احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ دو شنبه 5 قوس 1397 - ۰۴ قوس ۱۳۹۷
به نظر میرسد روسیه آمادۀ برگزاری دومین نشستِ مسکو با شرکت شماری از کشورهای منطقه و هیأتی از طالبان در هفتههای آینده خواهد بود. این کشور تلاش دارد که در دومین نشست مسکو، زلمی خلیلزاد نمایندۀ ویژۀ وزارت خارجۀ امریکا برای صلح افغانستان را نیز دعوت کنـد. هرچند هنوز امریکا رسماً از حضور نمایندهاش در این نشست خبر نداده ولی ظاهراً میخواهد که دور از تلاشهای روسیه قرار نداشته باشد.
در روزهای اخیر برخی تحلیلگران از هماهنگی میان مسکو و واشنگتن در مورد گفتوگوهای صلح با طالبان خبر داده اند. به باور این تحلیلگران، امریکا از اینکه نقش روسیه را در مسایل منطقه نادیده بگیرد، خسته شده و اینبار از بازیگرانِ منطقهیی نیز برای موفقیتِ طرح صلحِ خود میخواهد استفاده کند.
این برداشت چقدر میتواند واقعی باشد، هنوز نشانههای روشنی در دست نیست ولی ظاهر قضایا نشان میدهند که حل بحرانِ افغانستان بدون هماهنگی و توافق بازیگرانِ منطقهیی اگر برای واشنگتن و متحدان آن ناممکن نباشد، بدون شک بسیار دشوار خواهد بود؛ به ویژه اینکه میانۀ دونالد ترامپ رییس جمهوری امریکا با زمامداران اسلامآباد چندان تعریفی ندارد و در روزهای اخیر این روابط به درگیریهای لفظی میان سرانِ دو کشور تبدیل شده است.
دونالد ترامپ عملاً پاکستانیها را در توییترِ خود احمق خواند و نوشت که امریکا دیگر حاضر نیست برای پاکستان پولهای میلیارد دالری بدهد، درحالیکه این کشور هیچ گامی در راستای مبارزه با تروریسـم و همکاری با امریکا برنداشته است. در پاسخ به این یادداشت توییتری، عمران خان نخستوزیر پاکستان نیز در صفحۀ توییتر خود با استفاده از همان لحن ترامپ نوشت که امریکا نباید ناکامیِ خود را در افغانستان اینگونه توجیه کند. به باور آقای خان، امریکا چندین میلیارد دالر برای نابودی گروهی در افغانستان هزینه کرده که عملاً امروز از قدرتِ بیشتری برخوردار شده است.
همانگونه که استدلالِ آقای ترامپ میتواند متین و برآمده از واقعیتهای سیاسی منطقه باشد، به همان میزان یادداشت نخستوزیر پاکستان نیز درست مینماید. واقعاً اگر این دو کشور در مسالۀ افغانستان صداقت لازم را به خرچ میدادند، امروز وضعیت در منطقه اینهمه شکننده نمیبود و افغانستان در دریای خون شناور نمیشد. امریکا در حالی که میداند و میدانست که پاکستان از گروههای افراطی برضد دولت افغانستان و نیـروهای خودش استفاده میکند، هیچ وقت دست به اقدامی نزد که جلو مراکز تولید تروریسم گرفته شود. آیا امریکا توانایی این کار را نداشت؟ چه چیزی مانع آن میشد که امریکاییها با مدارا با پاکستان برخورد کنند؟
به نظر میرسد مسایل چنان پیچیده شده که دشوار است واقعیتها را در چنین فضای مهآلودی تشخیص داد. بحث موجودیتِ گروههای تروریستی در آن سوی مرزهای افغانستان، چنان روشن و اظهر منالشمس است که حتا نیاز به سند و مدرک هم ندارد. دهها گروه افراطگرا و تروریست با داشتن بزرگترین امکانات نظامی و آموزشی به صورتِ رسمی و نیمهرسمی اما علنی در پاکستان فعالیت میکنند و این گروهها هیچ برنامه و هدفِ دیگری به غیر از مقابله و جنگ با سربازان خارجی و دولت افغانستان هم ندارند.
این واقعیت دیگر یک موضوع استخباراتی و اطلاعاتی مثل پایگاههای تولید موشکهای هستهییِ کوریای شمالی نیست که در ظاهر امر نتوان موجودیتِ آن را تأیید کرد. عادیترین فردی که وارد پاکستان شود، به وجود گروههای افراطگرا و تروریست که عملاً از سوی دولت و نظامیان این کشور حمایت میشوند، پی میبرد. گروههای افراطگرا هرچند هرازگاهی برای دولت پاکستان نیز مشکلاتی به بار میآورند، ولی در کُل با منافع سیاسیِ این کشور عجین شده اند.
این موضوع را از زمان جنگ سرد و به ویژه زمانی که شوروی سابق به افغانستان حمله کرد، امریکاییها بهخوبی میدانند و حتا در به وجود آوردنِ بسیاری از گروههای تروریستی در منطقه دست داشتهاند. بنلادن رهبر پیشینِ شبکۀ القاعده که چند سال پیش در حملۀ نیروهای کماندوی امریکا در نزدیکی اسلامآباد به قتل رسید، در زمان جنگ افغانستان به عنوان متحد استراتژیکِ امریکا شناخته میشد. امریکا به اندازۀ کافی در مورد امکانات نظامی و هدفهای بنلادن اطلاعات داشت، ولی هرگز نخواست که مانع گسترش آن در منطقه شود. در همین حال، پاکستان در تفاهم با امریکا، بسیاری از مسایل منطقهیی را حلوفصل میکرد و این رابطه تا همین چند سال پیش نیز به قوتِ خود ادامه داشت.
برخی تحلیلگران با توجه به تیرهگی روابط ترامپ با همتای پاکستانی او چندان به نتایج آن خوشبین نیستند و میگویند که جایگاه پاکستان در سیاستهای امریکا چنان عمیق است که چنین برخوردهای سطحی سبب فروپاشی آن نمیشود. این تحلیل از جهات مختلف قابل دفاع است. حداقل تا امروز امریکا بدیلی برای پاکستان در منطقه نیافته که بتواند از این کشور بگذرد. امریکاییها از موقعیتِ خاصِ پاکستان بهخوبی باخبر اند و به همین دلیل نیز زیاد نمیخواهند که پُلهای پشتِ سرِ خود را خراب کنند. روسها اما این مسایل را به خوبی میدانند و به همین دلیل هم تلاش دارند که بیشتر از گذشته در مسایل منطقه دخیل باشند.
روسها در حال حاضر با استفاده از طالبان میکوشند که امریکا را تحت فشار قرار دهند. برای روسها بحث داعش به عنوان خطر بالقوه نگرانکننده است ولی به نظر نمیرسد که این کشور بدیل مناسبی را برای مبارزه با آن انتخاب کرده باشد. داعش و طالبان در وضعیتهای مشخص میتوانند دو رویِ یک سکه باشند. اگر امریکاییها واقعاً خواهانِ حلِ مشکل افغانستان اند، باید در همکاری با روسیه مبارزۀ مشترک با تروریسم را انتخاب کنند. همکاری با گروه طالبان و یا تلاش برای ادغامِ این گروه در حکومت، هرگز نتیجهبخش نخواهد بود و معضل منطقه را بیشتر از پیش پیچیده خواهد ساخت.
Comments are closed.