احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:گفتوگوکننده: ناجیه نوری / چهار شنبه 30 عقرب 1397 - ۲۹ عقرب ۱۳۹۷
بخش نخست/
اشاره: سواد یکی از موارد مهم در تمام جوامع بهویژه جهان سوم و در حال جنگ است. این کشورها پیوسته در تلاش آن اند تا با بالا بردن میزان باسوادان، سرزمینهای خود را مبدل به جهان اول سازند.
افغانستان یکی از کشورهای است که پس از تحولات جدید برنامههای بیشماری را برای باسواد ساختن شهروندانش روی دست گرفته است. این برنامهها به حمایت ادارات و کشورهای بیرونی در چارچوب نهادهای خصوصی و ادارات دولتی به پیش برده میشود.
در چارچوب وزارت معارف معینیتی برای سوادآموزی فعالیت دارد که این معینیت در زمینۀ باسوادسازی کسانی که از نعمت سواد محروم ماندهاند، کار میکنند. برای دانستن وضعیت سوادآموزی در افغانستان و برنامههای آینده برای به شدن این وضعیت گفتوگوی با دکتر سردار محمد رحیمی معین سوادآموزی وزارت معارف انجام دادهایم.
آقای رحیمی از چهرههای فعال اکادمیک در افغانستان است که پیرامون باسواد شدن شهروندان افغانستان برنامههای جدیدی را در این معینیت طرحریزی کردهاست. دراین گفتوگو جزییات این اداره را از او جویا شدهایم که حاصل آن را میخوانید.پ
—————————————————–
*ممنون از این که فرصت میگذارید، به عنوان نخستین پرسش وضعیت سواد در کشور چگونه است؟
سواد در افغانستان در پنجاه سال گذشته و از چهار ده پیش بدینسو وضعیت چندان خوبی ندارد، خصوصاً پس از دورۀ سلطنت و آغاز دورۀ جمهوری در زمان داوودخان و از آن بعد و از کودتاهایی که صورت گرفته بود و در این دورهها معارف و به طور خاص سوادآموزی چندان مورد توجه قرار نداشته است.
در دورۀ دموکراتیک خلق تلاش براین بود تا یک سلسله اقداماتی انجام دهند، اما به دلیل التهابات سیاسی که وجود داشت، سبب شد تا آن برنامهها ناکام شود تا اینکه در دورۀ انتقالی و ادارۀ موقت همواره تلاش براین بوده است که با استفاده از همکاران بینالمللی و برنامههایی که خود دولت دارد، سطح سواد را در کشور بالا ببرند.
در سال ۱۳۸۱ طبق سرویی که صورت گرفته، سطح سواد ۲۵% است و اکنون در سال ۱۳۹۷ سطح سواد به ۴۰% رسیده است، یعنی سالانه تا یکدرصد نرخ سواد رشد داشته است.
بدون شک این نرخ رشد بسیار کم است و کم بودن آن بستهگی دارد به مشکلاتی که در برنامههای سوادآموزی وجود دارد و هم در مشکلاتی که در پالیسیهایی که در برنامۀ سوادآموزی وجود دارد. در کنار این موارد، تداوم ناامنی، بی ثباتیهای سیاسی، فساد و موارد دیگر اند. اما بااین، وضع پنجاه سال گذشته نشان میدهد که سوادآموزی در افغانستان رشد بطی و کُندی داشته است، گاهی متوقف شده و گاهی هم بیسوادی افزایش پیدا کرده است.
مشکل اساسی که بیسوادی را افزایش داده، این است که دولت یک پالیسی یا برنامۀ مدون برای کاهش بیسوادی در ۱۵ سال گذشته نداشته است، اما از دو سال بدینسو ما کارهای زیادی را انجام دادهایم و یک پالیسی مشخصی را برای سوادآموزی بهنام استراتژی بسیج ملی برای امهای بیسوادی آماده کردیم، اما در حال حاضر یعنی در سال ۱۳۹۷ نرخ سواد در کشور حدود ۴۰ درصد است که متاسفانه نرخ بیسوادی در میان زنان بیشتر است، یعنی دو برابر مردان است.
نرخ سواد را اگر در میان مردان ۵۰ درصد بگیریم در میان زنان حدود ۲۵ درصد است؛ اما تمرکز در برنامۀ استراتژی بسیج ملی این است که کورسهای سوادآموزی برای زنان و تمرکز بر سوادآموزی زنان بتوانیم تا سال ۲۰۳۰ نرخ سواد در میان زنان و مردان را متوازن بسازیم و نرخ سواد را در کُل تا سال ۲۰۳۰ به ۶۰ درصد برسانیم، اما برای اجرایی این برنامه نیاز داریم تا برنامههای دولتی را منسجم سازیم و طرحهایی که ما روی دست داریم عملی شود و از امکانات نهادهای دولتی و غیردولتی استفاده کنیم تا یک بسیج ملی برای از میان بردن بیسواد به وجود بیاید.
*در مدتی که شما معین سوادآموزی بودید، به طور مشخص کدام کارها صورت گرفته است؟
در دوسال گذشته ما چند کار را انجام دادیم یکی اینکه براساس مطالعاتی که انجام دادهایم این بوده، کتابهایی که در ۱۵ سال گذشته تدرسی میشد، کمکی برای ارتقای سطح کیفی سواد نمیکرد یعنی کتابهای بسیار مزدحم و نامنظم بودند و براساس روش سنتی و برنامۀ سریعی که در گذشته وجود داشته، تهیه شده بود، اما بعد از ایجاد حکومت موقت و در پانزده سال گذشته موفق شدیم به کمک سازمان یونسکو و نهاد آموزش بزرگسالان این سازمان، کتابهای سوادآموزی را با معیارهای جهانی آماده سازیم. این کتابها در سال ۲۰۱۷ تهیه شد و در سال ۲۰۱۸ به طور آزمایشی آن را تدریس کردیم که جواب نسبتاً مثبتی از آن گرفتیم. هرچند مشکلاتی وجود داشت زیرا آموزشگران ما خوب آموزش داده نشده بودند؛ اما کیفیت و چینش کلمات و حروف به گونۀ منظم بوده است. بنابراین، یکی از ابتکارهایی که به نتیجه رسیده، تهیۀ چارچوب نصاب و تهیه کتابهای جدید سوادآموزی میباشد که به انجام رسیدهاست.
دومین کار صورت گرفته این است که مشکل را در عدم همکاری میان نهادهای دولتی و غیردولتی میدیدیم و به همین خاطر هم در دو سال گذشته یکی از ابتکاراتی که به نتیجه رسید، امضای بیش از ۴۶ تفاهمنامه میان وزارتخانهها و نهادهای دولتی با وزارت معارف، معینیت سوادآموزی بود تعهد کنند ما را کمک میکنند تا ما بتوانیم در گام نخست در سطح دولت اجیران و کارمندان خدماتی را با سواد سازیم تا دولت باسواد داشته باشیم و دولت با سواد بتواند جامعه باسواد را به وجود بیاورد.
بخش دوم این بود، نهادهای غیر دولتی که بخش بزرگی از تودههای بیسواد در آن قرار دارد، مثل کارگران، کارمندان شهرداری و بخش دیگری از نهادهای غیر دولتی که سطح سواد در میان آنان کم است را بتوانیم بسیج سازیم، نشستهای زیادی با این نهادها داشتیم و باحضور معاون دوم رییسجمهور و دفتر بانوی اول و همچنان نشستهایی با علمای و روحانیان نیز داشتیم و همین طور با نخبهگان، هنرمندان و رسانهها که از این طریق بتوانیم یک همآهنگی را به وجود بیاوریم. برای بسیج کردن نهادهای غیردولتی برای از میان برداشتن بیسوادی در کشور و نتیجهاش این بوده که در سطح کارمندان دولتی کورسهای سوادآموزی را راهاندازی کنیم و همین طور کورسهای رضاکار را نیز داشتیم.
سومین ابتکار ما، ایجاد کمیتۀ ملی سوادآموزی است که در رأس آن معاون دوم رییسجمهور قرار دارد و کمیتۀ ولایات است که در رأس آن والیان قرار دارد و ایجاد کمیتۀ ولسوالیها و قریهها است که سکتورهای دولتی و غیردولتی که در مرکز قرار دارد با کمیتههای ولایات، ولسوالیها و قریهها، جلساتی میداشته باشند تا ظرفیتهایی که در این مناطق وجود دارد برای بلند بردن سطح سواد از آن استفاده شود.
این سه ابتکار صورت گرفته، اما عملی شدن آن نیازمند زمان بیشتر برای ایجاد یک سیستم همآهنگ است و این سیستم نیازمند ظرفیت انسانی است که ما در این قسمت مشکل داریم. اصلاح ساختار در معینیت، تغییر در پیشبرد سوادآموزی است که ما در این بخشها مشکل داریم. اگر بخواهیم براساس برنامۀ نو برای طرح بسیج ملی، در بحث کمیتههای سواد و استراتژی امهای بیسوادی به پیش برویم باید ساختار معینیت سوادآموزی مطابق به وضعیت جدید تغییر کند تا بتوانیم در سطح مرکز، ولسوالیها و ولایات برنامه را پیش ببریم؛ اما تا ساختار تغییر نکند، مکانیسم و برنامههای جدید به پیش برده نمیشود، تغییر ساختار نیازمند همکاری کمیسیون اصلاحات اداری و دولت افغانستان است تا با ما همکارهای نزدیک داشته باشد تا لوایح و کارشیوهها در سطح وزارت معارف و شورای وزیران تغییر کند، اما تاکنون این موارد انجام نشدهاست و ما در این قسمت هنوز هم مشکل داریم.
*می خواهید بگوید که دولت همکاری نمیکند؟
نه! زمان میخواهد، من قبلاً گفتم که در بخش اول این کار را انجام دادیم و در بخش دوم اصلاح ساختاری است که باید انجام شود تا سال ۲۰۳۰ برنامۀ بلند مدت خود را که رساندن سطح سواد بالای ۶۰ درصد است عملی کنیم.
فعلاً ما در مرحلهیی استیم که تفاهمنامهها اجرا شده و تعهداتی را طرف مقابل انجام داده، ولی عملی شدن آن نیازمند نیرو است، تجربۀ ما این است که وزارتخانهها، نهادهای دولتی و غیردولتی تفاهمنامهها را خوب امضا میکنند؛ اما عملی شدن آن مقداری مشکل است و برای عملی کردن آن در مرکز نیاز داریم که مکانیسیم را برای پیگیری آن داشته باشیم، اما افرادی که برای پیشبرد این برنامه نیاز است، هنوز استخدام نشدهاند، به دلیل بروکراسی که وجود دارد.
در کُل به صورت آهسته کار پیش رفته است، مثلاً کورسهای رضا کار در سال ۱۳۹۶خورشیدی، ۳۰۰۰ دانه بوده و در سال ۱۳۹۷، ۷۰۰۰ دانه شده و این نشان میدهد که کار انجام میشود، اما سرعتش کم است و با حجم بیسوادی که در کشور وجود دارد کارهای خود را یک مقدار بیشتر بسازیم تا در دراز مدت بتوانیم به اهداف خود برسیم.
مشکل دیگری که دولت باید به آن توجه داشته باشد، ورود بیسوادان است، یعنی هر سال ورودی بیسواد زیاد داریم، هر سال به بیسوادان ما افزوده میشود، اما اگر بتوانیم جلو ورود بیسوادان را در جامعه را بگیریم، در یک برنامۀ ده ساله حجم بیسوادی را کم بسازیم.
مسألۀ مهم دیگر بازگشت به بیسوادی است یعنی بسیاری از مواقع برنامه ناقص بوده است. زمانی که ما کسی را در نُه ماه با سواد میساختیم، اما چون برنامهیی برای ادامۀ سوادآموزی او وجود نداشته است، او دوباره به بیسوادی بر میگشت و به جمع بیسوادان افزوده میشد.
مسألۀ چهارم و بسیار مهم دیگر این است که ما یک سروی برای بیسوادی نداشتیم و همین اکنون هم نداریم، اما در سال ۲۰۱۹ تلاش ما این است که سروی سواد را انجام بدهیم تا بدانیم که در یک ولایت یا ولسوالی چه شمار بیسواد داریم تا برنامهریزی کنیم که حجم بیسوادی را کاهش دهیم.
Comments are closed.