن به چنین مسایلی را نداشتند و یا فکر می کردند که آقای غنی از چنان تبحری در مسایل مختلف علمی و کشور داری برخودار است که با آمدن او در عرصۀ سیاست افغانستان حتما معجزه رخ خواهد داد. اما با گذشت زمان و وقتی آقای غنی به ارگ راه پیدا کرد، نه تنها که دیگر به دنبال این شعار نگشت بل دیگران نیز به یاد او نیاوردند که در زمان کارزارهای انتخاباتی اش چه وعدۀ به مردم سپرده بود. حالا پس از چهار سال از زمام داری آقای غنی می بینیم که نه تنها او موفق نشد که به این وعده اش جامه عمل بپوشاند، بل بیشتر زمینه ساز بیکاری و فقر مزمن در کشور شد. بازرس ویژه امریکا در مورد کمک های این کشور در بازسازی افغانستان، که آقای غنی بدون شک نمی تواند در صحت آن تردید کند، در آخرین گزارش خود براساس اسناد و شواهد انکار ناپذیر، اعلام کرد که افغانستان از رتبه چهل دوم در تجارت به رتبه ۱۰۷ ام تنزیل یافته است. آقای غنی در زمان کارزارهای انتخاباتی خود می گفت که افغاستان را به چهار راه اقتصادی منطقه تبدیل می کند، اما امروز دیده می شود که نه تنها این وعده اجرایی نشده بل افغانستان به چهار راه تروریسم و رقابت های استخباراتی منطقه مبدل گشته است. حتا پروژه تاپی که این همه آقای غنی برسر افتتاح آن مانور می داد، امروز از واقعیت آن هیچ خبری در دست نیست. کار پروژه تاپی هنوز حتا در مراحل ابتدایی نیز قرار ندارد و معلوم نیست که چنین پروژۀ اصلا به واقعیت مبدل خواهد شد و یا خیر. آقای غنی در زمان کارزار های انتخاباتی خود ۵۰ وعده بزرگ به مردم سپرد. فهرست این وعده ها وجود دارد و این طور نیست که کسی چیزی از آن ها نداند. اما اگر بگوییم که اکثریت این وعده ها فقط در همان زمان مطرح بوده و دیگر آقای غنی به دنبال تحقق اکثریت آن ها نگشته است، حرفی گزاف نگفته ایم. او حداقل در عرصه ارتقای ظرفیت های اقتصادی کشور نزده وعده سپرده بود که اکثریت این وعده ها روی کاغذ باقی مانده اند. اگر بخشی از این وعده ها نیز تحقق یافته فقط آن وعده های بوده است که نیاز به کار و برنامه نداشته و باید به صورت روتین اجرا می شده اند. آقای غنی پس از رسیدن به قدرت تنها به وعده های انتخاباتی خود بسنده نکرد و با گذشت هر روز در هر محفل و سخنرانی وعده های بیشتری به مردم داد. اخیرا وقتی آقای غنی به ولایت بادغیس به هدف افتتاح لین برق ترکمنستان سفر کرد، بازهم از وعده های بیشتری سخن گفت که این روزها ورد زبان مردم شده اند. بخشی از وعده های آقای غنی در بادغیس چنین اند:در دو سال آینده شش هزار مکتب در افغانستان ساخته می شود. آیا این وعده قابل اجرا است؟ نهاد های اجرایی این برنامه گفته اند که تمویل کننده گان این برنامه تا به حال یک سنت نیز در این خصوص کمک نکرده اند. و از جهتی دیگر آیا می توان در مناطقی که همین لحظه در اختیار نیروهای مخالف است و دولت نیز براساس استراتژی جدید امنیتی نیروهای نظامی را از این مناطق بیرون کشیده، مکتب ساخت؟ آیا ساخت هشت مکتب در یک روز به یک دروغ شاخدار شباهت ندارد. می گویند که لنین بنیان گذار کشور کمونیستی در شوروی سابق در یک گفتگو با یکی از رسانه های امریکایی وعده های زیادی ظرف پنج سال سپرده بود که خبرنگار امریکایی با شنیدن آن ها در مقاله اش مدعی شد که رهبر شوروی یک مرد خیال پرداز است. اما وقتی پس از پنج سال دوباره به دعودت لنین از کشور شوروی دیدن کرد با کمال حیرت دریاف که تمام آن وعده ها تحقق یافته است. اما فراموش نکنیم که آن وعده ها را کسی مثل لنین سپرده بود که به گفته بسیاری از اندیشمندان غربی جهان را به دو بخش تقسیم کرد. یکی از وعده های لنین برقی ساختن شوروی ظرف پنج سال بود. او با به کار گرفتن میلیون ها نیروی کار این برنامه را توانست محقق سازد. اما وقتی آقای غنی وعده می سپارد براساس چه نیروی کار و امکاناتی می خواهد آن ها را محقق سازد؟ او در سخنرانی خود در بادغیس هم چنین گفت که:»هیچ کودکی دیگر زیرخیمه درس نخواهد کرد». اما این وعده براساس چه ظرفیت های می تواند اجرایی شود؟ بخش دیگر این وعده ها را به صورت فهرست وار مرور می کنیم: هفتاد لیسه پیش ساخت امسال ساخته می شود.سیصد لیسه سال بعد ساخته می شود.در ۴۰۰ ولسوالی کشور لیسه تخنیک میسازیم .مساجد کشور به انترنت وصل خواهد ش این در حالی است که بیش از صد هزار مسجد در کشور وجود دارد.
آقای غنی فکر می کند که با سپردن وعده های که باید گفته شود وعده های سرخرمن اند، می خواهد نشان دهد که او کشور را از بحران های که خود خلق کرده نجات خواهد بخشید. بخش وسیعی از وعده های آقای غنی رویکرد انتخاباتی دارد و او با رفتن به ولایت های مختلف و سپردن وعده های سرخرمن می خواهد متحدان دیروز انتخاباتی خود را که دیگر در کنار او حضور ندارند دور بزند. او می خواهد در صورتی که بتواند جای دوستم، ضیا مسعود و شماری دیگر از متحدان دیروز انتخاباتی خود را با یک تعداد از جوانان و وعده های میان تهی پر کند. اما اگر او فهمید که وعده های او کار ساز واقع نمی شوند آن گاه راه های دیگری را برای به تله انداختن دوباره متحدان انتخاباتی خود در پیش خواهد گرفت.
Comments are closed.