گدایانِ متکبر در مجلس نماینده‌گان چه کردند؟

- ۳۱ جوزا ۱۳۹۸

هفتۀ گذشته اتفاقی در مجلس نماینده‌گان افتاد که برای اهل خرد و فهم مایۀ شـرم و نشانۀ فرو افتادن در لجنزارِ جهالت بوده است. دعوای نامزدانِ اکثریت و اقلیت در مجلس نماینده‌گان بر سرِ برنده شدنِ رحمانی به ریاست مجلس و باختن اصولی در آن انتخابات، از آغازین‌روزهایِ کاریِ مجلس از حدود دو ماه پیش تا اکنون ادامه یافته است. بازنده‌گانِ این انتخابات بی‌هیچ دلیلِ منطقی‌یی نمی‌پذیرند که در انتخابات باخته‌اند و تلاش دارند به هر روشِ ممکن فردی که برنده شده ‌است را از رفتن به کرسی ریاست بازدارند. هفتۀ گذشته وقتی که قرار شد نامزدانِ هوادارِ آقای رحمانی او را به کرسی ریاست بنشانند، جمعی از مخالفانِ او به جایگاه ریاست هجوم بردند، میزِ آن مقام را شکستاندند و با این کار به خودشان و مردم افغانستان توهین کردند. یک‌چنین روشی پس از گذشتِ هجده سال از پایه‌گذاریِ دموکراسی و انتخابات در کشور و سرازیر شدنِ میلیادها دالر کمکِ خارجی در این راستا، نشان می‌دهد که متأسفانه هنوز فرهنگِ دموکراسی و آیینِ مدنی برای سیاست‌ورزی به ذهنِ بسا از نخبه‌گانِ وطنی راه نیافته و آن‌ها هنوز به روشِ جنگل علاقه‌مندند.
زورگویی و قلدری و بی‌ادبی در محضر مردم افغانستان، علامتِ خیری برای نسلی که به آیندۀ متفاوت می‌اندیشد، نیست. بی‌اصولیِ آقای اصولی و هوادارانش در برخورد با انتخاباتی که در آن باخته‌اند، جزیی از واقعیت‌هایِ تلخِ این سرزمین است که از گذشته‌های طولانی تا امروز ریشه دارد و نشان می‌دهد که حتا جوان‌هایی که به سیاست روی آورده‌اند، نگاهی خشن و حذف‌آلود به امرِ دولت‌داری دارند؛ چنان‌که اگر طرف‌های مقابل نیز به خشونت متوسل شوند، آتشی برافروخته می‌شود که دامنِ جامعه را می‌سوزاند.
آنانی که در مجلس نماینده‌گان فقط به دنبال منافع شخصی و بازی‌هایِ سیاهِ خودشان زیر نام‌ها و عناوینِ مختلف هستند، این بار میز ریاست مجلسی را شکستانده‎اند که با پول خیراتیِ هندوستان ساخته شده است. این یعنی برخوردهای «گدامتکبرانه»یِ افراد و اشخاصی که با پولِ خیراتی سیاست‌مدار شده‌اند و حالا می‌خواهند از زور سخن بگویند!
اما این گدایانِ متکبر باید بدانند که شکستاندنِ آن میز در حقیقت ثابت کرده که آن‌ها تا چه اندازه حقیرند که در راهِ حصولِ منافع شخصی‌شان به هیچ ارزشی پابند نیستند و حاضرند مصالحِ یک دولت ـ ملت را در پای یک کرسی قربانی کنند. درد بزرگ‌تر از این‌هم این است که: آن‌ها اقدام‌های ناشایست‌شان را در قالبِ قوم‌داری و دفاع از منافعِ یک قوم تفسـیر می‌کنند. در حالی که اولاً لازمۀ نماینده‌گی در مجلس، داشتنِ احساسِ ملی و فراقومی است و ثانیاً قوم‌دوستی در دایرۀ تأمین فضای دوستی و مسالمت میان همۀ اقوام قابل تعقیب و تحقیق است و ثالثاً بیشترِ کسانی که به آقای رحمانی برای تصدی ریاست مجلس رای داده‌اند، پشتون بوده‌اند؛ چنان‌که شماری از نماینده‌گانِ تاجیک‌ و ازبیک و هزاره نیز مشمولِ همان پنجاه‌وپنج نفری‌اند که به آقای اصولی رای داده‌اند.
با چنین وصفی، باید گفت که طرفِ بازنده حالا با رنگ دادنِ قومی به مسأله، می‌خواهد باختِ خود در میـدان انتخابات را تلافی کند و به سیاستی ادامه بدهد که هم به ابتذالِ دموکراسی در کشور می‌انجامد و هم افغانستان را وارد فصلِ تازه‌یی از کشمکش‌های قومی می‌سازد.
ناگفته نباید گذاشت که ریاست جمهوری در بی‌نظمی‌های مجلس ذی‌نفع است و نمی‌خواهد که این نزاع به‌زودی و بدون یک حاصلِ سیاسی برای اربابِ ارگ پایان بیـابد. نگاه آقای غنی به غایلۀ مجلس، معطوف به انتخابات ریاست‌جمهوری‌ و دغدغۀ بقا در قدرت است. از این‌رو برای ارگ، شکستاندن کرسی ریاست مجلس و تخریب دارایی عامه و انتشار نفرت قومی، هیچ حرمتی ندارد و مرتکبِ آن به کیفر نمی‌رسد مادامی‌که بتوان از این مصیبت یک بازیِ انتخاباتی ترتیب داد. اما اگر غیر از این باشد، انتظار مردم افغانستان این‌است که به نزاعِ ویرانگر در مجلس خاتمه داده شود و آن‌هایی که باخته‌اند، باخت‌شان را بپذیرند و بیش از این به آن‌ها مجالِ آشوب داده نشود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.