احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:پوهاند دوکتور حبیب پنجشیری - ۱۲ دلو ۱۳۹۷
دونالد ترامپ بر حسب استراتژی جنوب آسیا در ماههای اخیر، زلمی خلیلزاد را توظیف کرد با جوانب ذیدخل مرتبط به جنگ و صلح، دیدار، ملاقات و سفرهایی به کشورهای منطقه انجام دهد و در مدت شش ماه موفق گردد تا موافقت کشورها و راههای حل مرتبط به روند صلح حکومت افغانستان با طالبان را پیشنهاد کند.
او با نشستهای متعدد که در اسلامآباد، کابل، دُبی، دوحه و ریاض داشت و حرفهایی که میان خلیلزاد و مخاطبانشان در عقب درهای بسته به دور از چشم نمایندهگان رسانهها انجام یافت تا حدی ابهامات را در ذهن کنجکاو تحلیلگران و اصحاب رسانه مرتبط به مسألۀ شکل داد و موجب گردید که افکار عامه مردم افغاستان، منطقه و جهان را اقناع نکند.
به برداشت حداکثر کارشناسان سیاسی افغانستان، طالبان را یک دست و عمدتاً افغانستان میپندارند و از وابستهگیهای استخباراتی و مالی آنان به ممالک و شبکههای جاسوسی منطقهیی طفره میروند و در نبود باورمندی رهبری طالبان به ارزشهای دموکراتیک منجمله حقوق بشری، چهگونه ممکن است حقوق اساسی شهروندان، زنان، جوانان و نیروهای دموکراتیک این سرزمین مقاوم و تسلیم ناپذیر که با موازات منافع ایالات متحدۀ امریکا و مصالح اروپا «ناتو» سازگار است، مصون بماند.
رهبران حکومت افغانستان در مدت نزدیک به دو دهه با توجه به ماهیت و ساختارهای عقبماندۀ قومی و قبیلهیی در دسترسی به حکومتداری خوب دوری جستند، کمتر توجه به امنیت و ثبات کشور کردند و ضمناً به حاکمیت قانون باورمند نبودند. حامیان جهانی و بینالمللی خود را نیز با طرحهای فرمایشی و غیرعملی در روند مشارکت سیاسی اغوا کرده، منحرف ساختند و مساعدتهای مالی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی ایالات متحده و ناتو را به هدر دادند که مثال روشن آن در وعدۀ محمداشرف غنی در رابطه به اعلام نتایج انتخابات پیشرو ریاستجمهوری در مدت دو روز را میتوان برشمرد که نمایندۀ اروپایی ناتو را متقاعد ساخت که مساعدت نقدی مبلغ هنگفت معادل ۱۵ میلیون یورو را تعهد کند.
با وجود آن که هم حامد کرزی در روزهای تصدی کارش و هم محمداشرف غنی و داکتر عبدالله در وجود حکومت وحدت ملی به ارزشهای دموکراتیک معتقد نبودند و نیستند. تداوم حمایت امریکا و ناتو آسیبهای فراوان را نه تنها به نیروهای نظامی که در صفوف اردو، امنیت ملی، پولیس و صنوف مختلف زمینی و هوایی در سنگر حراست از منافع کشور قربانی و آسیب وارد آورد. رقم درشت دیگر مشمول کودکان، زنان و کهنسالان بود که در اثر جا بهجایی ماینهای کنار جاده، انفجار ماینهای چسپکی، ساعتی و انتحارات متقبل خسارات جانی و مالی گردیدند. میشود گفت در روشنایی آن ارزشهای حقوق اساسی شهروندان، معیارهای حقوق بشری و میثاقهای بینالمللی پامال شد و از این بابت افکار عامه مردم افغانستان، منطقه و جهان از جنگ و صلح در آینده ابراز نگرانی دارند. بنابراین، شک و تردید ناشی از توهم نبوده و رابطه دارد به این که مجامع بینالمللی به رخدادهای این سرزمین که اتفاق افتاده و در آینده قرار است به وقوع پیوندد بدون تعلل و تأخیر بشتابد و در امر حراست از تمامیت ارضی، حاکمیت سراسری، تجهیز و تقویت قوتهای زمینی، هوایی و دفاعی به عنوان نیروی تنفیذ حاکمیت قانون، حمایت همه جانبه پولی، نظامی، بشری و آموزشیشان را تداوم بخشند.
طالبان در چندین دور گردهماییها تأکید بر تقویم اخراج قوتهای نظامی ایالات متحده امریکا داشته اند و یکی از تقاضاهای دیگر آنها عدم استفاده از جغرافیای افغانستان به عنوان تهدید احتمالی برای ممالک منطقه و جهان مطرح گردیده است.
در صورتی که به خواستههای طالبان ایالات متحده امریکا مبنی بر خروج پاسخ مثبت دهد چه تضمینی وجود دارد که در جغرافیای این کشور تروریسم و هراسافگنی نضج نیابد. تبهکاران منجمله القاعده و داعشیان به عنوان لانۀ مطمین بر ضد منافع ایالات متحده و ناتو تلفات غیرقابل تصور را وارد نکنند.
با توجه به اهمیت این قضایا آرزومندیم که به پیشنهادات نیروهای دموکراتیک افغانستان منجمله علمای جهید، دانشمندان، استادان، معلمان، جوانان، زنان و فعالان جامعه مدنی پاسخ مثبت داده شود و نگرانی آنان را به شیوۀ مطلوب برطرف سازند و رویدادها به گونهیی رقم بخورد که طالبان نیز از عملکرد گذشتۀ شان ندامت خود را ابراز کنند، تمایلشان را به معیارهای دموکراتیک و حقوق اساسی شهروندی به صورت خلل ناپذیر بازگو کنند در آن صورت برایشان حق اجازه فعالیت سیاسی همسان و همگون با سایر شهروندان افغانستان در نظر گرفته شود و با استفاده از روش پذیرفته شدۀ قواعد بازی سیاسی، مشارکت سیاسیشان را در عمل به منصه اجرا گذارند و در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی چون سایر اتباع، ضم و مدغم شوند؛ لذا میتوان چشمانداز روشنی را امیدوار بود.
Comments are closed.