- ۲۳ جدی ۱۳۹۱
رییسجمهور کرزی در حالی از ایالات متحده برگشت که توافق دو کشور مبنی بر خروج نظامیان امریکایی از افغانستان، تعیین زمان خروج، آموزش نظامیان افغانستان، حمایت از روند کنونی کشور و بحث امضای پیمان امنیتی… روشن شده است. اما در این میان، ابهاماتی هم وجود دارد که علاوه بر اینکه موید ادامۀ سیاستهای متناقض ایالات متحده و آقای کرزی است، نگرانیهای موجود را تقویت میکند؛ ابهاماتی که دلیل اصلی نگرانیِ مردم افغانستان شمرده میشود.
دو نکتۀ مهمی که در صحبتهای آقای کرزی و اوباما وجود داشت، یکی مسالۀ سپردن مسوولیت زندانهای افغانستان به حکومت این کشور، و دومی حمایت از مذاکرات دولت افغانستان با طالبان بود.
نگرانیهای اصلی در واقع همین دو مورد بودهاند که زمینۀ تقویت و برگشت طالبان را میسر میکند؛ اما هنوز این ابهامات کماکان به وضع نخست باقیاند.
دریافتها نشان میدهد که ناکامیهای پیوستۀ دولت افغانستان و امریکا در امر ایجاد امنیت و زدایش بنیادگرایی، پروسۀ کاذب صلح را ایجاد کرد و روند بازی را تغییر داد؛ چنانکه خط روشنِ میان مبارزه و مصالحه از بین رفت.
با پادرمیانی پاکستان در این پروسه، وضعیت بیشتر از پیش مبهم شد و بهجای برگشت صلح، بحث امتیازگیریهای پاکستانیها مطرح گشت؛ طوریکه پاکستان به نیت دریافت امتیاز از ایالات متحده نه تنها دهها زندانی طالب را رها ساخت، که دولت افغانستان را هم به این امر تشویق کرد. حال آنکه سود افغانستان از این کار، همان تقویت جبهات طالبان بود که کماکان تا هنوز در موضع مخالفت و نبرد قرار دارند. اکنون تردیدی نیست که موافقت با مذاکرات قطر و همچنان سپردن مسوولیت زندانهای افغانستان به دولت این کشور، در ادامۀ پروسۀ ناکامِ صلح است که از یکسو، منافع پاکستان را تضمین میکند و از سوی دیگر، رسمیتبخشی طالبان را در پی خواهد داشت که در حقیقت، مسالۀ تامین امنیت سراسری در افغانستان را منتفی میسازد.
نگرانی از سپردن مسوولیتهای امنیتی نیز در همین پیوند مطرح میشود؛ چون احتمال میرود که دولت افغانستان برای جلب توجه مخالفان مسلح، پس از گرفتن مسوولیت زندانها، دروازۀ تمام زندانها را به روی زندانیان طالب بگشاید که این خود باعث تقویت بیشتر طالبان خواهد گردید.
اما اینهمه تنها به سود طالبان نیست؛ چون به نظر میرسد که تیم آقای کرزی نیز سعی دارد در میدانِ این بازی به سود خود کارت بیاندازد. آنچه از همین اکنون دیده میشود، تلاش آقای کرزی برای کشانیدن گروههای مخالف مسلح به نظام و مشارکت آنان در انتخابات است که با توجه به خواستههای آن گروهها، این امر میتواند موجب رعب و وحشت در میان مردم و همچنان تغییر نظام گردد. زیرا در صورت تحقق این دو هدف، موانع قانونی نیز از سر راه آقای کرزی برای حفظ قدرت برداشته میشود.
در اینباره، نگرانیهایی را هم برخی از نهادها و افراد مستقل سیاسی ابراز کردهاند، چنانکه برخی از این نهادها و افراد ابراز داشتهاند که چنین توافقی بیشتر نمادین است تا واقعی؛ چرا که دولت افغانستان از یکسو، عملاً از تامین امنیت ناتوان است و از سوی دیگر، کشور بیشتر به سمت سپرده شدن به دست مخالفان مسلح میرود.
بنابراین، از توافقات یادشده میتوان چنین نتیجه گرفت که میزان دستاورد آقای کرزی از سفرش به ایالات متحده، صفر بوده است. در این سفر نه تنها امید چندانی برای تأمین امنیت و حفظ وضعیت موجود شکل نگرفت، بلکه نگرانیهای گذشته هم تقویت شد. چون این ابهامات نشان میدهند که هراسهای موجود به سمت محقق شدن میرود و به سخن دیگر میتوان گفت؛ توافقات آقای کرزی با باراک اوباما، افغانستان را یک گام دیگر به سوی طالبانی شدن نزدیک کرده است.
Comments are closed.