احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران/ یک شنبه 13 عقرب 1397 - ۱۲ عقرب ۱۳۹۷
در تازهترین گزارش خود، بازرس ویژۀ امریکا برای بازسازی افغانستان گفته است که ساحۀ نفوذ و تسلط حکومت بر ولسوالیها به ۵۶ درصد کاهش یافته است. بر اساس این گزارش در سال گذشته، این نفوذ به ۷۲ درصد میرسیده است. اگر این آمار و ارقام درست باشند که دور از واقعیت هم نمینمایند، باید گفت که طالبان در حال حاضر به اندازۀ حکومت برای خود در افغانستان جا باز کرده است. ساحۀ قدرتِ دولت به باور رابرت دال، اندیشمند سیاسی معاصر، همان ساحۀ نفوذ آن است. این اندیشمند سیاسی از واژۀ انفلوینس (influence) در زبان انگلیسی که عمدتاً در زبان فارسی به قدرت ترجمه میشود، معنای نفوذ را استنباط میکند و باور دارد که نفوذ دولت همان قدرت آن است. به میزانی که ستونهای قدرتِ دولت متلاشی میشود، به همان میزان محبوبیت و وجاهتِ آن نیز در میـان شهروندان کاهش میپذیرد.
بر اساس آنچه که از گزارش جان سپکو بازرس ویژۀ امریکا میتوان فهمید، گروه طالبان عملاً به آنچه که میخواست، دست یافته است. در سال روان بحث واگذاری بخشهایی از کشور به طالبان به صورتِ جدی برای رسیدن به توافق سیاسی با این گروه مطرح شد. شماری از احزاب و شخصیتهای سیاسی که همسوییهایی با گروه طالبان دارند، به شمول ارگ ریاست جمهوری که میتواند یکی از حامیان اصـلی این گروه در کشور تلقی شود، این بحث را دامن زدند که برای باز شدنِ باب گفتوگوهای سیاسی با طالبان، بخشهایی از کشور در اختیار این گروه قرار داده شود.
حالا وقتی از کاهش ساحۀ حاکمیت دولت سخن گفته میشود، دقیقاً عملی شدنِ این طرح را تداعی میکند. به همین دلیل است که طالبان میخواهند با نمایندهگان امریکا دیدار داشته باشند و در نشستهایی مثل نشست مسکو که به مسالۀ افغانستان اختصاص یافته، شرکت ورزند. این بار طالبان برای چانهزنیهای سیاسیِ خود به اندازۀ کافی میتوانند اسناد و مدارک نیز ارایه دهند. همین که قدرت نفوذ آن به اندازۀ قدرت و نفوذ حکومت افغانستان گسترش یافته، برای این گروه کفایت میکند که از آن به عنوان ابزار چانهزنیهای سیاسی برای رسیدن به هدفهای استراتژیکِ خود بهره ببرد.
متأسفانه اینهمه برای گروه طالبان به صورتِ تصادفی فراهم نشده است. اگر حکومت وحدت ملی به اندازۀ کافی اراده و تصمیم برای تعمیم حاکمیت دولتی میداشت، امروز بخشهای وسیعی از کشور از اختیارش بیرون نمیشد. شاید این نیز بخشی از یک طرح بزرگِ سیاسی باشد که به صورتِ آرام و پنهانی بخشهایی از کشور به هر شکلی که شده در اختیـار گروه طالبان قرار گیرد. آنهم در زمانی که هم بحث انتخابات پارلمانی در کشور داغ است و هم بحث انتخابات ریاستجمهوری در سال آینده. اگر یکی از نامزدهای انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری، آقای غنی رییس حکومت وحدت ملی باشد، که بسیار هم محتمل است، باید از حالا نگران حوزۀ نفوذ طالبان بود.
آقای غنی این بار که بیشتر متحـدان سیاسی قبلیِ خود را از دست داده، با چهرۀ دیگری میخواهد وارد بازی انتخابات شود. هرچند هنوز برای بازیهای ارگ زمان متلاشی کردنِ ایتلافهای سیاسی کاملاً نگذشته و احتمال اینکه بازهم جناحها و چهرههای مطـرح سیاسی با وجود طرد شدنهای متواتر از سوی آن، دوباره در زمان مبارزات انتخاباتی وارد تیم آقای غنی شوند، دور از ذهن نمینماید، اما آقای غنی این بار نوع چیدمانِ تیم خود را تغییر خواهد داد. او در پنج سالِ گذشته اگر فرصتسوزیهای زیادی را برای رسیدنِ افغانستان به امنیت و رفاه انجام داد، اما برای تداوم قدرتِ خود برخی تمهیدات لازم را فراموش نکرد.
به باور شماری از تحلیلگران سیاسی افغانستان، آقای غنی این بار نگاه استراتژیک به طالبان دارد و میخواهد از قدرت این گروه برای رسیدن دوبارۀ خود به ارگ استفاده کند. در همین حال، تیم ارگ از مدتها به این طرف در بازی انتخابات فعال شده و زیر نامِ جوانسازی حکومت در حال سربازگیری از میان قشر جوانِ کشور است تا در انتخابات نشـان دهد که دغدغۀ اصلی آن، عبور از چهرههای به گفتۀ آنان «تاریخ گذشته» و روی آوردن به نسل امروز افغانستان است.
این سیاست تا حدودی جواب نیز داده است. همین حالا بدنۀ حکومت و ارگ در دستِ افرادی است که عملاً زیر نامِ جوانسازی برای انتخابات بعدی فعالیت میکنند. اما از سوی دیگر، آقای غنی میداند که تنها با این ترفند تازه نمیتواند پیـروزیِ خود را در انتخابات کاملاً ضمانت کند. او افزون بر اینکه کمیسیون انتخابات را در اختیار دارد اما زیاد مطمین نیست که با افشا شدنِ بیکفایتی و سوءمدیریتِ آن بتواند واقعاً آنگونه که خودش میخواهد، از کمیسیون انتخابات به نفعِ خود استفاده کند. حالا بسیاری از جناحها و نهـادهای سیاسی فهمیده اند که با مدیریت کمیسیونِ فعلی نمیتوان انتظار برگزاری انتخاباتِ شفاف و عادلانه در کشور را داشت. پس میتوان بازی را به گونۀ دیگر هم انجام داد و آن استفاده از گروه طالبان و قدرت و نفوذ فعلیِ آن برای حمایت در انتخابات آینده میتواند باشد.
طالبان نیز گویا بیخبر از چنین سناریویی نیستند. این گروه نیز با فعالیتِ گستردۀ همهروزه تلاش دارد که ساحۀ نفوذ خود را به گونۀ کمسابقه افزایش دهد. آقای سپکو به نکتۀ دقیقی رسیده که ساحۀ نفوذ طالبان فزایش یافته، ولی انتشار این گزارش آیا عملاً نمیتواند نشانگرِ اینهم باشد که از حالا میخواهند در ذهنیت عامه از پیامدهای بعدیِ چنین رخدادی جلوگیری کنند؟
به نظر میرسد که روند قباحتزدایی از طالبان و گروههای تروریسـتی، حالا به این نقطه رسیده که از آنها به عنوان متحـدان سیاسی نیز استفاده شود.
Comments are closed.