گزارشگر:دکتور شمسالحق آریانفر - ۲۷ ثور ۱۳۹۸
بخش سوم/
هنجارهای رشد و بهسازی زبان
کاظم کاظمی شاعر و نویسندۀ افغانستان در این زمینه کارهایِ باارزشـی انجام داده است که جا دارد به آن توجه شود و دامنۀ آن کارها گسترش یابد. در این یادداشت از دو کتابِ کاظمی زیر عنوانهای «همزبانی و بیزبانی» و «قند پارسی» استفاده شده است.
– جامعه در تغییر و تحول است. چه ما بخواهیم، چه نه، واژهها و مفاهیمی به جامعه و زبانِ ما رسوخ میکنند. در برخورد با این واژهها و مفاهیم، چند گونه برخورد وجود دارد.
– در برخی کشورها مانند افغانستان، اصلاً به آن توجهی ندارند. واژهها میآیند و بسیاری از خارجآمدهها به شوق و با افاده آنها را بهکار میبرند. گذشته از آن به گونۀ دوران شوروی آسیای میانه، نشستها و کنفرانسها به زبان انگلیسی دایر میگردد. این مصیبتیست که دامنِ زبانهای ملی افغانستان: پشتو و دری را گرفته است. اگر وضع به همین منوال دوام کند، جای آن دارد که اعلام خطر شود.
– برخی کشورها در برابر واژههای خارجی، معادلسازی میکنند که در ایران فرهنگسـتان در این زمینه خدماتی را انجام میدهد.
– در برخورد با واژههای بیگانه، به بهانۀ نقش ارتباطی زبان، نباید کاملاً دروازه را باز بمانیم که بعد از دو یا سه دهه با یورش واژههای اجنبی، پدر زبانِ پسر را نخواهد دانست. همچنان با تکیه بر حفظ اصالت، نباید کاملاً مخالف باشیم که به بُنبست مواجه شویم. راهِ درست این است که در حدِ توان مطابق هنجارها و قاعدۀ زبان واژهسازی کنیم و در ناگزیری همان واژۀ بیگانه را بپذیریم.
– در برخی کشورها، مردم در این زمینه به گونۀ خودبهخودی واژهسازی میکنند. در تاجیکستان میبینیم که مردم در برابر بسیاری پدیدهها نامهای خود را گذاشتهاند. مانند: چرخبال و شمال تیک. در افغانستان نیز این اصل جاری است و مردم پدیدههای فراوانی را خود نامگذاری کردهاند.
– گونۀ دیگر واژهسازی، زمانیست که نویسندهگان، حین نگارش ایجاد میکنند و به کار میبرند.
– با استفاده از متون و واژههای کهن که با کاربرد واژههای عربی، مهجور ماندهاند، میشود برغنای زبان افزود. مانند واژههای «هشت» و «بهل» که در متون کهنِ ما کاربرد داشته و اکنون فراموش گردیده است: الا یا خیمگی خیمه فرو هل. یا: پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت. (کاظمی، ۱۳۸۹:۱۳۵)
– کاربرد واژههای کهن برای پدیدههای نو. مثلاً میشود واژههای پزشک، پرستار، دبستان، دبیرستان، شفاخانه و یا کفش و شلوار و شکر را به جای واژههایی که امروز معمول است، به کار بریم.
– در برخی موارد که واژۀ مورد نظر را نیافتیم، میتوان ترکیبسازی کرد: روزنامه، میدان هوایی، نورافگن، بازپرس و پاسبان از همین ترکیبهاست که اکنون جا افتاده است. زمانی در جشن رودکی در پنج کنت بودیم. در یک پاسگاه واژهیی را دیدم که مرا از مشکل بیرون کرد. ما همیشه برای کسانی که به نوبت بعد از وقت رسمی کار و یا وظیفه اجرا میکنند، نوکریوال میگوییم. نوکر که مفهوم بردهگی را هم با خود دارد و واژۀ هندی همراه با «وال» پشتو است. درحالیکه نوبتدار، عالیترین ترکیب است. اکنون من این واژه را به کار میبرم و معمول هم شده است.
– در واژهسازی از پسوندها و پیشوندها استفاده کنیم:
مثلاً: پیشوندِ باز: بازخواست، بازجویی، بازداشت، بازدارنده، بازدید، بازپرس.
یا پسوندِ گاه: دانشگاه، آزمایشگاه، ایستگاه، دادگاه، خوابگاه، بیگاه، شامگاه، سحرگاه.
– از زبانها و گویشهای محلی که گنج ذخایر واژههایند، استفاده کنیم. در زبان مردم لغات و تعبیراتِ دقیقی برای بیان حالات روحی، نامگذاری اشیا و حرکات وجود دارد که نهایت رسا و شگرف است. ذخیرۀ بزرگی در نامگذاری گیاهان، جانوران و محصولات و اشیا وجود دارد که در زبان ادبی نیست. باید این نامهای درختان، گلها، مرغان، ماهیان، پدیدههای طبیعی و اثاث زندهگی از زبان و لهجههای ولایات و محلات وارد زبان ادبی شود. به این واژهها توجه کنید: زه زدن، سربهسر گذاشتن، جا زدن. در زبان ادبی چنین واژههایی را نداریم.
– زبان فارسی قلمرو وسیع دارد. مطابق نیاز در نگارش و یا ترجمه میتوان از واژههای سایر بخشها، استفاده کرد. مثلاً اگر متنی را در زمینۀ دریانوردی ترجمه کنیم، بهتر است از واژههای رایج در ایران که در کنار بحر است، استفاده کنیم.
– کاربرد اسامی و عناوینِ بیگانه که در نامگذاری شرکتها و کار و پیشههای شهری جا گرفته است، قانوناً منع گردد.
– آثار ارزشمند کهن را با شرح لغات، تفسیر فکر و اندیشه و حواشی دقیق چاپ کنیم.
مشکلها و راه حلها
بدون شک زبان فارسی به گونۀ همه زبانهای جهان، با مشکلها و مسألههایی دست به گریبان است؛ اما هر مشکل راه حلی میتواند داشته باشد.
مسألهها و مشکلها:
در برشماری مشکلات زبان فارسی این نکات را برمیشمارند:
– فارسی دری در زمینۀ فونتیک، گرامر، لکسیک و دانشواژه دچار هرجومرج است.
– عمدهترین مشکلات زبان فارسی: خط، دانشواژه، کارواژه، لفظ عوام و زبان ولایات، درستگویی و درست عرضهداشت ادب فارسی است. (طبری،۱۳۵۹: ۲۵۵)
– برخی باور دارند مشکل زبان فارسی در لغات، حدود و معانی آنها، قواعد تحول و ترکیب لغات و قواعد دستور زبان است بر خط فارسی اعتراض است و میگویند: نوشتن این خط چند مهارت را نیاز دارد:
نگهداری موضوع در ذهن؛
تنظیم موضوع به صورت کلمه؛
ترسیم گرافیکی مشکل حروف و کلمات؛
داشتن حافظۀ دیداری و حرکتی (منشی طوسی، ۱۳۷۳: ۲۴۷)
– مشکل دیگر را در املا و تلفظ دیدهاند. در این بخش درستگویی و درستنویسی و سجاوندی را به عنوان سه مشکل در فارسی مطرح میکنند. برخی در صرف و نحو و تلفظ فصیح، عربی را ملاک میگیرند و برخی املا و تلفظ کهن و متداول در فارسی را.
در این میان، چند موضوع فراموش میگردد. اینکه زبان تحولپذیر است و به یک حال نمیماند؛ دویِ دیگر اینکه زبان فارسی و عربی دو زبانِ مستقل اند و دیگر اینکه فارسی امروز از فارسی کهن بدون شک تفاوتهایی دارد. به هر حال، مشکل درستگویی و درستنویسی و سجاوندی در خط فارسی برجاست که باید مرجع با صلاحیتی در حل این مشکل اقدام کند.
هگل فیلسوف غربی مینویسد: زبان فارسی بسیار ساده و آسان است، اگر نشانههای نوشتاری (الفبایی)اش این چنین نارسا نبود. پنج ـ شش حرف مانند نشانههای دیگر اند؛ آواها نوشته نمیشوند. (مسعود خیام، ۱۳۷۳: ۱)
– انتقاد مشخص بر خط فارسی این است که گفته میشود: سه مصوت (اَ اِ اُ) در خط فارسی نوشته نمیشود، بنابراین تلفظ دقیق واژهها مشخص نمیگردد.
پیشنهادها و راه حلها:
مشکلهای موجود در زبان فارسی را یک فرد و یک مرجع به تنهایی نمیتواند حل کند. تصمیم در مورد حلِ این مسألهها باید توسط یک نهاد مشترک و مرجعِ باصلاحیت گرفته شود، تا فیصلههایِ آن در سراسر قلمرو زبان جاری و ساری گردد و مورد حمایت باشد. برای حل مشکل و شکوفایی زبان فارسی، به تصامیمِ بزرگ نیاز داریم. در کُلیت چند فیصلۀ عمده باید صورت گیرد:
– مرکز زبان و فرهنگ فارسی دری در تاجیکستان، به اشتراک دانشمندان افغانستان، تاجیکستان، ایران، ازبیکستان، هند، پاکستان و ترکیه ایجاد شود. بخشهای واژهگزینی، ترجمه، تاریخ ادبیات و غیره مشخص شود.
– اکادمی زبان فارسی دری، برای آموزش دورۀ دکتورا، ویژۀ زبان فارسی ایجاد شود. کسانی که در این مقطع آموزش میبینند، در ابعاد مختلف زبان فارسی دری کار تحقیق و دفاع کنند.
– جایزۀ بینالمللی زبان فارسی دری با مبلغ قابل توجه ایجاد گردد و برای بهترین اثری که در زمینۀ زبان فارسی نوشته میشود، پرداخته شود. در دنیای امروز جایزۀ بوکر به اثری داده میشود که در پیوند با زبان انگلیسی نوشته شده باشد. اگر این جایزه با مبلغ ۵۰ یا ۱۰۰ هزار دالر معین گردد، شاید سالانه دهها اثر بسیار بزرگ به همین مناسبت دربارۀ زبان فارسی و در زبان فارسی ایجاد شود که هم آثار مستحقِ جایزه و هم سایر اثرهای رسیده چاپ شود.
Comments are closed.