احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران - ۲۲ ثور ۱۳۹۸
از همان زمانی که اشرفغنی رییس حکومت وحدت ملی به صورتِ غیرقانونی دست به افتتاح دور هفدهم شورای ملی زد، مشخص بود که روزی جنجالها بر سرِ عدم حضور نمایندهگان شماری از ولایتها و از جمله کابل در شورای ملی بالا میگیرد. آقای غنی در حالی شورای ملی را با سخنرانی خود رسماً افتتاح کرد که هنوز نتـایج نهایی شماری از ولایتها مشخص نشده است. آقای غنی به بهانۀ عدم فعالیت یکی از ارکان سهگانۀ حکومت، به صورتِ شتابزده به افتتاح پارلمان دست یازید، درحالیکه از زمان افتتاحِ آن تا به حال هیچ فعالیتی از این نهاد دیده نشده است.
در کنار اینکه در طی مدت سپری شده، پارلمان فعالیتی نداشته، برخی حوزههای انتخاباتی که نتایج نهاییشان هنوز مشخص نیست هم در اعتراض به گشایش پارلمان آغاز به سروصدا و گردهمایی کردهاند. آنان میگویند که حکومت در عدم حضور نمایندهگانی از کابل و برخی ولایتهای دیگر، عملی مغایرِ قانون انجام داده و حق مسلمِ آنها را تضییع کرده است. این اعتراض بیمورد هم نیست.
افغانستان طی هفت یا هشت ماهِ گذشته پارلمان نداشته و در عدم موجودیت پارلمان آب هم از آب تکان نخورده است. چه میشد که در گشایش دور هفدهم شورای ملی، اینهمه شتابزدهگی صورت نمیگرفت و برای مدتی دیگر تا مشخص شدن نتایج نهایی حوزههای اعلام نشده دروازۀ پارلمان بسته نگه داشته میشد؟ مگر طی دورهها و سالهای گذشته که افغانستان پارلمان داشت، به چه نتایجی رسید که در نبود آن برای چند روز آن امکانات و ظرفیتها از بین میرفت؟ مگر پارلمانِ ما آنقدر قدرتمند و با درایت عمل کرده که بتوان به آیندۀ آن امیـدوار بود؟
میگویند سالی که نیکوست از بهارش پیداست. وقتی پارلمان با آن انتخاباتِ شرمناک و اعلام نتایجِ افتضاحآمیز گشایش مییابد، مشخص است که نمیتوان انتظار درستی از آن داشت. شاید در میان نمایندهگان فعلی و گذشته افراد شایسته و با درایتی هم بوده باشند ولی حضور چند تن کفایت نمیکند که پارلمان را به نیروی قدرتمند سیاسی و قانونگذار تبدیل کند. همواره از فسـاد مالی، عدم حضور اکثریت نمایندهگان در نشستهای آن و بیتفاوتی نمایندهگان نسبت به مسایل حساس کشور انتقاد شده است. در برخی موارد، گزارشهایی از فساد مالی و اخلاقیِ برخی نمایندهگان نشر شده که مایۀ شرم بوده است. حالا هم انتظار نمیرود که پارلمان کشور چیزی فراتر از دورههای قبلی باشد. گفته میشود که در این دور، جوانان و تحصیلیافتهگانِ بیشتری به مجلس نمایندهگان راه یافتهاند. ولی تا هنوز مشخص نیست که واقعاً این کمیت به چه تعداد میرسد و آیا آنها توانایی طرحِ بحثهای کلان را دارند و یا خیر؟
در گذشته بودند نمایندهگانی که حتا مایکِ خود را روشن نکردند. همانطور که وارد مجلس شدند، همانطور نیز آن را ترک کردند. برخیها هم دوباره به هر وسیلهیی که بود، خود را وارد دور تازۀ پارلمان کردهاند، درحالیکه در گذشته هیچ فعالیت مثبتی از آنها دیده نشده است. این افراد بیشتر به فکر تجارت و فعالیتهای مالیِ خود اند و از طریق همین ثروت به دست آمده توانستهاند که خود را در ردیفِ افراد برنده قرار دهند.
انتخابات پارلمانیِ سال گذشته افتضاح نبود، بل یک شرم کلانِ ملی بود. هر چیزی را که میتوان از قانونشکنی، رشوهگیری، تقلب و جعلکاری تصور کرد، در انتخابات پارلمانی انجام شده است. کمیشنران پیشین کمیسیونهای انتخاباتی چنان بیباکانه با سرنوشت مردم در تبانی با منابع قدرت بازی کردند که دیگر یادآوری از آن روزها دردناک و غمانگیز است. افتتاح پارلمان نیز دست کمی از برگزاری انتخابات آن نداشت و حالا هم که اعضای جدید میخواهند هیأت اداری و رییس و معاونان مجلس را انتخاب کنند، بازهم دست به یک اقدامِ غیرقانونی میزنند؛ چون در صورت برگزار شدن چنین انتخابات درونپارلمانی حق نمایندهگان چند ولایت ضایع میشود.
آقای غنی برای هدفهای سیاسی، پارلمان را بدون حضور نمایندهگان چند ولایت افتتاح کرد. او میخواست در قدم نخست از حضور آنها در جرگۀ مشورتی صلح استفاده کند و در قدم دوم زمینهیی را فراهم سازد که دیگر صدای اعتراض از مجلس علیه کارنامۀ حکومت او بلند نشود. در بیانیه افتتاحیۀ آقای غنی این خواست به صورتِ آشکار بازتاب یافته بود. او از پارلمان خواست که خلاف دورههای پیشین در هماهنگی کامل با قوۀ مجریه عمل کند. آیا این سخنان به معنای دخالت در امور یک قوۀ مستقل تلقی نمیشود؟
بدون شک که چنین است و آقای غنی نمیخواهد که قوۀ اعتراضی در برابر خود داشته باشد. او پارلمان را به این هدف که یکی از ارکان ثلاثۀ دولت تعطیل است، افتتاح نکرد. او به چنین مسایلی باور ندارد. برای او خودش و قدرتش حایز اهمیت است. او میخواهد که در آینده پارلمانی داشته باشد که بلیگوی خواستها و فیصلههای او باشد. آیا پارلمانِ آینده چنین خواهد بود؟
این سوالی است که در برابر اعضای جدید پارلمان قرار دارد. آنها استند که باید ثابت کنند که چگونه کار و فعالیت خواهند کرد. آیا تلاش خواهند کرد که آبروی برباد رفتۀ پارلمان را دوباره اعاده کنند و آن را به نهادی مردمی تبدیل سازند و یا اینکه بلیگوی حکومت و بهویژه ارگ شوند؟
Comments are closed.