احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





امکانات حکومتی در خدمتِ تیم «دولت‌ساز»

گزارشگر:احمــد عمران - ۱۴ حوت ۱۳۹۷

اشرف‌غنی رییس حکومت وحدت ملی در حالی که می‌گوید از دخالت و نفوذ حکومت در نهادهای انتخاباتی جلوگیری می‌کند و خواهان برگزاری انتخابات شفاف و عادلانه در کشور است، اما اسناد و شواهد زیادی نشان می‌دهند که او به گونۀ سرسام‌آور به کمپاین‌های انتخاباتی پیش از وقت آغاز کرده و از امکانات حکومتی در این راستا بهره می‌برد.
mandegarدر آغازِ این نوشته خوب است به یک موضوع اشاره شود و آن این‌که ای کاش در قانون اساسی افغانستان برای یک فرد تنها یک دوره ریاست‌جمهوری در نظر گرفته می‌شد. این یک دوره، با توجه به این‌که خلافِ بسیاری از کشورهای جهان دورۀ ریاست جمهوری افغانستان پنج سال است، مدتِ مناسبی برای یک فرد می‌تواند باشد که در قدرت قرار گیرد و از جانب دیگر احتمال سوءاستفاده‌هایِ وی در انتخاباتِ بعدی کاهش یابد. چون مقام‌های کشوری مثل افغانستان، حتا اگر در انتخابات به صورتِ مستقیم ذی‌نفع نباشند، یعنی این‌که در انتخابات به عنوان نامزد ریاست جمهوری شرکت نداشته باشند، بازهم جلو دخالت‌های آن‌ها را به صورتِ صد در صدی در روند انتخابات نمی‌توان سد شد. چرا که مسایلی نظیرِ زدوبندهای سیاسی، تباری، زبانی و چیزهایی از این دست سبب می‌شوند که بازهم در انتخابات دخالت داشته باشند؛ اما یقیناً میزان دخالت‌شان کمتر از وقتی‌ست که خود در انتخابات شرکت جسته باشند.
رسمِ نامیمونِ نفوذ و مداخله در انتخابات، متأسفانه از زمان حامد کرزی رییس‌جمهوری پیشین آغاز شد و تا اکنون ادامه یافته است. آقای کرزی در دو انتخاباتِ نخست که خودش در آن شرکت داشت، به اندازۀ کافی و لازم در روند انتخابات دخالت ورزید و در انتخابات سال ۲۰۱۴ که دیگر نمی‌توانست خود را به عنوان رییس جمهور نامزد سازد نیز از دخالت در روند انتخابات دست برنداشت. چند سال پس از به وجود آمدن حکومت وحدت ملی، رحمت‌الله نبیل که در زمان آقای کرزی سمت رییس امنیت ملی را داشت، در یک برنامۀ تلویزیونی اعتراف کرد که آقای کرزی به نفع اشرف‌غنی در انتخابات تقلب کرده است. او حتا شواهدی را در این زمینه ارایه کرد و از چاپ کارت‌های رای‌دهی‌یی سخن گفت که در برخی از مناطق کابل در خانه‌ها صورت می‌گرفته است. آقای کرزی حتا در انتخابات دومِ ریاست جمهوری که در برابر داکتر عبدالله رقیب اصلیِ خود تقریباً باخته بود، موفق شد که با دست به دامنِ امریکایی‌ها شدن و تقلب سازمان یافته در کمیسیون انتخابات، زمینۀ دوباره به قدرت رسیدنِ خود را فراهم سازد. آقای کرزی چند ماه پس از به قدرت رسیدنِ دوباره به کمک امریکا، آن‌وقت که احساس کرد که این کمک می‌تواند برایش سنگین تمام شود، اعتراف کرد که او رییس ‌جمهوری ضعیف است. اشارۀ کرزی به عدم مشروعیتِ انتخاباتی‌اش بود. اما همین آدم با وجود دیدنِ این‌همه فراز و نشیب بازهم نتوانست که خود را از دخالت در انتخاباتِ بعدی که حتا در آن به عنوان نامزد نمی‌توانست حضور پیدا کند، مانع شود و به صورت بسیار خطرناکی انتخابات را به بحران برد و سبب شد که زمام امور به دستِ کسی بیفتد که نه وجاهتِ مدیریتِ کشور را دارد و نه هم درایتِ آن را. هرچند که در توانایی‌های شخصِ آقای کرزی نیز اما و اگرهای فراوانی وجود دارد.
از جانب دیگر، فضای سیاسی و فرهنگی افغانستان با کشورهای دیگر و به ویژه کشورهای غربی که تجربه‌های فراوان در عرصۀ دموکراسی و انتخابات دارند، بسیار متفاوت است. در این‌جا هنوز نوعی ارادتِ توام با هراس نسبت به زمام‌داران وجود دارد و به همین دلیل شانس کسی که در رأس قدرت قرار دارد، در انتخابات مساوی با شانسِ دیگر رقبای او نیست. نگاه بخشی از سرانِ قومی به فردی که در رأس قدرت قرار دارد، به گونه‌یی‌ست که او را پیروز می‌دانند و حتا اگر به او تمایلی هم نداشته باشند، برای بقای خود هم که شده به او رای می‌دهند. این‌ها همه دلایلی اند که سبب می‌شوند بحثِ یک دوره برای یک فرد در ریاست جمهوری به یک دغدغه تبدیل شود و این دیدگاه به وجود آید که باید در قانون اساسی افغانستان نسبت به آن توجه صورت گیرد.
و اما برگردیم به اصلِ مطلب که همان کمپاین‌های پیش از وقتِ آقای غنی بود. این مسایل خوب است که از حالا دنبال شوند تا رقبایِ او در انتخابات بتوانند با پیگیری بیشترِ مسایل جلو این‌گونه دخالت‌ها و کمپاین‌های زیان‌آور را بگیرند. به ویژه حالا که شریکِ قدرتِ آقای غنی نیز چندان تمایلی برای جلوگیری از این‌گونه مسایل از خود نشان نمی‌دهد. به نظر می‌رسد که او در حال حاضر بیشتر به حفظ موقعیتِ خود پس از انتخابات می‌اندیشد و احتمال این‌که در بحبوحۀ کارزارهای انتخاباتی به نفع یکی از نامزدها کنار برود، بسیار زیاد است.
آقای غنی افزون بر این‌که پول‌های کلانی را در بسیاری از ولایت‌های کشور برای حمایت از خود اختصاص داده، همین حالا هوادارانِ او در این ولایت‌ها فعال شده و به نفع تیم «دولت‌ساز» محفل و برنامه برگزار می‌کنند. از جانب دیگر، او دست به تصفیه‌های گسترده در برخی ولایت‌ها که فکر می‌کند رای خوبی در آن‎ها نخواهد داشت، زده است. برخی از مقام‌های ولایتی را برکنار کرده و افرادی از خود را جایگزینِ آن‌ها ساخته است. می‌گویند در ولایت‌هایی مثل بلخ و هرات این برنامه تا حدودی پیش رفته و قرار است که در چند هفتۀ آینده به صورتِ گسترده در تمام ولایت‌های کشور عملی شود.
این موضوع می‌تواند نگرانی کلان و جدی را در مورد انتخابات به وجود آورد. آقای غنی با استفاده از امکانات حکومتی تلاش می‌ورزد که یا مقام‌های ولایتی را به حمایت از خود مجبور سازد و یا آن‌ها را از کار برکنار کند. در هر دو صورت، زیان اصلی متوجه رقبای آقای غنی و مردمی است که می‌خواهند در انتخابات زعیم آیندۀ کشور را به صورت شفاف و عادلانه برگزینند.
اگر وضعیت به گونۀ فعلی پیش برود، بدون شک انتخابات آینده چیزی نخواهد بود که انتظار آن می‌رود. هر گونه دخالت در مسایل انتخابات آینده، کشور را به سوی بحـران می‌برد و از این موضوع هیچ گروه و کسی منفعت نخواهد ‌برد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.