احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 19 عقرب 1397 - ۱۸ عقرب ۱۳۹۷
نحمدهُ و نُصلیعلی رسُوللکریم!
تشکر میکنم از سفیر احمدولی مسعود که چندین نشست را در رابطه به مسایل مهم ملی راهاندازی کرده اند. در این نشستها همۀ ما جمع میشویم و صحبت میکنیم و امیدواریم که این صحبتها نتیجه بدهد. چند وقت پیش در همین هوتل که حالا ما و شما قرار داریم، (انترکانتیننتال) حملۀ تروریستی صورت گرفت، شمار زیادی از هموطنان و مهمانان خارجی کشته شدند. امیدواریم که دولت حداقل نتیجۀ حمله بر هوتل انترکانتیننتال را با مردم شریک سازد تا برای ما روشن شود. چرا در آن وقت به این هوتل حمله صورت گرفت؟
امروز در این نشست چهرهها و شخصیتهای مهم حضور دارند که در نشستهای دیگر زیر عنوانهای مختلف دایر میگردد، اشتراک نمیکنند. این نمایانگر تشنهگی، تعهد و اشتیاق همه به صلح است.
این پیام ما به ملت نیست، برای طالبان است: «این ملت صلح میخواهد». در این نشست از گروههای چپی، مجاهدان، اعتدالگراها، خواهران و علما حضور دارند که از همۀ ملت نمایندهگی میکنند، همه صلح میخواهند. باید روشن شود که کی جنگ میخواهند؟
روی برخی مسایل کوتاه اشاره میکنم. دو مشکل اساسی در کشور ما وجود دارد؛ بزرگترین مشکل ناامنی که ناشی از جنگ است و مشکل دوم فقر که ناشی از بیکاری است. سرمایه فرار کرده، بیکاری افزایش یافته، کمکها کاهش پیدا کرده و در نهایت، اقتصاد به زانو درآمده است. چند روز پیش یکی مقامات حکومتی مهمانم بود. او گفت که شما یکسال پیش شنیدید که خط فقر از ۳۴ درصد بالا رفته است، آن ارقام آخر سال ۱۳۹۵ بود، اما آمار شش ماه نخست سال جاری نشان میدهد که خط فقر به بالاتر از ۶۷ درصد رسیده است. در کشورهای دیگر اگر خط فقر دو درصد بالا برود، کشورها سقوط داده میشوند، اما ما مردمِ خیلی با حوصله هستیم، کشته میشویم، فقیر میشویم، بهنام اینکه به دسترخوانتان نان میآوریم، نان دسترخوان ما را میگیرند، هنوز حوصله میکنیم و هنوز به عمر طولانیاش دعا میکنیم. هنوز هم فیسبوک چلونکیها در فیسبوک نوشته میکنند: «بابا زر کلن شی»!
اما اصل مسأله صلح و ناامنی است. ناامنی با جنگ ختم نمیشود، با داکتر صاحب سپنتا همنظر هستم؛ کشور خود را مثال بدهیم، چهل سال است که در این کشور جنگ است، کی طرف مقابل خود را محو کرد؟ اگر به شکل موقتی محو شد، دوباره به یک نام و رنگ دیگر وارد شد. جنگ با جنگ ختم نمیشود، جنگ با آوردن صلح ختم میشود. صلح از راه مذاکره و مشارکت تأمین میشود، زمانی صلح میآید که یکدیگر خود را بپذیریم. اما یکدیگرپذیری از احترام مقابل بهوجود میآید و اعتماد را ایجاد میکند تا زمانی که ما طالبان را مزدور پاکستان و طالبان ما غلام امریکا حساب کنند، در این کشور صلح نمیآید. همه میدانیم که رابطۀ طالبان با پاکستان چه بوده و چیست؟ اما این را هم میدانیم که رابطۀ ما با امریکا چه بوده و چیست؟ یک روز رییسجمهور سابق در شورای امنیت بالایم صدا کرد و گفت: زمانی که رییس دفتر{رییس دفتر ریاستجمهوری حامدکرزی} بودی، آزادی ذهنیت بالاتر بود، اما وقتی وزیر داخله شدی غلامی ذهنیت بالاتر شده است. گفتم، درست است رییس صاحب! همین پیاله چایی که پیشرویتان را میتوانید بگوید که از کجا آمده است؟ گفت: نی! گفتم: از بودجۀ امریکا آمده است.
به حامدکرزی گفتم، وقتی به وزارت داخله رفتم، دیدم که هر گلولۀ سرباز و هر لیتر تیل موتر عسکر از بودجۀ امریکا است و دانستم که ما چقدر متکی هستیم و این را دانستم که اگر یک هفته تیل وزارت داخله قطع شود، نظام سقوط میکند. وقتی ما اینقدر وابسته به امریکا هستیم، طالبان نیز متکی به پاکستان هستند، پول، تجهیزات، پناهگاه همه را پاکستان برایشان فراهم میکند.
پاکستان گاهی مدرسههای خود را بسته میکند تا دانشآموزان به حمایت از طالبان بروند؛ اما ما برای دست یافتن به صلح باید اعتمادسازی کنیم، ما طالبان را نوکر پاکستان نگوییم، طالبان ما را غلام امریکا نگویند.
بیشتر دوستان میپرسند که چرا در افغانستان صلح نمیآید؟ آیا کشورهای منطقه و امریکاییها صلح نمیخواهند؟ یا حکومتهای ما طرفدار برقراری صلح نیستند و عامل اصلی بدبختی و جنگ چیست؟ خدا شاهد است تا هنوز ندانستم که عامل این همه بدبختی کیست.
شورای عالی صلح برای شهید استاد برهانالدین ربانی ساخته شده بود، در آن زمان مرا هم برای همکاری به گفتوگوهای صلح به عنوان سفیر به پاکستان فرستادند تا از آن طرف در این روند همکاری کنم. در نشستی که میان سران حکومت پیشین افغانستان و پاکستان در اسلامآباد صورت گرفت، صحبتهای خیلی عالی مطرح شد. حرفهایی که جنرال کیانی رییس ستاد ارتش پاکستان گفته بود را برایتان یادآوری میکنم. او گفت، شما بخیر بروید کابل، قناعت ما حاصل شده و همکاری میکنیم. ما در سفری که یک ماه بعد به کابل داریم، نقشۀ راه صلح را برایتان میآوریم که صلح در افغانستان بر قرار شود و در انتخابات سال ۲۰۱۴ طالبان اشتراک کرده بتوانند. رییسجمهور کرزی خیلی خوشبین بود و میگفت که پاکستانیها قانع شدهاند و همکاری میکنند. اما اندکی پس از آن استاد ربانی را شهید ساختند تاهنوز روشن نشد که عامل این کار کی بود. اگر عامل شهادت استاد ربانی معلوم شد؟ دستهای پشت پرده که تداوم جنگ را میخواهند، معلوم میشود. پس از شهادت استاد به رییسجمهور پیشین گفتم: روند صلحتان با استاد ربانی در تپۀ وزیر اکبرخان دفن شد و مرا اجازه بدهید تا برگردم. حامد کرزی گفت که حکومت تغییر میکند و …، من چند وقت دیگر هم باقی ماندم.
در مورد دوم، از گفتوگوهای میان گروه طالبان و امریکا استقبال میکنم با این کار بهانهیی برای طالبان که میگفتند، مشکل اصلی ما با امریکاست، ما در فهرست سیاه امریکا قرار داریم، سفر کرده نمیتوانیم و …، باقی نمیماند. ما به امریکا سفارش کردیم که با طالبان دیدار داشته باشند. برخی پیشرفتهایی نیز در مذاکرات میان طالبان و امریکا به میان آمده است. همچنان آمدن خلیلزاد را به فال نیک میگیریم. آقای خلیلزاد با شناختی که از گروه طالبان، افغانستان و کشورهای منطقه دارد؛ میتواند نقش کلیدی را در رابطه به مذاکرات میان طالبان و امریکا بازی کند، اما مشورت ما برایشان این است که در برنامههای خود نسبت به گذشته تجدید نظر کند و حکومت و ملت افغانستان را کنار نزند و انتخاب شده عمل نکند، با تمام اقشار مردم مذاکره داشته باشد. اگر ما به صلح نزدیک شویم و قرار شود که یک تفاهمنامهیی بین حکومت و طالبان امضا شود، در آن صورت به حکومت فعلی اجازه نمیدهیم که این تفاهمنامه را امضا کند. در این مورد باید میثاق ملی و بینالمللی صلح میان مردم افغانستان، حکومتهای منطقهیی و فرا منطقهیی با طالبان ایجاد شود که تعدیل قانونی اساسی، خلغ سلاح و برخی موضوعات دیگر جز آن میشوند.تشکر میکنم از سفیر احمدولی مسعود که چندین نشست را در رابطه به مسایل مهم ملی راهاندازی کرده اند. در این نشستها همۀ ما جمع میشویم و صحبت میکنیم و امیدواریم که این صحبتها نتیجه بدهد. چند وقت پیش در همین هوتل که حالا ما و شما قرار داریم، (انترکانتیننتال) حملۀ تروریستی صورت گرفت، شمار زیادی از هموطنان و مهمانان خارجی کشته شدند. امیدواریم که دولت حداقل نتیجۀ حمله بر هوتل انترکانتیننتال را با مردم شریک سازد تا برای ما روشن شود. چرا در آن وقت به این هوتل حمله صورت گرفت؟
امروز در این نشست چهرهها و شخصیتهای مهم حضور دارند که در نشستهای دیگر زیر عنوانهای مختلف دایر میگردد، اشتراک نمیکنند. این نمایانگر تشنهگی، تعهد و اشتیاق همه به صلح است.
این پیام ما به ملت نیست، برای طالبان است: «این ملت صلح میخواهد». در این نشست از گروههای چپی، مجاهدان، اعتدالگراها، خواهران و علما حضور دارند که از همۀ ملت نمایندهگی میکنند، همه صلح میخواهند. باید روشن شود که کی جنگ میخواهند؟
روی برخی مسایل کوتاه اشاره میکنم. دو مشکل اساسی در کشور ما وجود دارد؛ بزرگترین مشکل ناامنی که ناشی از جنگ است و مشکل دوم فقر که ناشی از بیکاری است. سرمایه فرار کرده، بیکاری افزایش یافته، کمکها کاهش پیدا کرده و در نهایت، اقتصاد به زانو درآمده است. چند روز پیش یکی مقامات حکومتی مهمانم بود. او گفت که شما یکسال پیش شنیدید که خط فقر از ۳۴ درصد بالا رفته است، آن ارقام آخر سال ۱۳۹۵ بود، اما آمار شش ماه نخست سال جاری نشان میدهد که خط فقر به بالاتر از ۶۷ درصد رسیده است. در کشورهای دیگر اگر خط فقر دو درصد بالا برود، کشورها سقوط داده میشوند، اما ما مردمِ خیلی با حوصله هستیم، کشته میشویم، فقیر میشویم، بهنام اینکه به دسترخوانتان نان میآوریم، نان دسترخوان ما را میگیرند، هنوز حوصله میکنیم و هنوز به عمر طولانیاش دعا میکنیم. هنوز هم فیسبوک چلونکیها در فیسبوک نوشته میکنند: «بابا زر کلن شی»!
اما اصل مسأله صلح و ناامنی است. ناامنی با جنگ ختم نمیشود، با داکتر صاحب سپنتا همنظر هستم؛ کشور خود را مثال بدهیم، چهل سال است که در این کشور جنگ است، کی طرف مقابل خود را محو کرد؟ اگر به شکل موقتی محو شد، دوباره به یک نام و رنگ دیگر وارد شد. جنگ با جنگ ختم نمیشود، جنگ با آوردن صلح ختم میشود. صلح از راه مذاکره و مشارکت تأمین میشود، زمانی صلح میآید که یکدیگر خود را بپذیریم. اما یکدیگرپذیری از احترام مقابل بهوجود میآید و اعتماد را ایجاد میکند تا زمانی که ما طالبان را مزدور پاکستان و طالبان ما غلام امریکا حساب کنند، در این کشور صلح نمیآید. همه میدانیم که رابطۀ طالبان با پاکستان چه بوده و چیست؟ اما این را هم میدانیم که رابطۀ ما با امریکا چه بوده و چیست؟ یک روز رییسجمهور سابق در شورای امنیت بالایم صدا کرد و گفت: زمانی که رییس دفتر{رییس دفتر ریاستجمهوری حامدکرزی} بودی، آزادی ذهنیت بالاتر بود، اما وقتی وزیر داخله شدی غلامی ذهنیت بالاتر شده است. گفتم، درست است رییس صاحب! همین پیاله چایی که پیشرویتان را میتوانید بگوید که از کجا آمده است؟ گفت: نی! گفتم: از بودجۀ امریکا آمده است.
به حامدکرزی گفتم، وقتی به وزارت داخله رفتم، دیدم که هر گلولۀ سرباز و هر لیتر تیل موتر عسکر از بودجۀ امریکا است و دانستم که ما چقدر متکی هستیم و این را دانستم که اگر یک هفته تیل وزارت داخله قطع شود، نظام سقوط میکند. وقتی ما اینقدر وابسته به امریکا هستیم، طالبان نیز متکی به پاکستان هستند، پول، تجهیزات، پناهگاه همه را پاکستان برایشان فراهم میکند.
پاکستان گاهی مدرسههای خود را بسته میکند تا دانشآموزان به حمایت از طالبان بروند؛ اما ما برای دست یافتن به صلح باید اعتمادسازی کنیم، ما طالبان را نوکر پاکستان نگوییم، طالبان ما را غلام امریکا نگویند.
بیشتر دوستان میپرسند که چرا در افغانستان صلح نمیآید؟ آیا کشورهای منطقه و امریکاییها صلح نمیخواهند؟ یا حکومتهای ما طرفدار برقراری صلح نیستند و عامل اصلی بدبختی و جنگ چیست؟ خدا شاهد است تا هنوز ندانستم که عامل این همه بدبختی کیست.
شورای عالی صلح برای شهید استاد برهانالدین ربانی ساخته شده بود، در آن زمان مرا هم برای همکاری به گفتوگوهای صلح به عنوان سفیر به پاکستان فرستادند تا از آن طرف در این روند همکاری کنم. در نشستی که میان سران حکومت پیشین افغانستان و پاکستان در اسلامآباد صورت گرفت، صحبتهای خیلی عالی مطرح شد. حرفهایی که جنرال کیانی رییس ستاد ارتش پاکستان گفته بود را برایتان یادآوری میکنم. او گفت، شما بخیر بروید کابل، قناعت ما حاصل شده و همکاری میکنیم. ما در سفری که یک ماه بعد به کابل داریم، نقشۀ راه صلح را برایتان میآوریم که صلح در افغانستان بر قرار شود و در انتخابات سال ۲۰۱۴ طالبان اشتراک کرده بتوانند. رییسجمهور کرزی خیلی خوشبین بود و میگفت که پاکستانیها قانع شدهاند و همکاری میکنند. اما اندکی پس از آن استاد ربانی را شهید ساختند تاهنوز روشن نشد که عامل این کار کی بود. اگر عامل شهادت استاد ربانی معلوم شد؟ دستهای پشت پرده که تداوم جنگ را میخواهند، معلوم میشود. پس از شهادت استاد به رییسجمهور پیشین گفتم: روند صلحتان با استاد ربانی در تپۀ وزیر اکبرخان دفن شد و مرا اجازه بدهید تا برگردم. حامد کرزی گفت که حکومت تغییر میکند و …، من چند وقت دیگر هم باقی ماندم.
در مورد دوم، از گفتوگوهای میان گروه طالبان و امریکا استقبال میکنم با این کار بهانهیی برای طالبان که میگفتند، مشکل اصلی ما با امریکاست، ما در فهرست سیاه امریکا قرار داریم، سفر کرده نمیتوانیم و …، باقی نمیماند. ما به امریکا سفارش کردیم که با طالبان دیدار داشته باشند. برخی پیشرفتهایی نیز در مذاکرات میان طالبان و امریکا به میان آمده است. همچنان آمدن خلیلزاد را به فال نیک میگیریم. آقای خلیلزاد با شناختی که از گروه طالبان، افغانستان و کشورهای منطقه دارد؛ میتواند نقش کلیدی را در رابطه به مذاکرات میان طالبان و امریکا بازی کند، اما مشورت ما برایشان این است که در برنامههای خود نسبت به گذشته تجدید نظر کند و حکومت و ملت افغانستان را کنار نزند و انتخاب شده عمل نکند، با تمام اقشار مردم مذاکره داشته باشد. اگر ما به صلح نزدیک شویم و قرار شود که یک تفاهمنامهیی بین حکومت و طالبان امضا شود، در آن صورت به حکومت فعلی اجازه نمیدهیم که این تفاهمنامه را امضا کند. در این مورد باید میثاق ملی و بینالمللی صلح میان مردم افغانستان، حکومتهای منطقهیی و فرا منطقهیی با طالبان ایجاد شود که تعدیل قانونی اساسی، خلغ سلاح و برخی موضوعات دیگر جز آن میشوند.
Comments are closed.