احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:گفتوگو کننده: ابوبکر صدیق/ چهار شنبه 11 میزان 1397 - ۱۰ میزان ۱۳۹۷
اشاره:
پس از گسترش استفاده از رسانههای اجتماعی در افغانستان، علاوه به سهولتهایی که این شبکهها برای شهروندان ایجاد کرده، معایب و ضررهای نیز متوجه آنان کرده است. برای پرداختن به جزییات این مسالۀ گفتوگویی را با عبدالمجیب خلوتگر، رییس اجرایی دفتر نی
یا نهاد حمایت کنندۀ رسانههای آزاد در افغانستان انجام دادیم که اینک میخوانید.
*آقای خلوتگر میخواهم از اینجا شروع کنم:ورود انترنت و رسانههای اجتماعی به جامعۀ ما، چه مزایایی را به شهروندان و استفاده کنندهگانشداشتهاست؟
در سال ۲۰۰۳ انترنتوارد اجتماع ما شد با وارد شدن «وبلاگ و بسایت»در سال ۲۰۰۵ گسترش یافت، اما در سال ۲۰۰۹ شبکههای اجتماعی به ویژه «فیسبوک» بیشتر استفاده کنندهگان را به خود اختصاص داد و خبر رسانی شهروندی،مرزهای جغرافیایی و زمانیدرهم شکست.
افزون برسایر مزایایی که رسانههای اجتماعی دارد، محدودیت و سانسور در این رسانهها کمرنگ است.برای پخش یک اتفاق دیگر شما منتظر دستور زورمندی به هر سویهیی که باشد،نمیباشید. اینکه-طالب وقدرتهای محلی خواهان نشر یک موضوع باشند یا نباشند-برایتان مهم نیست. شما به مجرد افتادن اتفاقیتصویر یا نوشته و یا نوار آن در صفحۀ رُخنامۀتان نشر میکنید.
همچنان، نشر اطلاعات در رسانههای اجتماعی به لحظهها کاهش یافته است، به محض افتادن یک اتفاق، در چند لحظه همگانی میشود، شهروندان دیگر انتظار «سرویس خبری» ساعت شش و هشت شب و …، نیستند. امروز وابستهگی شهروندان به رسانههای اجتماعی نسبت به رسانههای اصلی بیشتر شده است.رسانههای اجتماعیسبب بیداری و آگاهی شهروندانشدهاند.امروز لت و کوب یک شهروند در هرجایی که اتفاقافتد،از چشم رسانههای اجتماعی پنهان نمیماند و از همین طریق به تمام کشور میپیچد. زمانی در کابل نرخ دالر افزایش مییابد از طریق رسانههای اجتماعی به دورافتادهترین ولسوالی بدخشان میرسد.این برایندهای رسانههای اجتماعی است کهباعث آمدنانقلاب اطلاعاتی در ده سال اخیر در افغانستان شده است.
*با تمام مزایایی که استفاده از رسانههای اجتماعی دارد، این رسانهها چه چالشهای را در جامعه ایجاد کنند؟
رسانۀ اجتماعی نشانی مشخص ندارد و این طبیعت رسانۀ اجتماعی است که زمان ثبت حساب شما نیاز به تعهد ندارید و تنها اخلاق حرفهیی که اخلاق شهروندی را نیز در بردارد، برای استفاده از آن حساب با خود دارید که چگونه از آن استفاده میکنید، اما برخیها در حالی که آقایان هستند، حسابی را بهنام بانوان باز میکنند یا بانوان به نام آقایان حساب درست میکنند، اینان همان اخلاق حرفهیی/ شهروندی را زیر پا میکنند، این کاربران خواسته یا ناخواسته سبب بزرگنمایی برخی موضوعات از طریق صفحات خود میشوند.
همچنان، نشر و پخش اخبار جعلی از طریق رسانههای اجتماعی نه تنها در افغانستان که حتا در جهان چالشهای را ایجاد کرده است. در حالی که این موارد ممکن تبلیغات نظامی، ایدیولوژیک و …، باشد. وارونه جلوه دادن اخبار در رُخنامۀ کسانی که همسویی با طالبان و یا گروههای دهشتافگن دارند و دولت و حاکمیت ملی ما را به رسمیت نمیشناسند، سبب هرج و مرج فکری بین کاربران رسانههای اجتماعی و شهروندان میشوند.
مثال: نشر خبر مرگ یک انسان زنده. یا فردی که در همسایهگی شما زندهگی میکند، اما در رسانۀ اجتماعی محلی بودباش خود را جای دیگر دنیا تنظیم میکند. تعرض به حریم خصوصی افراد، تهمت بستن و …، به شخصیتها، ازچالشهایی است که ما در رسانههای اجتماعی به آن مواجه هستیم؛ نهادینه شدن فرهنگ استفاده از رسانههای اجتماعی به یک زمان طولانی نیاز دارد.
*نهادینه شدن فرهنگ استفاده از رسانههای اجتماعی در کشور چقدر زمان را در بر خواهد گرفت؟
جامعۀ ما امروز در رابطه به استفاده از رسانههای اجتماعی هم از دید زمانی هم از نگاه قانونی با مشکل مواجه است. بدون تردید نهادینه شدن فرهنگ استفاده از رسانههای اجتماعی زمان طولانی را در بر خواهد گرفت، اما از نگاه قانونی ما نیز تا هنوز هیچ مدرکیکهاستفاده ازرسانههایاجتماعی را تعریف کند، در دست نداریم. در قانون رسانههای اجتماعی واژۀ«انترنت» تنها یک مرتبه تحت عنوان «انترنت یک رسانۀ برقی است». بهکار رفته، اما از رسانههای اجتماعی و جایگاه انترنت در زمینهسازی آن چیزی را نمیشناسیم. بنابراین،اگر کاربری به کسی تهمت میبندد یا موضوعات حریم خصوصی کسی را نقض میکند، قانونی وجود ندارد تاپای فرد را به نهادهای عدلی و قضایی بکشاند. این نیاز است که حکومت استفاده از رسانههای اجتماعی را سامانمند بسازد، اما محدود نسازد.رسانههای اجتماعی نیاز به یک سند قانونی مجزا دارند.
*رسیدهگی به این چالشها چقدر زمانگیر خواهد بود؟
وقتی قانون و معاهدهیی برای استفاده از رسانههای اجتماعی وجود نداشته باشد، خلافباورها و هنجارهای اجتماعی برای کسانی که در داخل نظام و بیرون از نظام هستند، زمینۀ استفادهجویی فراهم میشود.
حکومت افغانستانبا استفاده از پول ملت، افرادی را به عنوان «پیش بُرندهگان فیسبوک/ فیسبوک چلونکی» استخدام کرده وبه ضد آزادی شهروندان آشکار تبلیغات میکند.وزارت فرهنگ برای جلوگیری از این موارد باید اجماعیاز نهادهای حامی رسانهها و کسانی که از نگاه تخصصی به محتوای رسانهها وارد هستند را تشکیل دهد تا حداقل به این پیمانه شاهد عملکرد دولت در برابر مردم نباشیم و فرهنگ استفاده از این رسانههای اجتماعی از طرف دولت ترویج شود.
وزارت اطلاعات و فرهنگ تا هنوز در این زمینه فعالیت نداشته و تنها وزارت عدلیه یک قانون جزا تحت عنوان «قانون مجازات سایبری» ایجاد کرده که بیشتر محدود کنند بود.
*وزارت اطلاعات و فرهنگ چند سال پیش یک مقررۀ تخلفات رسانههای اجتماعی را ایجاد کرد، اما این عمل با واکنش نهاد نی مواجه شد دلیل آن چه بود؟
وزارت اطلاعات و فرهنگ قانون تخلفات رسانههای اجتماعی را ایجاد کرد، در بند دوم قانون جزا که اخیراً توشیح شد، ذکر شده است:»اگر حسابی رسانهیی دچار مشکل میشود، دولت میتواند آن را ببندد»،اما دولت با استفاده از این موضوع میتواند تمام رسانههای مخالف خود را مسدود کند. این مواردیست که بهجای آوردن اصلاحات، حکومت را به نظام سلطهگر، قانون شکن و ارزش شکن تبدیل میکند؛ راهحلهای وجود دارد که دولت روی دست گیرد و شهروندان خود ارزشها را بپذیرند نه با چماق و شمشیر!
*استفادۀ رسانههای اجتماعی در خانوادهها بهویژه وقتی بزرگان از کار و دفتر و …، به خانه برمیگردند، بهجای صحبت با اعضای خانواده مصروف رسانههای اجتماعی هستند، بهنظر شما این کار سبب سرد شدن فضای خانواده نمیشود؟
یک قسمت این موضوع ناشی از هراسی است که ما داریم، اما جامعه نیاز به ترسزدایی دارد. در حالی که ما از یک جامعۀ سنتی به طرف جامعه باز و دموکراتیک در حال گذار هستیم، اما تعریف ما از خانواده سنتی است: «خانواده کسانی هستند که رابطۀ خونی دارند، شب باهم جمع میشوند، صبح باهم هستند، روزهای جمعه با هم مینشینند»، اماعین تعریف از خانواده در جامعهیی که بهطرفپیشرفت و دموکراسی راه میپیماید، چالشهای را ایجاد میکند.
شما به عنوان یک خبرنگار ممکن پدر خانواده هم باشید؛ هر نیم ساعت شاید از طرف دوستانتانپیام دریافتکنید، دوستان و همکارانتان میپرسند که چهاتفاق افتاد؟ چه شده؟ چه نشده؟ اما نمیشود به دلیل اینکه در خانه هستید از همۀ چشم پوشی کنید. شما باید پاسخ دوستان و همکارانتان را بدهید؛ چون شما در رقابت تنگاتنگ روزنامهنگاری قرارداریدو کسی که در یک نهاد کار میکند، دیگر زمان برایش تعریف نشده، انترنت و رسانههای اجتماعی زمان و مکان را به یک فضای محدود تبدیل کرده است و این شگرد نیاز به تعریف جدید از خانواده دارد. خبرنگار امروز از هشت صبح تا چهار شام کار نمیکند، بلکه ۲۴ ساعت در کار است و اگر در خانوادۀ مصروف تیلفون یا انترنت میشوند به این معناست که وظیفۀ خود را انجام میدهد. اما با تمام این چالشها هر فرد حق دارد که برای خانواده، فرزندان و …، وقت بگذارند و خانوادهها خودرا با عصر کنونی وفق دهند.
این طبیعی است چیزی که تازه به جامعه راه مییابد در ابتدا گرفتاریهای بیشتر را برای استفاده کنندهگان ایجاد میکند، اما با گذشت زمان این حالت تغییر میکند. مثلاً در جاپان بزرگان در داخل خانواده از تیلفون همراه یا انترنت استفاده نمیکنند، اما در بیرون از خانواده، در بسهای شهری، هوتل و…،مصروف تیلفون همراه خود میباشند و حتا آن وقت را جبران میکنند. بنابراین، جاپانیهانظام خانوادۀ عصری را بر مبنای تصورات سنتی ایجاد کردهاند و این چالشدر جامعۀشان اندک است. اما در افغانستان چون پدیده انترنت، رسانههای اجتماعی جدید است، مدیریت زمان از دست ما رفته و فکر میکنیم استفاده از رسانهها اجتماعی و انترنت تاثیرات سوء بالای خانواده و جامعه دارد.
*آیا استفاده از رسانههای اجتماعی توسط کودکان و نواجوانان سبب زوال دورۀ کودکی نمیشود؟
جوانان و نوجوانان ما در استفاده از تیلفونهای هوشمند و رسانههای اجتماعی به شکل افراطی عمل میکنند. چنین استفادۀ در طولانی مدت سبب از دست دادن بینایی چشمها شده و عاطفۀ حسی کودکان را از بین میبرد و آنان را به«یدک یک ماشین» تبدیل میکند.
کودکان امروزی ما عاطفۀ خود را با تیلفون همراهرد و بدل میکنند نه با پدر و مادر، عاطفهشان با برنامههای کمپیوتریرد و بدل میشود نه با خواهر و برادر، این از جدیترین چالشهای است که سبب ناتوانی جسمی و روحی کودکان نیز میشود،اما این سخنان به معنای این نیست که کودکان ما از تکنالوژی استفاده نکنند، تنظیم زمانِ استفاده از تکنالوژی برای کودکان بسیار مهم است.
*شما به عنوان پدر یک خانواده چند ساعت از انترنت، تیلفون همراه برای تفریح استفاده میکنید؟
روزانه یک ساعت رادر گروههای وتسآپ که برنامهکاری در آن تنظیم میشود مصروف میباشم. بیشتر از چهار ساعت روی ایمیلهای که در رابطه به مسوولیتهای ما رد وبدل میشودصرف میشودو یک ساعت را برای تفریح از رسانههای اجتماعی استفاده میکنم. در حالی کهدر ابتدای سال ۲۰۰۷ که تازه به رسانههای اجتماعی روی آورده بودم، بیشترینه وقت خود را صرف آن میکردم.
*آیا استفادۀ یک ساعت به عنوان تفریح از رسانههای اجتماعیگاهی واکنش خانواده را در پیداشته است؟
بلی،در خانواده به واکنش روبرو شدهام، آنهم وقتی بوده که باید با فرزندم درس میخواندم یا به پرشسهای دختر کوچکم پاسخ میدادم، اما من مصروف تیلفون همراه خود بودهام و این سبب واکنش خانواده شده است، هرچند با مدیریت زمان انتقادها کاهش یافته، اما به صفر نرسیده است.
*بررسیها انجام شده در سال ۹۳ نشان میداد که بیش از ۱ میلیون ۵۰۰ هزار کاربر از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند، به نظر شما از آن سال تا اکنون در میزان استفاده کنندهگان رسانههای اجتماعی و انترنت چه تغییر پیش آمده است؟
آمارهای مختلفی در میزان استفاده کنندهگان انترنت و رسانههای اجتماعی بیرون داده شده؛ مثلا وزارت مخابرات میگوید که بیش از۹ میلیون شهروندان از انترنت استفاده میکنند. در حالی فیسبوک میگوید که در افغانستان در حدود دو میلیون کاربر فیسبوک است، همچنان نیم میلیون کاربر تویتر ویک میلیون در گوگل تاک، مسنجر فیسبوک و …، حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار از ایمیل استفاده میکنند که مجموع در حدود پنج تا پنج ونیم میلیون میرسد که نزدیک به آمار وزارت اطلاعات و فرهنگ است.
*پیشنهاد شما به وزارت اطلاعات و فرهنگ بهخاطر طرح یک کارشیوه استفاده از رسانههای اجتماعی چیست و همچنان توصیه شما به کسانی که بهنام مستعار حساب فیسبوکی میسازند و سبب آزار و اذیت میشوند چیست؟
هر زمانی که وزارت اطلاعات و فرهنگ در زمینۀ آماده سازی کارشیوه یا دستورالعمل اقدام کند، دفتر نی آماده همکاری است. دفتر نی عضو پروژۀ تشکل همکاریها در زمینۀ دنیای انترنت است که شامل بیش از ۴۰ کشور جهانمیشود. با در نظر داشت پالیسیهای جهانی و کشورهای عضو؛ دفتر نی در همکاری با وزارت اطلاعات و فرهنگ میتواند یک کار شیوه خوب برای استفاده از رسانههای اجتماعی بسازد. همچنان خواست ما از وزارت اطلاعات و فرهنگ این است که برای اشاعۀفرهنگ استفاده از تکنالوژی از طریق آژانس باختر و رادیو تلویزون ملی و ابزارهای دست داشتهشان در میان شهروندان استفاده کند.
همچنان کاربران رسانههای اجتماعی نمایندههای خانوادۀ خود هستند، اما وقتی که ما وارد حریم خصوصی فردی میشویم و به مردم برخورد نادرست میکنیم در حقیقت معرف خوبی فرهنگ و خانوادۀ خود در جامعه نیستیم.
تشکر از این که فرصت گذاشتید.
ازشما هم.
Comments are closed.