احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:روحالله بهزاد - ۰۷ اسد ۱۳۹۸
با فرارسیدن انتخابات، گروهی از افراد به عنوان «ریشسفید» یا «متنفذ قومی» دستهدسته از ولایتها به کابل میآیند و با تکتهای انتخاباتی دیدار میکنند و با آنان وعدههای گرم میدهند. از هفتههای نزدیک به شروع کارزارهای انتخاباتی، مسافرخانههای کابل پُر از این گویا «متنفذان» و «ریش سفیدان» بودند که از بخشهای مختلف افغانستان برای دیدار با تکتهای انتخاباتی به کابل آمده بودند.
شماری از آنان روزانه با چند تکت انتخاباتی دیدار میکردند و در برخی از حالات، به گونهیی به نامزدان تعهد میسپردند که اختیاردار اصلی مردم و ولایتشان هستند و هرچه آنان بگویند، مردم میپذیرند و چنان هم رفتار میکنند. یکی از همکارانم حکایت میکرد که یک روز پیش از آغاز رسمی کارزارهای انتخاباتی، در موتر مسیری با ریش سفیدی هممسیر میشود که از یکی از ولسوالیهای ولایت ننگرهار به کابل آمده بود.
این ریش سفید حکایت میکرد که دو روز پیش با یک تکت انتخاباتی دیدار کرده بود و در آخرِ این دیدار، بدون دستمزدی ناامید برگشته بود و روز بعد، به دعوت یکی از تکتهای دیگر انتخاباتی در نشستی شرکت میکند که در پایان این نشست نیز ناامید به طرف اتاق خود میرود. در نهایت شام آن روز با مشاور یکی از تکتهای دیگر انتخاباتی قرار میگذارد تا تعهداتی را که به دو تیم گذشته سپرده بود، به این تکت نیز بسپارد تا مگر چیزی {پول و امکاناتی} حاصلش شود.
یکی از نامزدان انتخابات ریاستجمهوری در یک نشست خصوصی حکایت میکرد که گروهی از دلالان انتخابات نزدش آمده بودند و برایش پیشنهادات تبلیغاتیِ را تسلیم کردند که گویا این تکت را به عنوان تنها تکت انتخابات، انتخاب کرده و «از دل و جان» به این تکت کار خواهند کرد. این نامزد انتخاباتی میگوید، وقتی برگۀ پیشنهادات آنان را دید، متوجه شد که پیشنهاد برای تکت انتخاباتی او نوشته شده، اما در درون متن، نام و مشخصات تکت انتخاباتی دیگری درج شده است؛ به این معنا که پیشنهاد تبلیغاتی این دلالان، پیش از این به تکتهای انتخاباتی دیگر نیز سپرده شده است. این نامزد به این باور است که این گونه برخوردها نشان میدهد که گروه دلالان انتخاباتی به تکتهای انتخاباتی دیگر نیز مراجعه کرده و همین پیشنهادات با همین الفاظ را به آنان نیز گفته اند.
در بازار کار افغانستان به اشخاص دو رو، متملق و فریبکار و مکار، «دلال» میگویند. چنین افرادی همیشه ادعای فهمیدهگی سر میدهند و اکت دانستن و محترم و مردمی بودن در میآورند، در حالی که حقیقت امر عکس آن است و با اکت و ادها، سر مردم کلاه میگذارند و با فریب و نیرنگ، از آنان پول در میآورند. در افغانستان متأسفانه به پروسۀ انتخابات و فصل کمپاینهای رسمی انتخابات به عنوان دو پروسۀ سودآور و حاصلخیز از نگاه اقتصادی نگاه میشود. برخی همیشه در کمین این جو و فضا و فصل میباشند تا از این راه سود و عایدی از نامزدان بستانند. به همین خاطر در فصل کمپاینهای انتخاباتی دلالان انتخاباتی بیش از پیش سمارقوار گل میکنند و از خواب زمستانی سربر آورده در اطراف نامزدان میچرخند.
اما واقعیتی که دلالان «ریشسفید» و «متنفذ قومی» از آن بیخبر اند، این است که مردم به شعور و آگاهی رسیده اند و خود بر سرنوشت خود حاکم گردیده اند و به کسی هم اجازه نمیدهند به نیابت از آنان، تصمیم بگیرد. این شعور و آگاهی در سالهای پسین به یُمن تکنالوژی و رسانه، به گوشهگوشۀ افغانستان و تا دوردستترین نقطۀ کشور رسیده است. مردم در شهرها و روستاها آرامآرام خود توان تصمیمگیری پیدا کرده اند. بارها دیده شده که مردم دنبال گپها و برنامههای این متنفذانِ بیخبر از حال واقعی مردم نمیآیند. در کنار این، انتخاباتهای پیشتر نیز نشان داد که این ریشسفیدان رأی وعده داده شده به نامزدان را به این تکتها فراهم کند.
با این همه، انتظار میرود «ریشسفیدان» و «متنفذان قوم» به بیهوده بودن تلاشهایشان که گویا میتوانند هزاران تن را به نفع فلان نامزد پای صندوقهای رأی بکشانند، پی ببرند و از ادامۀ آن دستبردار شوند؛ و هم نامزدان به مذبوحانه بودن این تلاشها پی ببرند و به کسی به نام «متنفذ»، «ریشسفید» و یا «کلان قوم» پول ندهند و فرهنگ زشت، سخیف و ناپسند دیگری را تقویت و نهادینه نسازند. مردم افغانستان در سالهای گذشته طعم تلخ واگذاری سرنوشت خود به دست دیگران را چشیدند و بار دیگر آمادۀ چنین قربانیِ نیستند.
Comments are closed.