احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۸ جوزا ۱۳۹۸
رییسِ پیشینِ حکومت وحدت ملی در آستانۀ فرا رسیدن عید سعید فطر، نزدیک به ۸۰۰ تن از زندانیانِ طالبان را از زندان پلچرخی به بهانۀ عید ولی در عمل برای امتیازدهی به این گروه رها کرد. این زندانیان درحالی از زندان آزاد شدند که رهبر طالبان در یک اعلامیه به مناسبت عید فطر بر تداومِ جنگ و به گفتۀ خودش «جهاد» تأکید ورزیده و گفته بود از «ما انتظارِ این را نداشته باشید که سنگرهای داغِ جهاد را سرد بسازیم.» به دنبال این اعلامیه، کابل طی سه روزِ متواتر شاهد حملات انتحاریِ مرگباری بود که جانِ دهها تن را گرفت و خانوادههای زیادی را به ماتم نشاند.
آقای غنی درحالیکه گفتوگوهای صلحِ مسکو را اقدامی غیرقانونی از سوی سیاسیونِ کشور میداند، خودش جنایتکارترین افرادِ گروه طالبان را که عملاً از سنگرهای نبرد بهوسیلۀ نیروهای شجاعِ امنیتی کشور بازداشت شدهاند، ذیل عنوان «اقدام انساندوستانه» و در راستای «حُسن نیت برای آغاز گفتوگوهای مستقیم میان حکومت و طالبان» از بند رها میسازد. اما این اقدام نهتنها تأثیری بر موضعگیری طالبان بهجا نگذاشت، بل سبب شد که این گروه رهاییِ زندانیانِ خود را ضعف و شکستِ حکومت در برابر مقاومتِ بهاصطلاح «مجاهدین»ِ خود تعبیر کند.
طی سالهایِ اخیر ثابت شده که رهایی فرماندهان و افراد جنگیِ طالبان نهتنها اقدامی موثر برای انگیزه بخشیدن به این گروه برای انتخاب گفتوگو نیست؛ بل به گرمتر شدنِ جبهههای جنگ نیز میانجامد. تجربه نشان داده که افراد رها شده به محضِ اینکه زندان را ترک میگویند، مستقیماً به جبهههای نبرد برمیگردند و دوباره به مقابله با نیروهای امنیتی و گرفتنِ جانِ مردم افغانستان میپردازند.
حکومتِ آقای غنی از آنجایی که هیچ طرح و برنامۀ سازنده و دقیق برای گفتوگوهای صلح ندارد، به همان ترفندهای قدیمی و کهنه دست مییازد که دیگر کاراییاش را از دست داده است. رهایی زندانیان به عنوان راهبازکنِ گفتوگوهای صلح از زمان حکومت داکتر نجیبالله آغاز شد. در آن سالها که تازه داکتر نجیبالله مشی مصالحۀ ملی را اعلام کرده بود، صدها نیروی مجاهد را به این اُمید که دست از جنگ بردارند و به روند صلح بپیوندند، از زندانها رها کرد. البته داکتر نجیبالله در قدمِ نخست میخواست که با رهایی زندانیان مجاهدین، آنها را تشویق به صلح و آشتی بسازد و در قدمِ دوم اعتبار دولتِ خود را که در سطح جهان دولتی منزوی و طرد شده از جامعۀ جهانی بود، ارتقا بخشد. اما آقای غنی دیگر برای اغنای جامعۀ جهانی نیاز به رهایی زندانیان طالبان ندارد؛ چون حکومتِ فعلی از حمایتِ جامعۀ جهانی برخوردار است و با کمکِ مستقیمِ آن نفس میکشد.
اینکه غنی زندانیانِ طالبان را که میداند هیچ تأثیری بر روند گفتوگوهای صلح ندارند رها میسازد، فقط یک دلیل میتواند داشته باشد و آن اینکه: این پیام را به کشورهایی که گفتوگوهای صلح میان طالبان و سیاسیون افغانستان را برگزار کردهاند برساند که کُلِ وضعیت در انحصارِ او قرار دارد و اگر او نخواهد، هیچ گفتوگو و صلحی با طالبان ممکن نیست.
آقای غنی صلح را میخواهد به عنوان ابزار فشار در دستِ خود داشته باشد، تا از آن در جهتِ منافع سیاسیِ خود بهرهبرداری کند. آقای غنی میخواهد به این وسیله به سیاسیونِ کشور بگوید که شما بیهوده برای صلح تلاش میکنید، چون کلید صلح در دستِ خودش است و اگر نخواهد، هیچ کاری دیگران پیش برده نمیتوانند. آقای غنی میخواهد به طالبان نیز این پیام را برساند که در رابطه با صلح فقط میتوانند او را انتخاب کنند؛ زیرا افراد این گروه در زیر تیغِ او قرار دارند و اگر بخواهد آنها را میبخشد و اگر نخواهد آنها را خواهد کُشت.
این کُلِ هدفِ آقای غنی از رهایی طالبان جنایتکار است. درحالیکه تبعاتِ این رهایی فقط چند ساعت بعد از آن خود را نشان داد. در حمله به ولایت غور، یکی از افسرانِ دلیرِ کشور به نام اندرابی به شهادت رسید. او چند لحظه پیش از شهادتِ خود در صفحۀ فیسبوکش نوشته بود که رهایی ۸۰۰ طالب سبب شده که دشمن دوباره روحیه بگیرد و مورال سربازان و افسرانِ کشور تضعیف شود. پیامد رهایی طالبان این بود که ارتش افغانستان فرد شجاعی چون اندرابی و تنی چند از همسنگرانِ او را از دست بدهد. پیامد رهایی طالبان از زندانها برای مردم ما و نیروهای مسلحِ ما مرگ و خون است و آقای غنی عملاً با چنین سیاستِ ناکام و خودخواهانه، آب به آسیاب دشمن میریزد. او که حالا خود را در تنگنای صلح و انتخابات میبیند، میخواهد دلهای طالبان را بهدست آورد تا اینبار نیز همانند سال ۱۳۹۳ در انتخابات ریاستجمهوری از او حمایت کنند.
Comments are closed.