گزارشگر:برگردان: عرفان ثابتی - ۱۶ دلو ۱۳۹۷
در ۲۰ سال گذشته حمایت از احزاب پوپولیست در اروپا بیش از سه برابر افزایش یافته است و آن قدر رأی کسب کردهاند که رهبرانشان در ۱۱ کشور به مقامهای دولتی دست یافته و در سراسر این قاره نظم سیاسیِ جاافتاده را تهدید کردهاند.
روزنامهی گاردین با همکاری بیش از ۳۰ متخصص نامدار علوم سیاسی تحلیل بدیعی از عملکرد احزاب پوپولیست در انتخابات سراسری ۳۱ کشور اروپایی در دو دهۀ گذشته ارایه کرده و نشان داده که حمایت از این احزاب، بهویژه احزاب پوپولیست دستراستی، به طور منظم افزایش یافته است.
این دادهها نشان میدهد که حداقل از سال ۱۹۹۸ پوپولیسم همواره در حال رشد بوده است. دو دهۀ پیش، احزاب پوپولیست عمدتاً حاشیهنشین بودند و تنها ۷ درصد از رأیدهندهگان اروپایی به آنها رأی میدادند؛ در اکثر انتخابات سراسری اخیر، یک چهارم از کسانی که به پای صندوقها رفتند به احزاب پوپولیست رأی دادند.
ماتائیس رودوین، متخصص علوم سیاسی در دانشگاه آمستردام و سرپرست این طرح تحقیقاتی، میگوید، «تا همین چند وقت قبل، پوپولیسم پدیدهیی بود که از نظر سیاسی اهمیت چندانی نداشت.»
او میافزاید: «امروز پوپولیسم بیش از پیش به جریان غالب تبدیل شده است: بعضی از مهمترین تحولات سیاسی اخیر، از جمله همهپرسی خروج بریتانیا از اتحادیۀ اروپا و انتخاب دونالد ترامپ، را نمیتوان بدون توجه به خیزش پوپولیسم فهمید.»
او در ادامه میگوید: «اوضاع بیش از پیش برای ظهور پوپولیسم مهیا شده است، و احزاب پوپولیست بیش از هر زمان دیگری قادرند تا از این وضع به نفع خود استفاده کنند.»
هواداران پوپولیسم میگویند که پوپولیسم از آدمهای معمولی در برابر گروههای ذینفع حمایت میکند و بنابراین، وجودش برای دموکراسی حیاتی است. اما منتقدان میگویند که پوپولیستهای حاکم اغلب هنجارهای دموکراتیک را زیر پا میگذارند، خواه از طریق تضعیف رسانهها و قوهی قضاییه یا با نقض حقوق اقلیتها.
یافتههای این تحقیق ۶ ماه پیش از انتخابات پارلمان اروپا منتشر شده است، انتخاباتی که بنا به بعضی پیشبینیها تعداد بیسابقهیی از پوپولیستهای دستراستی را بر کرسیهای این مجلس ۷۵۱ نفره خواهد نشاند.
این تحقیق نشان میدهد که پوپولیستهای دستراستی و چپگرا بخت و اقبال یکسانی نداشتهاند: پوپولیستهای راستگرایی مثل ویکتور اوربان در مجارستان و ماتئو سالوینی در ایتالیا در سالهای اخیر موفقیتهای خیرهکنندهیی داشتهاند در حالی که احزاب پوپولیست چپگرا پس از بحران مالی به سرعت رشد کردند اما در هیچ کشوری جز یونان به دولت راه نیافتند.
برای سنجش موفقیت احزاب پوپولیست در اروپا، رودوین و گاردین با همکاری متخصصان علوم سیاسی صدها حزب سیاسی را بررسی کردند تا ببینند آیا در برهههای مختلفی در دو دهۀ گذشته پوپولیست بودهاند یا نه.
سپس نتایج انتخابات سراسری بیست سال گذشته را با تعاریف این احزاب مقایسه کردند تا روندهای تدریجی مشخص شود.
این پژوهش نشان میدهد که در اواخر دهۀ ۱۹۹۰ نشانههایی از پوپولیسم در سراسر اروپا دیده میشد اما در دهۀ اول هزارهی جدید بود که پوپولیسم واقعاً در اروپای شرقی رایج شد. پس از بحران مالی، پوپولیسم به شمال اروپا گسترش یافت و در سه سال گذشته به موفقیتهای چشمگیری در کشورهای مهم اروپای غربی دست یافت.
خیزش پوپولیسم منحصر به اروپا نبوده است: از بین ۷ دموکراسی بزرگ دنیا پوپولیستها در ۵ کشور به ریاست قوۀ مجریه رسیدهاند: هند، امریکا، برزیل، مکزیک و فیلیپین.
سابقۀ پوپولیسم در اروپا به چند دهۀ پیش باز میگردد: حزب راستگرای افراطیِ «آزادی» در سال ۱۹۵۶ به دست یک عضو سابق حزب نازی در اتریش تأسیس شد و در سال ۱۹۹۴ بیش از ۲۰ درصد از آراء را کسب کرد. اکنون این حزب بخشی از ایتلاف حاکم بر کشور است.
در دهۀ ۱۹۹۰ احزاب پوپولیست در نروژ، سوئیس و ایتالیا به موفقیتهایی دست یافتند. اما در ابتدای هزارۀ جدید بود که ایدههای پوپولیستی و قانونگذاران و رقبای پوپولیست در سراسر اروپا، از هلند تا فرانسه، و از مجارستان تا لهستان، گسترش یافتند.
از آن زمان تا کنون، پوپولیسمِ مخالف نظامِ حاکم تقویت شده است، بهویژه پس از سقوط بازارهای مالی در سال ۲۰۰۸ و بحران پناهندهگان در سال ۲۰۱۵ در اروپا. حزب «سیریزا»، که مخالف سیاستهای ریاضتی بود، در دو انتخابات پیایی در یونان، به ترتیب، ۲۷ و ۳۶ درصد از آرا را به دست آورد؛ حزب «استقلال بریتانیا» این کشور را به طرف خروج از اتحادیۀ اروپا سوق داد و مارین لو پن به دومین عضو خانوادهاش بدل شد که توانست به دور دوم انتخابات ریاستجمهوری فرانسه راه یابد و ۳۳ درصد از آرا را به دست آورد.
حزب مهاجرستیز «آلترناتیو برای آلمان» به نخستین حزب راستگرای افراطی پس از جنگ جهانی دوم تبدیل شده که توانسته به تمام مجالس ایالتی راه یابد و در پارلمان مرکزی آلمان فدرال هم بیش از ۹۰ کرسی را در اختیار دارد؛ در ایتالیا، حزب راستگرای افراطیِ «لیگ» و حزب مخالف نظام حاکمِ «جنبش پنج ستاره» تقریباً ۵۰ درصد از آرای مردم را به دست آوردند؛ حزب دستراستیِ «ائتلاف مدنی مجارستان» با کسب ۴۹ درصد از آرا دوباره در انتخابات پیروز شده و میزان آرای حزب راستگرای افراطیِ «دموکراتهای سویدن» هم به ۱۷.۵ درصد افزایش یافته است.
این تحقیق نشان میدهد که پوپولیستهای چپگرا که در اروپا موفقیتی بسیار کمتر از همتایان محافظهکارشان دارند، آرای خود را در انتخابات سراسری افزایش دادهاند. این امر به ظهور احزاب رقیبی مثل «پودموس» در اسپانیا و «فرانسۀ سرکش» انجامیده است.
کاس موده، استاد امور بینالملل در دانشگاه جورجیا، میگوید، «خیزش سریع پوپولیسم در اروپا سه دلیل دارد. رکود عظیم، که به پیدایش چند حزب پوپولیست چپگرای قوی در جنوب اروپا انجامید، بحران پناهندهگان که کاتالیزور پوپولیستهای دستراستی بود، و سرانجام تبدیل احزاب غیرپوپولیست به احزاب پوپولیست-به طور مشخص، «ایتلاف مدنی مجارستان» و «قانون و عدالت]در لهستان[.»
کلویا آلوارز، دانشیار دانشگاه لوسوفونا در لیسبون، که در طرح تحقیقاتی گاردین مشارکت نداشته، میگوید: «موفقیت چنین سیاستمدارانی تا حد زیادی ناشی از آن است که میتوانند مخاطبان خود را متقاعد کنند که به نظام سیاسیِ سنتی تعلق ندارند. از این نظر، آنها ]ظاهراً[ مثل مردم هستند چون به نخبگان «فاسد» تعلق ندارند.»
به نظر او شبکههای اجتماعی هم در رونق پوپولیسم نقش داشتهاند زیرا به گونهیی طراحی شدهاند که پیامهای خصمانه را تشویق و ترویج میکنند. «سیاستمداران پوپولیست به خشمی میدان میدهند که مطالب شبکههای اجتماعی آن را تشدید میکند زیرا این شبکهها به احساسات دامن میزنند. نتیجۀ نهایی عبارت است از تشدید تضاد و دوقطبی شدن گفتمان سیاسی و روزنامهنگارانه.»
هرچند روند کُلی در اروپا حاکی از افزایش چشمگیر در سهم آرای پوپولیستها است اما نباید تفاوتهای ظریف موجود را نادیده انگاشت. برای مثال، در بلژیک، حزب ملیگرای پوپولیست «مصلحتِ فلاندریها» در یک دهۀ گذشته رو به افول بوده است. علاوه بر این، احزاب پوپولیستی که به دولت وارد میشوند-و ضرورتاً مجبور میشوند که از وعدههای خود عدول کنند-در موقعیت دشواری قرار میگیرند.
حزب «فنلاندیها»، که در سال ۲۰۱۵ پس از کسب ۱۷.۵ درصد از آرا به ائتلاف حاکم پیوست، به دو شاخه تجزیه شده است که میزان آرای آنها ۱۰ درصد و ۱.۵ درصد است. در یونان، میزان آرای «سیریزا» از ۳۶ درصد در سال ۲۰۱۵ به ۲۵ درصد کاهش یافته است.
میزان آرای حزب «مردم دانمارک»، که از دولت اقلیت راست میانهرو حمایت میکند، از ۲۱ درصد در سال ۲۰۱۵ به ۱۷ درصد رسیده است. از زمانی که بریتانیا به خروج از اتحادیۀ اروپا رأی داد حمایت مردمی از حزب «استقلال بریتانیا» به طرز چشمگیری کاهش یافته است.
باوجوداین، معلوم است که اوضاع کُلی این قاره از چه قرار است: در سال ۱۹۹۸، ۱۲.۵ میلیون اروپایی در کشوری زندهگی میکردند که حداقل یک عضو کابینهاش پوپولیست بود؛ در سال ۲۰۱۸ این رقم بیش از ده برابر افزایش یافته و به ۱۷۰.۲ میلیون نفر رسیده است.
انتخابات نیمۀ نخست سال ۲۰۱۹ فرصت بیشتری برای بررسی خیزش پوپولیسم، از اوکراین تا دانمارک، و از فنلاند تا بلژیک، فراهم خواهد کرد.
موده میگوید، «در کوتاهمدت، احزاب پوپولیست به احتمال زیاد تقریباً همین قدر نیرومند خواهند ماند، گر چه حتا آشکارتر از پیش دستراستیِ افراطی خواهند بود و تفاوتهای مهم منطقهیی و ملی از بین نخواهد رفت. پرسش اصلی این است که احزاب غیرپوپولیست چطور واکنش نشان میدهند.»
Comments are closed.