احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 20 قوس 1397 - ۱۹ قوس ۱۳۹۷
سران حکومت وحدت ملی یا تعریفِ درستی از فساد ندارند و یا اینکه فکر میکنند مردم عقلشان را از دست دادهاند که هرچه را به خوردشان بدهند فوراً قبول میکنند. آنچه که سران این حکومت در روز جهانی مبارزه با فساد گفتند، فقط حرفهای روی کاغذ بود که ماشاءالله از این ناحیه هیچ زمانی کم نمیآورند؛ ولی از دستاوردهای ملموس در مبارزه با فساد نهتنها که خبری نیست، بل بر اساس گزارشهای نهادهای بینالمللی، افغانستان به رتبههای بالاتری از گسترشِ فساد نیز نایل آمده است. همین حالا افغانستان از جملۀ سه کشوری شمرده میشود که بالاترین فساد مالی و اداری را دارد، آنگاه سران حکومت بدون کمترین شرمی از تغییراتِ اساسی در مبارزه با فساد سخن میگویند. گاهی ایشان چنان دچار توهم میشوند که فقط باید به سخنانشان از تهِ دل خندید. به گونۀ مثال، سرور دانش معاون دومِ آقای غنی که متأسفانه طی سالهای اخیر بهشدت موقفِ اکادمیک و علمیاش را به دلیلِ وابستهگی بیش از حد و غیرضروری به چوکی دولتی ضربه زده است، حالا سخنانی در وصفِ دستاوردهای حکومت در مبارزه با فساد میگوید که هر شنوندهیی را دچار حیرت میسازد که چرا این سخنان از دهنِ آقای دانش بیرون میشود.
زمانی هیتلر گفته است هرقدر دروغ بزرگتر باشد، مردم زودتر آن را باور میکنند. شاید سران حکومت وحدت ملی نیز به همین سخن اقتدا کردهاند که چنین دروغهای شاخداری را تحویلِ جامعه میدهند. توجه به بخشهایی از سخنانِ معاون دومِ ریاستجمهوری میتواند درستیِ ادعای مطرحشده را تأیید کند.
آقای دانش در بخشی از سخنانِ خود چنین میگوید: نهادهای ناظر بر عملکرد حکومت افغانستان نباید تنها مشکلات را در نظر بگیرند، باید دستاوردها و اصلاحاتی که در زمینۀ مبارزه با فساد به میان آمده را نیز مورد ارزیابی قرار دهند؛ زیرا تنها نشر گزارش و انتقاد نمیتواند روند مبارزه با این پدیده را بهبود بخشد. او تأکید میکند که اصلاحاتِ چشمگیر در ادارات افغانستان به میان آمده است، در عرصۀ حقوقی مبارزه با فساد گامهای جدی برداشته شده است، در ساحۀ قوانین هم اصلاحات زیاد به میان آمده است، از جمله قوانین خاص برای مبارزه با فساده ایجاد شده است. به گفتۀ او، در چهار سال گذشته ۳۹۰ سند تقنینی در دفتر دومِ ریاستجمهوری از طریق کمیتۀ قوانین تحت کار قرار گرفته است. سرور دانش میافزاید که قوانین جزایی افغانستان در جهان کمنظیر است و خیلی از کشورها به این باور اند که از قوانین این کشور باید الگو گرفته شود. اما آیا این سخنان حقیقت را بازتاب میدهد؟
بدون شک اگر کسی با کشوری مثل افغانستان و زمامدارانی چون غنی و دانش آشنا نباشد، به حالِ ما رشک میبرد اما به محضِ اینکه کمترین آگاهی از وضعیت افغانستان پیدا کنـد، با خود خواهد گفت که وقاحت هم حد و مرزی دارد؛ کدام کشور میخواهد از قوانین افغانستان الگوبرداری کند؟ آیا تا به حال کسی به ایشان مراجعه کرده و گفته که قوانینتان بسیار کارآمد و کاربردی است، لطفاً کمی قانون برای ما نیز تدوین کنید؟ این آقایان چرا به جای دیدن وضعیتِ اسفبارِ مبارزه با فساد چنین دروغهای شاخداری تحویل میدهند؟
میگویند زمانی از شیطان پرسیده شد که از کدام قوم و مردم بیشتر رضایت دارد. شیطان نام قومی را بر زبان آورد، پرسیدند دلیلش چیست. شیطان پاسخ داد که من به سخنِ دروغ از ایشان راضی بودم ولی آنها قسمِ دروغ را نیز بر آن افزودند. حالا ما به لفاظیهای زمامدارانِ خود راضی بودیم اما آنها نزدیک است که خود را قیمِ جهـان معرفی کنند.
کدام کشور در روی زمین از افغانستان بدبختتر است که از ما الگوبرداری کند؟ ما خود به الگوبرداری از دیگران محتاجیم، کما اینکه به اندازۀ کافی نیز الگوبرداری کردهایم، حالا دیگران از ما چه چیز را الگوبرداری خواهند کرد؟
سالها کشور ایتالیا که در عرصۀ تدوین قوانینِ جزایی با افغانستان همکاری میکرد، هشدار میداد که این کشور در برابر قوانین مدرن از خود جانسختی و مقاومت نشان میدهد. اما معاون دوم ریاست جمهوری که گویا دانشآموختۀ حقوق هم است، بدون آنکه مخاطبانش را لحاظ کند، در محفلی که دهها نمایندۀ کشورهای کمکدهنده به افغانستان نشستهاند، چنین خزعبلاتی را پخش میکند. من یقین دارم که نمایندهگان کشورهای خارجی تا هنوز از شنیدنِ چنین فکاههیی از خنده به خود میپیچند. به فرض اینکه قوانین برای مبارزه با فساد ساخته شده اند، اما آیا این قوانین اجرا نیز شده اند؟ تدوین کردن قانون وقتی که اجرا نشود، چه دردی را دوا میکند. آیا با نام گرفتنِ چند نوع دارو میتوان بیماری را درمان کرد؟
اگر کسی با گرفتن نامِ داروها درمان شده باشد، افغانستان نیز با تدوین قوانین از چنگ فساد و بیعدالتی نجات خواهد یافت. قوانین وقتی ارزش دارند که به مرحلۀ اجرا گذاشته شوند و نتیجهبخش باشند. قوانین در افغانستان چنان از مرحلۀ کاربردی دور اند که حتا نمیتوان خوبیها و بدیهایِ آن را محک زد. در افغانستان چه در حکومتِ قبلی و چه در حکومتِ فعلی فقط با شعار و برگزاری محفل با فساد مبارزه شده است. همین چندی پیش، شایعاتی نشر شد مبنی بر اینکه حکومت میخواهد برخی از مقامهای بلندپایه را به اتهام فساد مالی محاکمه کند، اما حالا مشخص شده که این خبر شایعهیی بیش نبوده است و حکومت هیچ میل و ارادهیی به محاکمۀ افراد فاسد در چوکیهای بلند حکومتی ندارد.
در حکومت افغانستان برای یافتن افراد فاسد زیاد هم نیاز به تفحص و بررسی نیست. کدام نهاد دولتی در این کشور یافت میشود که فساد اداری در آن ملموس نباشد. از ارگ و دفتر بانوی نخست شروع تا همۀ وزارتخانهها و نهادهای دولتی، همه در حالِ انجام فساد اند. یگانه چیزی که در افغانستان واقعاً به گونۀ سرتاسری توزیع شده، همین فساد مالی و اداری است. اگر واقعاً آقای غنی و تیمِ او ارادهیی برای مبارزه با فساد میداشتند، امروز افغانستان در صدر فهرستِ کشورهای آلوده به فساد نمیبود.
Comments are closed.