احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۲۵ حمل ۱۳۹۸
وضعیت فعلی کشور به دریای پیش از توفان شباهت پیدا کرده و هر آن ممکن است دریا توفانی شود و همهجا را آب بگیرد. اکثریت شهروندان کشور با ترس و هراس به وضعیت فعلی خیره شده اند. بسیاریها، به شمول اکثریت مقامهای بلندپایۀ کشور نمیدانند که چه سرنوشتی در انتظارشان است. برخیها که فقط به امید پُر کردن جیبهای خود غرب را ترک کرده بودند، حالا با سراسیمهگی بیشتر تلاش میکنند آیندۀ مالیشان را در کشورهای غربی ضمانت کنند.
از یک طرف جنگ در بخشهای از کشور بیداد میکند و از طرف دیگر، حکومتگران نمیدانند که چگونه میان خود به توافق دست پیدا کنند. محمداشرف غنی، رییس حکومت وحدت ملی که بیش از دیگران منافع خود را در خطر احساس میکند، از تمام امکانات و ظرفیتها در حال سوءاستفاده است. پولهای گزافی صرف مسایلی میشود که هیچ سودی به حال کشور و مردم ندارد و فقط میتواند عطش قدرتطلبی آقای غنی و چند فرد دیگر را که در رأس امور قرار گرفتهاند، سیراب سازد.
طالبان فصل تازۀ جنگ خود را با شدت هرچه تمامتر آغاز کرده اند. گفته میشود حداقل در شش ولایت کشور جنگی بسیار مدهش و خطرناک آغاز شده که دهها تن را کشته و هزاران تن دیگر را آواره و سرگردان کرده است. در کندز، غور و بادغیس بیش از جاهای دیگر جنگ شدت دارد. بسیاریها نگران اند که ممکن است بار دیگر برخی ولایتهای کشور به دست نیروهای طالبان سقوط کند. طالبان اینبار جنگ وسیعی را در برابر مردم افغانستان به راه انداختهاند؛ هر چند این گروه از بدو پیدایش خود تا به امروز، هیچ هدفی به جز از قتل و کشتار نداشته است. طالبان حتا زمانی که بر بخشهایی از کشور حکمرانی جبارانۀ خود را اعمال میکردند، از خشونتورزی در برابر باشندهگان بیدفاع دریغ نمیورزیدند. آنها کسانی را که با اندیشههایشان همنوایی نداشتند، با قساوت تمام به شلاق میکشیدند، زندانی میکردند و میکشتند.
اندیشه طالبانی، اندیشۀ بدوی و متحجرانه است که جهان را به سیاه و سفید تقلیل میدهد. طالبان جهان را از دریچۀ افکار سیاهی میبیند که جهان امروز با آنها سرسازگاری ندارد. هرچند برخی زمامداران کشور به شمول آقای غنی به دلیل عواطف قومی و زبانی، تلاشهای صورت دادهاند که از طالبان قباحتزدایی کنند، اما سرانجام خودشان در دامی که گسترده بودند، گیر افتادند. امروز که به وضعیت آقای غنی نگاه میکنیم، سیاستمداری را میبینیم که دیگر چیزی در چانته ندارد. آقای غنی با همه تلاشهای خود برای در آغوش گرفتن طالبان، بالاخره با سیلی این گروه به صورتش مواجه شد. طالبان حتا حاضر نیستند با نمایندهگان آقای غنی دیدار کنند؛ در حالی که دهها تن از اعضای این گروه به وسیلۀ او از زندانها رها شدند و نیز در انتخابات سال ۲۰۱۴ -براساس افشاگریهای طالبان- آقای غنی برای پیروزی خود دست به دامن این گروه شده بود.
امروز آنچه را که آقای غنی درو میکند، محصولی است که خود زمانی کاشته بود. آزادی زندانیان طالبان، فرجامی جز این ندارد، اما بدبختی اینجا است که در این میان، هزاران شهروند بیگناه کشور ما نیز قربانی میشوند؛ همانهایی که هیچ رابطه و سنخیتی با طالبان و اندیشههای سیاهشان ندارند. جنگی را که طالبان آغاز کرده اند، جنگی بسیار خطرناک و فرسایشی است. جنگی که به خاطر منافع دیگران انجام میشود. طالبان هیچ علاقهمندی و تمایلی به مفاهیمی به نام سرزمین و کشور ندارد. این گروه حتا در سالهای سیاه حاکمیت خود نیز نشان داد که حاضر اند افغانستان و مردم آن را بسوزاند. سیاست زمینسوخته برای نخستینبار توسط همین گروه در افغانستان اعمال شد.
امروز تلاشهایی آغاز شده که با گروه طالبان مصالحه انجام شود. حکومت به این منظور شورای عالی ساخته و در تدارک ایجاد هیأت گفتوگو کننده است. هیأتی که هنوز بر سر ترکیب اعضای آن اختلاف نظر و جنگ میان سیاستمداران کشور جریان دارد. هر کس میخواهد از این فضا به نفع خود بیشترین استفاده را ببرد.
اما پرسش اینجا است که اگر طالبان فرصت پیدا کنند که دوباره به قدرت سیاسی حتا نزدیک شوند، حکومتگران با آنها چه برخوردی خواهند کرد؟ آیا آنها را در آغوش خواهند گرفت و یا دوباره به همان سرنوشتی دچار خواهند کرد که دو سه دهه پیش کرده بودند؟ چه ضمانتی وجود دارد که طالبان امروز بهتر از طالبان دیروز باشند؟
حکومت متأسفانه همهچیز را به قمار گذاشته است. تمامیتخواهی و انحصارگرایی آقای غنی سبب شده که اکثریت مردم عملاً به ناراضیان حکومت تبدل شوند و نقش فعالی در سیاستگذاریهای کلان کشور نداشته باشند. آقای غنی و اطرافیاناش سراسیمه به جان خودیها افتاده اند و هر روز به نحوی سبب جدایی افراد و گروههای مختلف سیاسی از بدنۀ حکومت میشوند. هر روز شاهد موج ناراضیان جدید به بهانههای مختلف هستیم. معلوم نیست که اگر واقعاً دریا توفانی شد چه بر سر همه خواهد آمد؟
Comments are closed.