احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران - ۰۹ دلو ۱۳۹۷
سخنرانی روز دوشنبۀ اشرفغنی رییس حکومت وحدت ملی که پس از دیدارش با زلمی خلیلزاد نمایندۀ وزارت خارجۀ امریکا در امور صلح افغانستان از طریق تلویزیون دولتی نشر شد، پیش از آنکه بیانیهیی توضیحدهنده و روشنگر باشد، سخنانی از روی ترس و هراس بود. در این سخنرانیِ هفت دقیقهیی، آقای غنی از صلح با «تدبیر» سخن گفت و از تجربۀ داکتر نجیبالله که پس از بیرون شدنِ نیروهای شوروی از افغانستان به آن دچار شد.
گویا آقای غنی خود را در معادلات فعلی، در جایگاه داکتر نجیبالله احساس میکند. از سخنرانیِ او چنین فهمیده میشد که داکتر نجیبالله در دهۀ هفتاد خورشیدی قربانیِ توافق سازمان ملل با مجاهدین شده است. او اما به همین دلیل میخواهد صلح در افغانستان با «تدبیر» مستقر شود. ولی آقای غنی فراموش کرده است که در آن سالها تمام کشورهایی که امروز در کنار افغانستان قرار دارند، از مجاهدین در برابر داکتر نجیبالله دفاع میکردند و هیچ کشوری به جز اتحاد جماهیر شوروی نبود که به داکتر نجیبالله کمکهای مالی و تسلیحاتی صورت دهد. ولی امروز چنین نیست و دولت افغانستان از اکثر کشورهای قدرتمند جهان کمکهای مالی و تسلیحاتی دریافت میکند. در کنار آن، اکثر کشورهای جهان از روند فعلیِ سیاسی در افغانستان دفاع میکنند و بدون شک خواهان به قدرت رسیدنِ طالبان با آن ایدهها و تفکرات قرون وسطایی که میتواند جهان را به خطر مواجه کند، نیستند. پس اشرفغنی چرا دچار هراس شده است؟
هراس آقای غنی از جای دیگری سرچشمه میگیرد. داکتر نجیبالله پس از اینکه نیروهای شوروی افغانستان را ترک کردند، لباس نظامی پوشید و با جمع کردنِ هزاران تن از اعضای حزبِ خود که همه ملبس به لباس نظامی بودند، در پُل محمود خان بیرون شد و در برابرشان بیانیه ایراد کرد و گفت که پس از این خودتان باید از کشورتان دفاع کنید. داکتر نجیبالله در آن سالها حداقل صدهزار حزبی مسلح با خود داشت که میتوانستند که در برابر حملات ایستادهگی کنند. اما آقای اشرفغنی چه دارد؟
آقای غنی در حالی خود را با داکتر نجیبالله مقایسه میکند که یک روز هم حاضر نیست از خط مقدمِ جبهه دیدن کند. او سربازانی را در اختیار دارد که به آنها هیچ اعتمادی ندارد. آقای غنی میداند که به محض بیرون شدنِ نیروهای خارجی از کشور حتا اطرافیانِ او در ارگ نیز از او حمایت نخواهند کرد. آقای غنی که بسیار خوش دارد او را سرقوماندان اعلی نیروهای مسلح بنامند، باید در پنج سال اخیر که قدرت سیاسی را قبضه کرده بود، به این موضوع میاندیشید که روزی نیروهای امریکایی افغانستان را ترک میکنند و او با چه نیرویی میخواهد از افغانستان در برابر حملاتِ مخالفان دفاع کند. اگر در این پنج سال و پیش از آن برای ایجاد ارتش و پولیسِ واقعاً ملی هزینه میشد، امروز آقای غنی اینگونه تضرعآمیز سخن نمیگفت. اگر آقای غنی به نیروهای مقاومت اعتبار میداد و آنها را از کنار خود دور نمیکرد، امروز لازم نبود که در غمِ خروج نیروهای امریکایی نوحه سر دهد.
ترس آقای غنی ناشی از عملکرد اشتباهآمیزِ خودش در پنج سال گذشته است. اگر امروز نیروهای امریکایی افغانستان را ترک کننـد، آیا او حاضر است که با مجموع کابینه و حواریونش لباس نظامی بپوشد و از ارگ پیاده تا پل محمود خان بیاید و مثل داکتر نجیبالله برای مردم سخنرانی کند و بگوید که پس از این خود ما از کشورِ خود دفاع میکنیم. آیا او اینقدر جرأت دارد و یا نزدیکترین کسانِ او که تا به حال از پول ملت میلیونها دالر را بالا کشیدهاند، حاضرند با پوشیدن لباس نظامی و به دست گرفتن سلاح به جنگ بروند؟ چند نفر از وزرای فعلی حاضرند که چنین نمایشی را به اجرا بگذارند؟
به نظر میرسد که حتا سرور دانش معاونِ او نیز حاضر نیست که برای یک ساعت هم که شده، از پشت دیوارهای سنگی و تا به دندان مسلح بیرون شود و از کشورش دفاع کند، چه رسد به دیگرانی که بیش از او در ناز و نعمت زندهگی کردهاند و حتا خاری هم به پایشان نخلیده است. آقای غنی از چنین وضعیتی هراس دارد. او میداند که رهبرِ روزهای دشوار نیست. رهبری نیست که افغانستان را بتواند بدون حضور نیروهای خارجی از تهدیدهایی که متوجه آن است، نجات بخشد. اگر واقعاً آقای غنی برخاسته از میان مردم میبود، باید اولین کسی میشد که از بیرون شدنِ نیروهای خارجی استقبال میکرد و به مردمش صدا میزد که آمادۀ پاسداری از کشورشان در برابر تجاوز خارجی و نیروهای افراطگرایِ طالبان باشند.
مردم افغانستان صلحی را که به بهای از دست دادنِ آزادیها و کیان ملی و فرهنگیشان باشد، قبول ندارند. مگر در سالهای سلطۀ طالبان مردم حکومتِ آنها را به رسمیت شناختند؟ مگر در گوشه گوشۀ کشور هستههای مقاومت وجود نداشت؟ چرا تاریخ را فراموش میکنیم؟ در آن سالها تنها نام قهرمان ملی کفایت میکرد که پشتِ دشمن را به لرزه درآورد. امروز چه شده است؟… امروز متأسفانه افغانستان توسط افراد زبون و ترسویی اداره میشود که حتا از سایۀ خود میترسند و بدون محافظ به تشناب نمیروند.
Comments are closed.