احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:کمالالدین حامد/ دو شنبه 9 میزان 1397 - ۰۸ میزان ۱۳۹۷
امروز جامعۀ ما به لحاظ داشتن «ارزشهای بنیادین» که بتواند شیرازۀ نظری همبستهگی ملی را تشکیل دهد، تا حد بحران رسیده است. ارزشهای بنیادین یک ملت، ترکیبی از اصول مشترک اعتقادی، عناصر تاریخی وفرضیۀ همزیستی مسالمتآمیز میان هم میباشد .
در کشور ما «فرضیۀ همزیستی مسالمتآمیز» برابر با گروهها و اقوام تقسیم شده است. به این معنا که هر یکی «همزیستی مسالمتآمیز» را در گرو «سر قدرت» بودن همان قوم و تبار میداند و تا آنجا که برای ناکامترین شخص در این مسوولیت، تصویری از یک «شیر» را به دست میدهد. فرضیۀ همزیستی مسالمتآمیز آرامآرام جای خود را به «اصطکاک دوامدار» و یا «فرضیۀ همسایگی مسالمتآمیز» داده است؛ به این دلیل که «نظام بر سر قدرت» و «گروههای دارای نظریۀ به شدت تمامیتخواهانۀ قومی «تمام برنامۀ شان را به «گستردهسازی هرچه بیشتر بازی قومی و خانوادهگی» و «تقویۀ خود انحصارگری مفرط» خلاصه کرده است .
افغانستان یکی دو ارزش تاریخی مستند دارد که همان «جهاد» و مبارزات استقلالطلبانه میباشد و دیگر، هر چه از آن پیشتر مطرح است، در هالۀ از افسانهها گم شده است. در این هژده سال هر چه به دست دولتداران و گروههای فاشیست قرار گرفت، برای درهم کوبیدن این ارزش تاریخی و مقدس -جهاد- استفاده کردند که دلیل آن هر چه بود -از خوش ساختن خارجیها تا حسادت قومی و تباری-، نتیجۀ آن این شد که «جهاد» نزد مجاهدین، یادآور عزت و سربلندی تاریخی یک ملت است و نزد آن دیگری، «جهاد» نیشتری بر بدن تبدار ضد مجاهدینی تلقی میگردد که باید تحت عناوینی چون «جنگسالاری» و امثال آن کوبیده شود -که تا حالا به قدر کافی کوبیده شده است-.
آخرین ارزش بنیادین ما «اصول مشترک دینی» میان مردم ما «اعم از شیعه و سنی» بود که در تمام دورههای بحران میتوانست پارچههای ازهمگسیختۀ مردم ما را به هم نزدیک کند. حالا که اصطلاحاتی چون «روافض»، «مشرک»، «مرتد»، «تکفیری»، «مبتدع» و امثال اینها باب روز مباحثات مذهبی میان علما و جوانان شده است، مبرهن است که ما در حال از دست دادن همبستهگی اعتقادی خود نیز هستیم.
کسانی که در فاجعههای اخیر غرب کابل مستقیماً خود شان را به قصد شیعهکشی انفلاق دادند و یا مستقیماً دست داشتند، افغانستانی و یا افغانی بودند –سیاستمداران ما به دروغ میگویند که همه تروریستان از بیرون میآید- و اینها بدین باور اند که شیعه کافر است و یا حداقل مسلمان نیست و در قدمهای بعدی صوفی، حنفی، اخوانی و… نیز کافر اعلان خواهد شد. این تیوری –تکفیر مذهبی- در مراکز و نهادهای مختلفی و از طریق شبکههای ماهوارۀ دارد تدریس میشود و تبلیغ میگردد. از جانب دیگر، کشورهای استفادهجو از درز مذهبی جامعۀ ما برای مردم ما فتوای جدید مسلمان بودن و سنی و شیعه بودن میبافند که در نهایت به شبیهسازی قرائت تکفیری و یا استفاده به «تیپ فاطمیون» انجامید و ما در حقیقت تقاص «تیپ فاطمیون» را برای «تیپ داعشیون» میدهیم.
در نهایت ما به کجا رسیدهایم؟
قهرمان ملی افغانستان، شهید احمدشاه مسعود در آغاز گفته بود که «باید ملتی باشیم که بتوانیم هم باخود و هم با جهان زندهگی کنیم.» این یک پیشبینی تحلیلی توسط مردی بود که بسان یک هدیه برای مردم افغانستان داده شده بود. این مرد همان وقت از طریق تحلیل وضعیت دانسته بود که «اگر با افراطیت مذهبی و قومی مبارزه نشود» ما به جایی میرسیم که نخواهیم توانست با جهان زندهگی کنیم. همین حالا ما با جهان زندهگی نمیتوانیم؛ چون ما صادرکنندهگان تریاکیم و جهان علیه آن. ما محل تیوری خود انفلاقی هستیم –اینجا برخی رهبران به صراحت انتحار را تحت عنوان دروغینِ «استشهاد» یک وجیبه میدانند درحالی که چنین رسوایی از دهان رهبران دیگر کشورها شنیده نشده است- و جهان برضد آن. ما خود تلاش میکنیم که پروسههای ملی خود را از طریق جعل و تقلب برهم بزنیم و جهان در صدد شفافسازی هرچه بیشتر چنین پروسهها است و ما خود یکدیگر خود را از طریق ذهن دیگران تکفیر میکنیم؛ در حالی که جهان پدیدۀ تکفیر را یک انحراف و یا عقبگرد میداند. نتیجه چه شد؟
ما با جهان چگونه زندهگی کنیم؟
ما در وضعیتی قرار گرفتۀایم که «با خود نیز سر جنگ داریم.» همین حالا بعد از گذشت هزار و چهار صد سال از تاریخ اسلام، برخی دیوانههای ما بیدار شده اند و در پی تکفیر شیعه و سنی اند و بیست و چهار ساعت از طریق نشر و پخش اندیشههای تکفیری، سمپاشی میکنند. ما فعلاً با خود نیز زندهگی نمیتوانیم .
قهرمان ملی همان آغاز این غایله، اخطار داده بود که «نشود ما به جایی برسیم که بارِ دوش زندهگی میان خود هم باشیم و بارِ دوش زندهگی با دنیا نیز.» همان زمان گفته بود که «اگر جلو افراطیت دیوانهوار تکفیری گرفته نشود، برای تمام دنیا خطرساز خواهد بود.» امروز جامعۀ ما مهد صدور خطرناکها شده است؛ چه انفلاقیهای خطرناک و چه موادمخدر خطرناک .
قهرمان ملی مردی از سلالۀ دینداران متعهد این سرزمین بود که خوب میدانست خطر وحشیگری در «توهم دینداری» به مراتب ویرانگر است برای دین ما از تهدید بیرونی و این خطر مبارزۀ نفسگیر علمی و فرهنگی به مراتب فشرده کار دارد. تا چه وقت علمای ما صبر میکنند که تا یک مشت «دگماندیشِ تکفیری» برای مردم ما فتوا ببافند و سرازنو خط و نشان مسلمانی بکشند .
بازخوانی تحلیلهای قهرمان ملی ایجاب میکند که یک بار دیگر به روح آن شخصیت بزرگوار که خود نیز قربانی یکی از این وحشیهای انفلاقی گردید، درود بفرستیم و از بارگاه ایزد منان برای او و تمام شهدای راه اسلام بهشت برین استدعا کنیم.
Comments are closed.