احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:زحـل میرزایی - ۲۹ دلو ۱۳۹۷
پس از نشستِ شماری از احزابِ مطرح و شخصیتهای سیاسی و ملی در مسـکو و عدم حضور نمایندهگان رسمی دولت افغانستان و ایالات متحدۀ امریکا در این نشست؛ قرار بود همزمان با سفر بن سلمان ولیعهد قدرتمند و ماجراجویِ عربستان سعودی به اسلامآباد، زلمی خلیلزاد نمایندۀ صلح امریکا در افغانستان و نمایندهگان گروه طالبان در این شهر دیدار نمایند. این درحالیست که دولت افغانستان نارضایتیِ خویش را از نشست مسکو با شدت ابراز داشته و آن را یک نشستِ ناکام و فاقد مشروعیت خوانده و در عین حال، گروه طالبان را مانعی بزرگ برای رسیدن به صلح در افغانستان میداند و در عین زمان، شکایتِ خویش را از سفر هیأتِ این گروه به پاکستان رسماً به شورای امنیت سازمان ملل متحد سپرده است. به تأسی از این شکایت، دیدار هیأت طالبان در پاکستان با نمایندۀ امریکا در امور صلح افغانستان لغو شد. از سویی هم، رییسجمهور محمد اشرف غنی طالبان را یک گروهِ فاقد برنامه دانسته و افزوده است که این گروه میخواهد افغانستان را به دورههای تاریک برگرداند؛ تفکری که بسیاریها در افغانستان با آن موافق اند.
تحولات فوق، نشاندهندۀ ابهامات بیشترِ جنگ و صلح افغانستان بوده و آشکارا آن را متبارز میسازد. با ملاحظۀ این وضع، شماری از دانشمندان و متخصصانِ حل منازعات بینالمللی بنا بر ضرورت عاجلِ حل علمی و منطقیِ این ابهامات و سرنوشتِ تأمین صلح در افغانستان، منطقه و جهان؛ کنفرانس بینالمللییی را در کاخ دانشگاه یومف سویس راهاندازی خواهند کرد. قرار است این کنفرانس به تاریخ ۲۲ فبروری سال روانِ میلادی در شهر ژینو برای یک روز برگزار گردد.
به گفتۀ گردانندهگان این نشست، شماری زیادی از افراد و شخصیتهای مطرحِ افغانستان از تمام جوانب ذیدخلِ کشور، افغانهای مقیم اروپا، ایالات متحدۀ امریکا و کانادا و همچنان متخصصینِ حل منازعات بینالمللی صلح و جنگ دعوت شدهاند تا با طرح یک میکانیسم علمی، منطقی و قابل قبول برای دولت افغانستان، گروه طالبان، کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی، سرِ کلافِ سردرگمِ صلح را پیدا کرده و آن را بگشایند.
افغانستان در شرایط موجود در حالتی قرار دارد که نه اجماع و وفـاقِ ملی پیرامون صلحِ این کشور وجود دارد و نه هم اجماع بینالمللی؛ این مسأله سبب شده تا روند صلح فقط در حـدِ یک «نام» باقی مانده و هر روز که سپری میشود، مصایب و آلامِ جنگ بیشتر گردد. چهلوپنجهزار شهید در چهار سال حکومتداری سران حکومت ملی، رقمِ سادهیی نیست. اگر این رقم بر چهار سال تقسیم شود، افغانستان سالانه ۱۱۲۵۰ نفر از نظامیان ِکارآزموده و جوانِ خویش را از دست داده و متأسفانه این روند همچنان ادامه دارد. به همین ترتیب، جانب گروهِ متخاصم که آنها نیز از همین جغرافیای افغانستان و بالاخره بشر اند، در جنگی که در آن دستِ بیرونیها و تقابلِ منافعِ آنها به برجستهگی آشکار است، هر روز تلفات میدهد و در مجموع، هر روز هزاران کودکِ این سرزمین بیپدر، هزاران خانم بیشوهر و هزاران مادر و پدر بیفرزند میشوند. مسلماً تداومِ این تراژیدی دردناک، برای هیچ گروه و جریانِ متعلق به افغانستان قابل پذیرش نیست.
بیهیچ تردیدی، جنگ و صلحِ افغانستان از چهل سال پیش تا کنون، در لایههای مختلف و متعددی از مطالباتِ داخلی و بینالمللی پیچیده شده و به موازات تغییرات در صحنۀ بینالملل و نظامهای منطقهیی، در ساختار جنگ و صلحِ افغانستان نیز تغییراتِ چشمگیری به میان آمده است. در چند سال اخیر، نظام بینالملل و سیستمهای منطقهیی، پویشهای فراوانی را تجربه کرده و از آنجا که افغانستان یک جغرافیایِ مهم در سیاست بینالملل و کشوری در میانۀ تمام سیستمهای امنیتی منطقه شمرده میشود، کمتر کنشگرِ جهانی و منطقهیی وجود دارد که خود را از دایرۀ جنگ و صلحِ افغانستان، بیرون و خالی از سود و زیان محاسبه کند. هماکنون از ایالات متحده شروع تا هند و از چین گرفته تا عربستان سعودی، همه خواهان ایفای نقشِ کلیدی در قضایایِ افغانستان اند و کلافِ سردرگمِ صلح نیز دقیقاً از همین واقعیت آب میخورد.
کنفرانسِ ژنیوا با در نظرداشتِ تمام متغیرهای بیرونی و تأکید بر شکلگیری یک چشماندازِ ملی نسبت به صلح، به ابتکار داکتر جاوید سنگدل، پروفیسور دانشگاه یومف سویس و یکی از تیوریسنهای کشور در ژینوا راهاندازی میشود. بدون تردید این نشست، یکی از با ارزشترین کنفرانسها در تاریخ حل منازعات بینالمللی از جمله مسالۀ افغانستان که بیش از چهار دهه طعم تلخ ِجنگ و آتش را میچشد، شمرده خواهد شد؛ کنفرانسی که میخواهد تمام سرنخهای جنگِ افغانستان را تفحص و نشاندهی کند و بابِ تازه و جامعی را برای صلح بگشاید.
با این حساب، پیشنهاد میشود که دولت افغانستان، جریانهای سیاسی، دولتها و کشورهایی که در صحنۀ بینالملل پیرامون مسالۀ افغانستان فعال اند، همه به نتایج و برایندی که از این کنفرانس حاصل میشود، توجه کنند. در عین حال، جریانهای ملییی نظیر «وفاق ملی» که در داخل افغانستان هستند و بارها صداهای متفاوتی را در مورد مسایلِ کشور بیرون دادهاند و طرحهای جالب و جامعی را در زمینههای مختلف از جمله صلح ارایه کردهاند، سزاوار است که با کنفرانس ژینوا وارد تعامل و رایزنی شوند تا بر غنای این نشست و ماحصلِ آن افزود شود. جریان وفاق ملی که صاحبِ یک طرحِ مدون پیرامون افغانستان و معماهای تاریخیِ سیاستِ آن است، با همکاری و همآوایی با کنفرانسهایی چون کنفرانس ژینوا میتواند آمادهگیِ عملیِ خود را برای شکلدهی یک بستر ملی و اندیشهیی برای حلِ بحرانهایِ ممتد در کشور به نمایش بگذارد.
Comments are closed.