گزارشگر:احمــد عمران the_time('j F Y');?>
امنیت سراسریِ کشور در هفتههای اخیر بهصورتِ کمسابقه به سمتِ وخامت رفته است. به نظر میرسد که طالبان جنگ را به عنوان اهرمِ فشار بر روند گفتوگوهای صلح همچون یک استراتژی دنبال میکنند. این گروه میخواهد با تشدید جنگ در بخشهای وسیعی از کشور، امتیازِ بیشتری در توافقنامۀ صلحِ احتمالی به دست آورد. هرچند زلمی خلیلزاد نمایندۀ امریکا برای صـلح افغانستان به وضاحت گفته که «دلیل گفتوگوها ترک و فرار از افغانستان نیست، بل رسیدن به صلح است»، اما طالبان گفتوگوهای فعلی را موفقیتِ خود در جنگ ارزیابی کرده و به فرماندهانِ این گروه دستور داده که جنگهایشان را افزایش بخشند.
آنچه که روز شنبه در ولایت بادغیس در غربِ کشور اتفاق افتاد، بخشی از این استراتژی بود. گفتههایی وجود دارد که طالبان قصد سقوط قلعه نو مرکز این ولایت را داشتند. به گفتۀ شماری از باشندهگان شهر قلعه نو، طالبان تلاش کردند که از چهار قسمت وارد شهر شده و با نیروهای دولتی درگیر شوند. اما برخی گزارشها نیز نشان میدهند که عاملانِ جنگ در شهر قلعه نو تعدادی انتحاری بودهاند. منابع در بادغیس میگویند که اکثر ولسوالیهای این ولایت در قبضۀ طالبان قرار گرفته و اگر در برخی مناطق حضور دولت احساس میشود، فقط در مرکز ولسوالیهاست.
هرات در همسایهگی بادغیس، وضعیتِ بهتری از این ولایت ندارد. طالبان تقریباً حلقۀ محاصرۀ خود را به دورِ شهر هرات تنگتر کردهاند. از ده روز به این طرف والی این ولایت مجبور شده است که رهبری جنگ در پشتون زرغون، ولسوالی نزدیک به شهر هرات را در دست بگیرد. گفته میشود که شمار زیادی از طالبان از ولایتهای همجوار به هرات سرازیر شده و میخواهند ولسوالیهای بیشتری را از تسلط نیروهای امنیتی بیرون کننـد.
در همین حال، از جنوب و شمالِ کشور هم گزارشهایی از افزایش حملات طالبان به گوش میرسد. همین که جنرال عبدالرشید دوستم معاون اولِ ریاست جمهوری دوباره وارد میـدانهای نبرد در شمال کشور شده، میتواند نشانۀ افزایش تهدیدهای امنیتی باشد. جنرال دوستم میخواهد پیش از برگزاری انتخابات، ساحه نفوذ خود را از وجود مخالفان پاکسازی کند. اما با توجه به موقعیتِ متزلزلِ او در حکومت گمان نمیرود که بتواند نقش موثری در تأمین امنیتِ شمالِ کشور بازی کند. او یک بار پیش از این نیز تلاشهایی را به هدف تأمین امنیتِ برخی شهرهای شمال انجام داد که به تبعید او از کشور انجامید.
طالبان میخواهند فشارهای نظامی را آنقدر افزایش دهند که امریکا را وادار به امضای توافقنامۀ خروج از افغانستان سازد. این موضوع از چشم جنرالانِ ارتش امریکا به دور نمانده است. اخیراً یک تن از جنرالان امریکایی که در کانگرس سخنرانی میکرد، گفت که گزینۀ خروج از افغانستان میتواند پیـامدهای ناگواری داشته باشد. این نظامی امریکایی از کاخ سفید خواست که حضور سربازانِ این کشور را در افغانستان برای امنیتِ امریکا جدی بگیرد. به نظر میرسد با این سخنان، جنرالانِ امریکایی متوجه روی دیگرِ سکه شدهاند که ممکن است پس از توافقنامۀ صلح طالبان تلاش کنند که کُلِ قدرت را در دست بگیرند و از افغانستان به عنوان تهـدید علیه کشورهای دیگر استفاده کنند. این برداشت از جهاتِ مختلف میتواند جدی باشد. طالبان هنوز به گزینۀ ایتلاف و یا ادغام در دولتِ فعلی آمادهگی نشان ندادهاند. این گروه میخواهد که به کُلِ قدرت سیاسی دست یابد، به همین دلیل گفتوگوهای صلح را با تهدیدهای نظامی همزمان کرده است. حتا تصمیمی که در پکینگ میان امریکا، روسیه و چین برای حل مشکل افغانستان گرفته شده و آتشبس را در اولویت قرار میدهد، به نظر نمیرسد که با استقبالِ طالبان روبهرو شود. طالبان حتا اگر به چنین تصمیمی توافق نشان دهند، مشکل است که بتوان تشخیص داد که کدام گروه دست به حملات انتحاری و یا تهاجمی میزند.
حملۀ ننگرهار را هیچ گروهی به عهده نگرفت، ولی معلوم است که کیها چنین حملاتی را میتوانند انجام دهند. طالبان تا زمانی که خلع سلاح عمومی نشوند، ممکن نیست که دست از جنگ بردارند. نخست باید شرایط برای توافقنامۀ صلح و خلع سلاح آماده شود، تا بعدتر بتوان در مورد جنگ قضاوت کرد. متأسفانه موقف فعلیِ امریکا در گفتوگوهای صلح، موقفِ خوبی نیست. این کشور هرقدر بخواهد این گفتوگوها را توجیه کند، ولی نمیتواند هدف اصـلیِ آن را پنهان سازد و آن اینکه دیگر امریکا نمیخواهد به بهانۀ تروریسم در افغانستان بجنگد. این کشور در عین حال نمیخواهد میدان را برای رقبای منطقهیی خالی کند. امریکا در پیِ توافقی است که منافع کلانِ آن را در منطقه ضمانت کرده بتواند؛ آنگاه هر کس میخواهد بر افغانستان حکومت کند. این رویکردی کاملاً خطرناک به قضیۀ افغانستان است.
رها کردنِ افغانستان میتواند تبعات فاجعهآمیز حداقل برای مردم داشته باشد؛ مردمی که در هجده سالِ گذشته قربانی جنگ، اشتباهاتِ رهبرانِ نابخرد و هدفهای سردرگمِ قدرتهای جهانی بودهاند. جالب است که جنرالانِ امریکایی حالا اعتراف میکنند که در جنگ افغانستان دچار اشتباه در برآوردهایشان شده بودند. قیمتِ این اشتباه را متأسفانه مردم افغانستان و خانوادههایِ سربازانِ امریکایی پرداختند، اما معلوم نیست که قیمت اشتباهِ صلح و تفاهمِ ناسنجیده با طالبان را چه کسانی خواهند پرداخت. آقای خلیلزاد میگوید که امریکا نمیخواهد میراثِ بد از خود در افغانستان به جا بگذارد. شاید این گفته کنایهیی به روسیه باشد، ولی واقعاً معلوم نیست که میراث امریکا چه خواهد بود. آیا دموکراسی و آزادیهای نیمبندِ فعلی قربانی خواستهای طالبان نخواهد شد؟
مردم افغانستان نگران اند و حق هم دارند؛ جنگهایی که فعلاً تشدید یافته، میتواند از آیندهیی ناگوار و یا همان «میراث بدِ امریکا» خبر دهد!
Comments are closed.