احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۱۸ قوس ۱۳۹۷
ابطال آرای انتخابات مجلس نمایندهگان در حوزۀ کابل به همان جایی ختم شد که احتمالِ آن میرفت. سرانجام مشخص شد که دستهای سه نهاد در این اقدامِ ظاهراً متهورانه در یک کاسه بوده و آن چیزی که از سوی کمیسیون شکایات انتخاباتی در اواخر هفتۀ گذشته اعلام شد، برنامۀ از قبل
تدارکدیده بوده است. همان وقت که کمیسیون شکایات انتخاباتی تلاش کرد که ژسِت غیرجانبدارانه بگیرد و آرای کابل را به دلیل میزان بالای تقلب و جعلکاریهای مهندسی شده باطل اعلام کند، کاملاً عیان بود که این یک نقشۀ از قبل برنامهریزی شده است؛ ورنه یک نهاد در کشوری مثل افغانستان و در موجودیت فردی در رأسِ قدرت مثل اشرفغنی کجا میتواند به صورت غیرجانبدارانه عمل کند!… این کاملاً دون شخصیتِ «دومین متفکر جهان» خواهد بود که بگذارد دیگران کارشان را آنگونه که قانون میگوید، انجام دهند. حالا اما کسانی که در فضای مجازی اقدام کمیسیونِ شکایات را ستوده و بیپیشینه اعلام کرده بودند، چه پاسخی به این اعلامیۀ دوم خواهند داشت که از سوی هر دو نهاد انتخاباتی در کشور صادر شده و گفته شده که کمیسیون شکایات انتخاباتی در فیصلۀ اخیرِ خود نسبت به ابطال آرای انتخابات مجلس نمایندهگان در حوزۀ کابل تجدید نظر میکنـد. حالا هم خواهند گفت که کمیسیون شکایات انتخاباتی اقدامی بیپیشینه انجام داده و استقلالِ خود را ثابت ساخته است؟
بدون شک آنچه که در روز جمعه در نشست مشترکِ کمیسیونهای انتخاباتی در حضور معاون دوم ریاست جمهوری و دادستان کُل کشور اتفاق افتاد، روسیاهیِ دیگر به دموکراسی و انتخابات آزاد و عادلانه در کشور بود. اگر ارگ ریاست جمهوری واقعاً راست میگوید و در کار کمیسیونهای انتخاباتی دخالت نمیورزد، پس چرا نشست دو کمیسیون انتخابات که هر دو متأسفانه پیشوند مستقل را نیز بر جبین دارند، در حضور و گویا پادرمیانیِ مقامهای دولتی برگزار میشود؟ کسانی که چنین نشستهایی را برگزار میکنند، بدون شک به دموکراسیهایی از نوع کوریای شمالی و ونزویلا باور دارند. در غیر این صورت، در هیچ جای جهان دیده نشده که در کشوری که ادای دموکراسی و انتخاباتِ آزاد درمیآورد، نهادهایی وجود داشته باشند که هم مستقل باشند و هم نامستقل و تحت امرِ یک نهاد حکومتی عمل کنند. اگر در انتخابات ۲۸ میزان در حوزۀ کابل تقلب صورت گرفته، پس چرا به تصمیم کمیسیون شکایات انتخاباتی احترام گذاشته نشد و اگر این کمیسیون مغرضانه و بدون اسناد و شواهد آرای انتخابات را در حوزۀ کابل باطل اعلام کرده، پس به خیانت ملی مبادرت ورزیده و نباید بدون پیگرد قانونی رها ساخته شود. کدام یک درست است، آیا در انتخابات تقلب صورت گرفته بود و میزان آن به حدی بود که آرای ریخته شده در صندوقها باطل اعلام شود و یا خیر؟
اگر بوده، پس نباید در فیصلۀ کمیسیون شکایات انتخاباتی بازنگری صورت گیرد، ولی اگر نشده، باید با کسانی که چنین فیصلهیی را انجام داده اند، برخورد قانونی صورت گیرد. راه سوم برای حلِ چنین مشکلی وجود ندارد و کسانی هم که تلاش میکنند وضعیت افتضاحآمیز فعلی را توجیه کنند، بروند و به ریش خود بخندند. از جانب دیگر، ارگ به کدام حق مشروع و قانونی تلاش میورزد که در کار کمیسیونهای انتخاباتی دخالت کند؟ اگر مشکلی وجود دارد، باید از طریق کمیسیونهای انتخاباتی حلوفصل گردد و اگر مشکلی وجود ندارد، باید اجازه داد که کمیسیونهای انتخاباتی به کارِ خود ادامه دهند.
تا دیروز اگر دخالت ارگ به صورت پنهان در مسایل انتخابات صورت میگرفت، اما امروز دیگر این دخالتهای پنهان به صورت آشکار صورت میگیرند و معلوم میشود که تصمیمگیرندهگان اصلی انتخابات افغانستان کمیسیونهای انتخاباتی نیستند، بل ارگ است.
بازی با انتخابات، به معنای بازی با سرنوشت مردم است که سالها به صورتِ جبارانه در این کشور اعمال میشود. گاهی این بازی چنان ماهرانه و پنهان صورت میگیرد که ردی از خود به جا نمیگذارد، ولی گاهی که دیدهدرآیی و بیحیایی فزونی میگیرد، دیگر کمترین توجه به برباد رفتن آبروی سیاست و حکومتداری در کشور نیز انجام نمیشود. اگر میان دو کمیسیون به دلیل فیصلۀ کمیسیون شکایات مشکلی به وجود آمده، این مشکل بدون شک راه حلهای قانونی دارد و میبایست که از همان راهها به فیصله میرسید و نه اینکه در نشست حکومت مشکل انتخابات آنهم با چنین اعلامیۀ افتضاحآمیز و ننگینی پایان مییافت.
کمیسیون شکایات انتخاباتی که با تصمیمِ اخیرِ خود در میان جامعه و مردم مقداری از حیثیتِ برباد رفتۀ انتخابات کشور را اعاده کرده بود، با نشست و اعلامیۀ بعدی عملاً دست به خودکشی زد. دیگر برای این نهاد حیثیت و صلاحیتی باقی نمانده که مسایل انتخابات را بررسی و فیصله کنـد. همان بهتر که کُل مسایل انتخابات به ارگ منتقل شود تا در نظارت کامل «دومین مغز متفکر جهان» همه چیز به گونهیی رقم بخورد که دیکتاتور کوچک انتظار آن را دارد.
تقلبهای گستردۀ انتخاباتی در انتخابات ۲۸ میزان، چیزی نیست که بتوان از آن به سادهگی گذشت. این تقلبها در حدی وسیع و گسترده اند که حتا میتوان ادعا کرد که اکثریت کسانی که به عنوان برنده اعلام شده و میشوند، با تقلب به چنین موقعیتی دست یافتهاند. اگر واقعاً آقای غنی و بلیگویانِ او میخواستند که مشکل انتخابات به سرانجامِ درستی برسد که در آن آبروی خودشان و نهادهایی که ساختهاند برباد نشود، باید موضوع را به یک نهاد بیطرفِ بین المللی واگذار میکردند.
متخصصان بینالمللی انتخابات برای چنین روزهایی ساخته شدهاند تا بتوانند به صورتِ دقیق و علمی مشکلات انتخاباتی را حلوفصل کنند. کسانی که در کمیسیونهای انتخاباتی زمام امور را در دست دارند، حتا الفبای انتخابات را نخوانده اند و با شیوههای انتخاباتی آشنایی ابتدایی هم ندارند. این افراد چگونه میتوانند که انتخابات را مدیریت کنند؟
بدون شک مدیریتِ این افراد به چنین افتضاحِ بزرگی منجر میشود که شده است. ارگ عملاً با صحنهسازی ابطال آرای حوزۀ کابل تلاش کرد که اذهان عمومی را منحرف سازد تا مشکلاتِ بزرگتری که در انتخابات به وجود آمده دیده نشوند؛ ولی از آنجایی که مغز هر دیکتاتوری به اندازۀ یک کودک معلول هم کار نمیکند، گندی را بالا آورد که حالا به هیچ شکلی نمیتوان آن را پاک کرد.
Comments are closed.