احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:ناجیه نوری - ۰۳ ثور ۱۳۹۸
یک منبع در طب عدلی کابل به روزنامه ماندگار میگوید که در ماه نخست سال جاری خورشیدی نزدیک به ۱۱۵ تن خودکشی کردهاند. به گفتۀ این منبع، آمارها نشانگر افزایش موارد خودکشی در میان شهروندان افغانستان است.
مسوولان در وزارت صحت عامه اما میگویند که آمار خودکشی در افغانستان نسبت به سایر کشورهای تفاوت چندانی ندارد و براساس بررسییی که در سال ۲۰۱۸ گرفته شده است، آمار خودکشی در افغانستان ۷،۲۵درصد بوده است.
بشیر سروری مسوول دیپارتمنت صحت روانی وزارت صحت عامه افغانستان در گفتوگو با روزنامۀ ماندگار میگوید: «در سال ۲۰۱۸ هفت ممیز ۲۵ درصد مردم فکر خودکشی را داشتند، ۳،۹۶ تن پلان خودکشی را طرح ریزی کردند و ۳،۴۳درصد از افراد اقدام به خودکشی کردند».
به گفتۀ آقای سروری، افکار، طرح و پلان خودکشی در افغانستان زیاد است، اما اقدام به خودکشی کمتر میباشد. بنابر مشکلات که مردم دارند، فکر خودکشی را میکنند، اما اقدام به خودکشی اندک اتفاق میافتد.
او آمار خودکشی در بین زنان را نسبت به مردان بیشتر دانسته میگوید، آمار خودکشی در میان زنان ۸۵ درصد نسبت به مردان است و ولایت هرات در صدر ولایاتی است که بیشترین خودکشی زنان را به خود اختصاص داده است.
مسوول دیپارتمنت صحت روانی وزارت صحت تأکید کرد، ازدواجهای اجباری، بد دادن، ازدواجهای زیر سن و در کل سنتهای ناپسند حاکم در جامعه سبب شده تا زنان بیشتر دست به خودکشی بزنند.
آقای سروری خودکشی در میان ثروتمندان جامعه را نسبت به فقیران بیشتر عنوان کرده میگوید، اکثریت کسانی که در افغانستان دست به خودکشی میزنند، افراد فقیر نیستند، بل اشخاص پولدار و صاحب زندهگی مرفه هستند.
چرا خودکشی؟
ما در این گزارش در پی یافتن علل خودکشیها در افغانستان هستیم و میجوییم که چرا آمار خودکشی افزایش یافته است.
داشتن سابقه افسردهگی مزمن، سابقه مشکلات روانی در خانواده، جدایی والدین، اعتیاد به موادمخدر، آزار جنسی، مشکلات اقتصادی، ازدواجهای اجباری و زیر سن و…. از جمله عوامل زمینهساز اقدام به خودکشی است.
روانشناسان باور دارند که همۀ انسانها در دورهیی از زندهگی خود احساس ناامیدی و درماندهگی را تجربه میکنند و دچار مشکلات میشوند. اما تنها عدهیی از به سمت خودکشی میروند، خصوصیت مشترک بین افرادی که خودکشی میکنند، داشتن این باور است که خودکشی تنها راه غلبه بر احساسات، آشفتهگی و مشکلات عاطفی، اقتصادی و خانوادهگی است.
شرفالدین عظیمی روانشناس در گفتوگو با روزنامۀ ماندگار میگوید: معمولاً من هفتۀ یکبار بیماران را ملاقات میکنم و در یک هفته صد مراجعه کننده دارم که از میان این ۱۰۰ نفر ۲۰ تن آن تصمیم خودکشی دارند. یعنی کسی فکر خودکشی دارد، کسی برنامه ریزی کرده و شخصی دیگر هم اقدام به خودکشی کرده است و در میان کسانی که مشکلات روانی دارند، ۷ درصد آن تصمیم به خودکشی دارند.
این روانشناس خودکشی را به سه مرحله تقسیم میکند: نخست، فکر خودکشی است. کسانی که با مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مواجه میشوند. به فکر خودکشی میشوند که شاید چند ماه را در برگیرد.
او خاطرنشان کرد، پلان خودکشی مرحله دوم است. شخص طرحریزی میکند که چگونه این عمل را انجام دهد، زهر بخورد، حلقآویز کند، رگهای خود را بزند یا موارد دیگر.
آقای عظیمی اضافه کرد، مرحله آخر مرحلۀ اجر است. در محافل و نزد دوستان و اقارب خود میگوید که صلح در افغانستان میآید، اما من زنده نخواهم بود، رمضان میآید، اما من دیگر زنده نیستم و یا نو روز سال آینده من در این دنیا نخواهم بود! این موارد را باید خانوادهها، اقارب و دوستان او جدی بگیرند و بدانند که شخص تصمیم به خودکشی گرفته است.
او تأکید کرد، مورد دیگر بیهدف شدن است، بعضی وقتها انسانها بیهدف میشوند و احساس بیهودهگی میکنند و شخص در چنین شرایطی تصمیم میگیرد که به زندهگی خود پایان بدهد.
داکتر عظیمی گفت، اکثریت خودکشیها در افغانستان که من آن را به بررسی گرفتهام، مساله حیثیتی است. زمانی که یک شخص در مسایل تجارتی شکست بخورد، میگوید آبرویم پیش قوم و خویش رفت و دست به خودکشی میزند.
او افزود، بعضیها با یک رسوایی رو بهرو میشوند، طور مثال در هفته گذشته من با دو قضیه برخورد کردم که شخصی یک رابطۀ عاشقانه داشت و در نهایت، این رابطه عاشقانه منجر بر روابط جنسی و حمل گرفتن میشود که در نهایت، شخص مذکور تصمیم به خودکشی میگیرد.
به گفتۀ این روانشناس، بعضیها از عذاب وجدان دست به خودکشی میزند، من با قضایای برخورد کردم که طرف با خواهر، خاله یا عمه جوانش رابطۀ جنسی داشته است. در نهایت با عذاب وجدان رو بهرو شده و تصمیم به تمام کردن زندهگی خود میگیرد.
آقای عظیمی گفت، تمام مواردی را که گفتیم عوامل اجتماعی و فرهنگی است، اما از دیدگاه علمی، خودکشی افسردهگی است. زمانی که شخص دچار افسردهگی میشود، دست به خودکشی میزند.
او همچنان افزود، خودکشی یک عامل ندارد. یعنی یک عامل سبب خودکشی نمیشود. عوامل مختلف دست به دست هم میدهد و سبب خودکشی میشود.
به باور این روانشناس، از هر انسانی که تست گرفته شود چند درصد برای خودکشی آماده است، اما عوامل مختلف دست به دست هم میدهند. مشکلات اقتصادی، فرهنگی، افسردهگی، بیماری و موارد دیگر که فرد را برای خودکشی آماده میسازد.
به گفتۀ او، پخش سریالهایی که در آن خودکشی برای پایان دادن به مشکلات انجام میشود، یکی دیگر از عوامل خودکشی است و مورد بسیار مهم دیگر فصل است.
روانشناسان باور دارند که فصل بهار فصل خودکشی است و روانشناسان آن را افسردهگی موسمی مینامند که با آغاز شدن فصل کار، دانشگاه و مکتب آمار خودکشی افزایش مییابد و تحقیفات نشان میدهد که بیشترین خودکشیها در فصل بهار صورت میگیرد.
عوامل اجتماعی خودکشی
جامعهشناسان باور دارند که فروپاشی اجتماعی و بر باد رفتن رویاها زمینه را برای خودکشی فراهم میکند. پاشیدهگى اخلاقى جامعه، فرد را براى خودکشى مستعد میسازد.
در واقع از قرن هفدهم به بعد بود که برخى اندیشمندان در غرب خودکشى را مسأله جامعه تلقى کرده و آمارهاى مربوط را برحسب گروههاى اجتماعی جمعآورى کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهاند.
محمد داوود رواش جامعهشناسی در گفتوگو با روزنامۀ ماندگار میگوید، همانطور که خودکشی در کشورهای مختلف نظر به عوامل فرهنگی و اجتماعی تفاوت دارد. از نظر تفاوت اقلیم نیز متفاوت است.
این جامعهشناس میافزاید، علمای جامعهشناس مناطق ابرآلود و آب و هوای خشن را عوامل افزایش خودکشی میدانند. اما انگیزۀ اصلی خودکشی در نزد انسانها احساس نفرت نسبت به خود و پیرامونش است.
او تأکید کرد، احساس نفرت نسبت به خود، اطرافیان و بیهوده پنداشتن، عوامل اصلی خودکشی نزد اشخاص است. یعنی از زمانی که انسان احساس میکند که دیگر بیهوده است و به هیچ دردی نمیخورد تصمیم به خودکشی میگیرد.
به گفتۀ این جامعهشناس، اقتصاد، سیاست و فرهنگ از جمله عوامل مهم خودکشی است، اما افراد میتوانند با رفتن به سینما، تیاتر، نمایشگاه عکس، موزیم و غیره میزان افسردهگی یا فشارهای روانی ناشی از فرهنگ و یا اقتصاد را کاهش داده و از خودکشی جلوگیری کنند.
او افزود، اقتصاد تعیینکنندۀ زندهگی انسانهاست و مشکلات اقتصادی میتواند برای انسان انگیزۀ خودکشی را خلق کند. عوامل سیاسی یک جامعه نیز در خودکشی انسانها بی تأثیر نیست، یعنی زمانیکه انسانها درونمایی زندهگی خود را تاریک ببیند و خود را در برابر سیاستگران و قدرتمندان ناتوان احساس کنند، دست به خودکشی میزنند.
به گفتۀ این جامعهشناس، به طور کُلی عامل خودکشی در یک جامعه مشکلات اقتصادی، مسایل فرهنگی و اجتماعی است. زمانی که انسانها خود را در برابر این مشکلات و مسایل ناتوان احساس کند، دست به خودکشی میزند.
وی همچنان گفت، خودکشی در طول تاریخ وجود داشته است و خودکشی محصول قرن ۲۰ و ۲۱ نیست و نمیتواند تکنالوژی و عصر ارتبابات عامل اصلی خودکشی باشد، بل همان طور که قبلاً گفتم، عوامل اقتصادی، ناهنجاری اجتماعی و فرهنگی از عوامل خودکشی محسوب میشود.
خودکشی؛ گناه کبیره
در اسلام خودکشی از جمله گناهان کبیره شمرده شده است و در هر صورت حرام است. از دیدگاه اسلام و همه ادیان توحیدی مالک همه چیز از جمله انسان، خداوند است و اوست که حق تصرف در جهان و انسان را دارد. آنجا که او رخصت دهد، مجاز و جایى که او اذن ندهد، غیرمجاز است. از جمله این موارد، کشتن انسان است. دراین موضوع هیچ تفاوتى بین انتحار و دیگر کشى نیست، چرا که این کار سلب حیات از خود و یا دیگرى است. خداى سبحان انسان را از این امر برحذر داشته، مىفرماید: «من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فى الارض فکانما قتل الناس جمیعا؛ و آن کس که انسانى را بدون این که قاتل باشد و یا در زمین فساد کند بکشد گویا همه مردم را کشته است»، (مائده، آیه ۳۲). شکی نیست که خودکشی از مصادیق قتل نفس میباشد. لذا آنکه خودکشی میکند مانند کسی است که تمام مردم را از آدم تا روز قیامت کشته است.
Comments are closed.