احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمدعمران/ یک شنبه 4 سنبله 1397 - ۰۳ سنبله ۱۳۹۷
حامد کرزی رییس جمهوری پیشین کشور در یکی از گفتوگوهای اخیرش، راه بیرونرفت از وضعیت بحرانی کنونی را تشکیل لویه جرگۀ عنعنوی و ایجاد حکومت موقت دانسته است. این دیدگاه از سوی برخی سیاسیون دیگر کشور که دغدغۀ نجات کشور را دارند، هم مطرح شده و حتا پیش از آنکه آقای کرزی این گزینه را پیشنهاد کند، از سوی آنها ارایه شده بود. یکی از این سیاسیون مطرح، احمد ولی مسعود رییس بنیاد قهرمان ملی کشور و مبتکر برنامۀ آجندای ملی است. آقای مسعود در یکی از سخنرانیهای اخیر خود اعلام کرد که حکومت فعلی کشور را به بحران برده و این بحران پس از برگزاری انتخابات که بدون تردید انتخاباتی همراه با تقلب و جعلکاری خواهد بود به اوج خود میرسد. آقای مسعود اعلام آمادهگی کرده که برای چنان وضعیت بحرانیتر نیز برنامهها و پیشنهادهای مشخص دارد که کشور را از بحرانهای نفسگیر و حتا کشنده نجات بخشد. در اینکه افغانستان به یمن سیاستهای ناکارآمد و قومی تیم حاکم وارد فاز بحران خطرناک و ویرانگر شده، هیچ جای تامل وجود ندارد. تیم حاکم که با روحیۀ همدیگرپذیر وارد سیاست کشور پس از بحران انتخاباتی سال ۱۳۹۳ شد، به این اصل مهم پشت کرد، بیشتر از گذشته با سیاستهای حذفگرایانه و قومی کشور را به ورطۀ بیاعتمادی و گسستهای سیاسی سوق داده است. تشکیل ایتلاف بزرگ ملی که تقریبا کل سیاستمدارهای تاثیرگذار کشور را با خود دارد نشانۀ روشن چنین گسست بزرگ سیاسی میتواند باشد. در هفدهسال گذشته ما شاهد تشکیل جبههها و ایتلافهای زیادی در برابر حکومت بودهایم اما هیچیک از آنها به وسعت و گستردهگی ایتلاف فعلی نبودهاند. این ایتلاف افزون براینکه سیاستمداران بیرون از قدرت را در خود جمع کرده اما هستهگزاری آن بهوسیلۀ شخصیتها و سیاستمدارانی انجام شده که خود در سطوح بلند رهبری حکومت قرار دارند و یا داشتند. این افراد هنوزهم در ایتلاف بزرگ حضور دارند و از سرسختترین منتقدان سیاستهای ارگ بهشمار میروند. حضور اینهمه حزب، نهاد، جریان و شخصیتهای سیاسی در برابر سیاستهای ارگ نشان میدهد که تیم حاکم نه تنها قدرت را بهصورت همهجانبه قبضه کرده، بل آنرا بهصورت کمسابقه در چنگ یک گروه مشخص قرار داده است که بهجای دغدغۀ کشور و منافع ملی تنها به منافع تیمی و شخصی خود فکر میکنند. چرا این سیاستمداران که روزی در کنار تیم حاکم قرار داشتند و با تمام قوا از آن حمایت میکردند، حالا به دشمن آن تبدیل شدهاند؟ دلیل این امر نه زیادهخواهی این سیاستمداران است، آنگونه که مداحان ارگ مدعی آناند و نههم بیعرضهگی شان در اجرای وظایفی که به آنها سپرده شده بود. مگر وزیران و کارگزارانی که فعلا در اطراف رییس حکومت وحدت ملی قرار دارند، شخصیتهای مدبر و چیزفهماند که مخالفان فعلی ایشان از چنین ویژهگیهای برخوردار نبوده باشند؟ اگر تیم حاکم، تیم قوی و نیرومند میبود طالبان تا دروازههای ارگ رسوخ نمیکردند تا پیام شان را از تربیون آقای غنی فریاد بزنند. اگر تیم حاکم قادر به حل مشکلهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی کشور میبود، تا این اندازه مردم از آن فاصله نمیگرفتند و شهرها بهوسیلۀ گروههای تروریست تهدید نمیشد. افغانستان این روزها بدترین شرایط خود را در هفدهسال گذشته تجربه میکند. هرگز طی این هفدهسال وضعیت امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشور به اندازۀ سالهای اخیر وخیم نبوده است. دولت قبلی با همه ناکارآمدی و اشتباههای سیاسی خود، هرگز کشور را به ورطۀ سقوط قرار نداده بود. آقای غنی که مدعی شانزدهساعت کار شبانه-روزی است و میگوید کسی به اندازۀ او برای افغانستان کار نکرده، آیا میتواند نشان دهد که در چه زمینهیی حکومت او موفق بوده است؟ حکومت آقای غنی اگر موفقیت و دستاوردی داشته باشد، تنها در عرصۀ گسست عمیق سیاسی است که در کشور بیداد میکند. بسیاری از تحلیلگران سیاسی با این نظر متفوقالقولاند که اگر وضعیت بههمینگونه ادامه پیدا کند، دیگر نشانی از دستاوردهای هفدهساله باقی نخواهد ماند و حتا احتمال دارد که گروههای تروریست یک بار دیگر بر شهرها حکومت کنند. اگر حکومتداری آقای غنی برپایۀ قوم و منافع شخصی شکل نگرفته چرا افراد متحد تیم او حالا به منتقدان سرسخت وی صف خود را از او جدا کردهاند؟ همین حالا هم جنرال دوستم معاون اول ریاست جمهوری که پس از چهاردهماه تبعید ناخواسته بهکشور برگشته، هیچ صلاحیتی در امور محولهاش ندارد. میگویند دموکراسی حکومت مردم نیست، زیرا در هیچ زمانی مردم بهعنوان یک کتلۀ بزرگ در راس حکومتداری قرار نمیگیرند. این گفته که دموکراسی حکومت مردم است، فریبی بیش بوده نمیتواند. به گفتۀ بسیاری از اندیشمندان سیاسی، دموکراسی نظامیاست که مردم توانایی برکنارکردن و بهزیرکشیدن قدرتمندان فاسد را دارند. این ویژهگی اصلی دموکراسی با دیگر نظامهای موجود میتواند باشد که سران حکومت را که کفایت حکومتداری را ندارند بهصورت مسالمتآمیز از اریکۀ قدرت پایین میآورند. حالا هم اگر در افغانستان واقعا نظام دموکراتیک حاکم است، باید مردم از این توانایی شان قبل از آنکه شرایط بدتر از چیزی که فعلا است، شود، استفاده کنند. حکومت فعلی در موجودیت کارگزارانی ناتوان و قومگرا از پس مشکلات کشور بیرون شده نمیتواند. دوام این حکومت، دوام بحران و حتا سقوط نظام فعلیاست. آقای غنی و اطرافیان او هنوز عمق فاجعهیی را که خلق کردهاند، نمیدانند. هنوز آنها قادر نشدهاند که درک کنند، افغانستان در چه وضعیت نابسامان و خطرناکی قرار دارد. پس زمان تصمیم بزرگ که باید نخبهگان و سیاسیون بگیرند، فرا رسیدهاست. باید به عمر حکومت فعلی پایان داده شود تا افغانستان نجات پیدا کند.
Comments are closed.