احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 3 سنبله 1397 - ۰۲ سنبله ۱۳۹۷
اتفاقهای یک ماه اخیر نشاندهندۀ نکتههای بسیار بارز است. یکی اینکه تلفات نیروهای امنیتی بیشتر شدهاست و نهادهای امنیتی در مجموع از تواناییهای لازم برای تامین امنیت کشور به خصوص پایتخت برخور دار نیستند. از لحاظ سیاسی هم به نظر میرسد که دولت آقای غنی به شدت از اعتبار سیاسی داخلی و بینالمللی ساقط شده است و دلیل آن این است که آقای غنی همه امکانات جهانی و کشوری را فدای یک سیاست بسیار خام قبیلهیی و جهالت سیاسی کردهاست و بیشتر خودش را بهجای اینکه وقف مسایل مهم کشوری کرده باشد وقف خورد کردن و منزوی کرن گروههای سیاسی ساخته و بیشتر به مصادرۀ قدرت و ثروت پرداخته است. در این میانه کلان ساختن طالبان و تهدید بالقوه و بالفعل نشان دادن آن، سیاست دیگری است که آقای غنی در مسیر اهدافی که ترسیم کرده، به کار بردهاست. او فقط به این میاندیشد که چگونه مانع و مخرب آن روندهای سیاسیای شود که میتواند در نهایت قدرت را به شکل سیاسی و مدرن آن دست به دست کند. این طرز فکر، این «آقای متفکر» را واداشته است که به زمینهسازی برای انحصار قدرت بیاندیشد و به همین دلیل سعی در مدیریت انتخابات ریاستجمهوری و به کار گرفتن ابزارهای دیگر دارد.
این وضعیت حالا همه جریانهای سیاسی معترض را در یک صف قرار دادهاست و آنان چه در قالب یک جمع و یا هم چه در قالب جریانهای مستقل تهدید به روی دست گرفتن بدیل و گزینههای دیگر در صورتی که انتخابات شفاف برگزار نشود دارند.
البته روی موضعگیریهای جریانهای سیاسی هم نمیشود زیاد حساب باز کرد؛ زیرا تجربه در افغانستان نشان دادهاست که برخی از این جریانهای سیاسی آنگونه که به نظر میآیند عمل نمیکنند. اما با این هم بلند شدن صداهای مخالف در برابر سیاستهای آقای غنی، این را میرساند که جامعۀ سیاسی ما در مجموع به نقطۀ مقابل حکومت به خصوص سیاستهای تکروانه و مبهم ارگ تبدیل شدهاست و این نشان دهندۀ نارضایتی عمومی است. در جانب دیگر جامعۀ جهانی هم حالا درک کرده است که همه امکانات و داشتههای آنها برای افغانستان را آقای غنی فدای بازیهای کوچک شخصی و گروهی خویش ساخته است و در واقع هم فرصت و هم هزینههای جامعه جهانی را اینگونه هدر به مصرف دادهاند تا اینکه امریکاییها هم وادار به تغییر سیاست در قبال افغانستان شدهاند به حدی که حکومت طالبان را نسبت به غنی با قید شرایطی ترجیح خواهند داد. این نارضاتی را میشود در لابلای رسانههای غربی هر ازگاهی به وضوح مطالعه کرد.
در این میان اظهارات جریانهای سیاسی در برابر سیاستهای حکومت غنی و ناتواناییها آن، چه در قبل از عید و هم بعد از آن، یکبار دیگر نشان داد که ارگ نمیتواند بعد از این به یک آدرس قابل اعتماد برای مردم افغانستان تبدیل شود؛ چنانکه برای خارجیها هم نیست.
بنابراین جامعۀ سیاسی همین اکنون در یک وضعیت مبهم قرار گرفتهاند؛ نمیداند که در برابر حکومت ناتوان بی اعتبار کنونی که فقط روی پای حمایتهای خارجی ایستادهاست، عمل کنند. اما به این متفقالقول شدهاند که باید انتخابات در وجود یک حکومت موقت برگزار شود تا مردم به آن اعتماد کنند و به پای صندوقهای رای بروند. اما این به تنهایی کافی نیست زیرا غنی و حکومت او آن اعتبار را در چند ماه پیش رو نمیتوانند کمایی کنند. بنابراین پیشنهاد ما به جامعۀ جهانی این است که حمایت از حکومت و فردی در رأس آن که اعتبار مردمی و سیاسی داخلی ندارد، روی موردی با جریانهای سیاسی و مردم افغانستان به توافق برسند که بتواند سبب برگزاری انتخابات شفاف گردد.
این البته مستلزم آن است که اول جریانهای سیاسی از سطح حرکتهای فرد محوری و ائتلافهای زود گذر به روی اولویتهای مهم سیاسی و ملی به وفاق ملی برسند و در روشنی چه باید کردها در محور یک نهاد مشروعیت بخش ملی گرد هم بیایند تا بتوانند به عنوان بدیل عرض اندام کنند.
Comments are closed.