احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:رضـا ساعی شاهی - ۲۶ اسد ۱۳۹۸
بخش چهارم/
رهبران در سازمانهایِ یاددهنده دارای ویژهگیهای مشترکِ زیر هستند:
۱٫ ایدهها: رهبران از برنده شدن در بازار و چگونهگی عملکرد سازمان ایدههای واضحی دارند، آنها ایدههایشان را بهروز میکنند تا با شرایط در حال تغییر هماهنگ شود و به دیگران کمک میکنند تا ایدههایشان را توسعه دهند.
۲. ارزشها: رهبران و سازمانها ارزشهای قوییی دارند که همه آنها را درک میکنند. ارزشها از ایدههای کسبوکار حمایت میکنند و عمیقاً در سازمان نفوذ کرده و همه حتا در تصمیمها و اقدامات جزییِ روزانه به آنها متعهد هستند؛ ایجاد و تجدید حیات کردنِ ارزشها یکی از مهمترین و سختترین وظایفِ رهبران است.
۳. انرژی: رهبران نهتنها خودشان افراد بسیار پُرانرژی هستند، بلکه فعالانه کار میکنند تا انرژی هیجانیِ مثبتی در دیگران ایجاد کنند؛ آنها با ساختاربندی سازمان به منظور رهایی از کارهای نامعقول و بوروکراتیک و با تشویق افراد این کارها را انجام میدهند.
۴ قاطعیت: حضرت علی(ع) فرموده است: «هنگامی که مسایل برایتان روشن شد، تصمیمی قاطع بگیرید.»(پیروز، ۱۳۹۱) و در نهجالبلاغه نیز آمده است: «هرگاه دانستید، دنبال عمل باشید و هرگاه یقین پیدا کردید، به موجب آن اقدام کنید». رهبران برنده مشتاق هستند که تصمیمات قاطع اتخاذ کنند، و همچنین هر کسی را که چنین کاری را انجام دهد، تشویق میکنند. شک نیست که تغییرات انقلابی میتواند دردناک باشد؛ اما در تمام جنبههای زندهگی از جمله کسب و کار، شخص باید تغییر را بپذیرد و با آن سازگار شود؛ برای روبهرو شدن با تغییرات فزاینده، بزرگ، مشکل و مکرر در اقتصادها، جوامع و بازارها، سازمانها نیاز به رهبرانی دارند که بتوانند انرژیهای هیجانی زندهگی را مجدداً هدایت کنند. رهبران سازمانی، باید به بهطور مستمر اجازه دهند ایدهها و شیوههای قدیمی انجام کارها کنار گذاشته شوند و ایدهها و شیوههای جدید و بهتر را بپذیرند و باید بتوانند به کارکنان کمک کنند تا سطوح بالای انرژی مورد نیاز برای انجام همان کار را تولید نمایند.
جنبههای مشترک سازمانهای یاددهنده
سازمان یاددهنده سازمانی است که در آن همه یاددهنده و یادگیرنده هستند. رهبر نقش معلم ارشد را دارد، فرهنگ را شکل میدهد و دیدگاههای ارزشمند و دانشِ در دسترس خود را با دیگران سهیم میشود. در این سازمانها بدون توجه به جایگاه، همه از یکدیگر میآموزند. برخی از جنبههای مشترک سازمانهای یاددهنده بدین شرح است:
۱. جمعآوری دانش: در هر سازمانی میزان زیادی دانشِ تلفشده وجود دارد. یک بازرس خدمات که هر روز به دفاتر مشتریان سر میزند، اطلاعات زیادی دربارۀ مشتریان میداند. بعضی از این اطلاعات و دیدگاهها دربارۀ اهداف، ارزشها و نیازهای مشتریان میتواند برای کارکنان ستادی در اداره کردنِ امور مؤثر باشد اما اغلب این اطلاعات از دست میرود؛ بهخاطر اینکه بازرس خدمات ارزش آنها را تشخیص نمیدهد یا بهخاطر اینکه نمیتواند به افرادی بدهد که میتوانند از آنها استفاده کنند.
۲. همزمانی: ساخت یک سازمان یاددهنده نیاز به سحر و جادو ندارد، بلکه تنها مانند نوشتن یک برنامۀ نرمافزاری خوب یا ساخت موتور سفینۀ فضایی، پیچیده است. قطعات زیادی باید کنار هم قرار داده شوند و به صورتِ هماهنگ کار کنند؛ اما آنچه آن را مشکل میسازد پیچیدهگی هر یک از قطعات نمیباشد، بلکه وجود آشفتهگی خاطر و موانع بسیار زیادیست که رهبران را از ایجاد صحیح یک سازمان یاددهنده باز میدارد. اشتباهی که اکثر کارکنان مرتکب میشوند این است که فکر میکنند برنده شدن در بازی امروز و ساخت یک تیم برای فردا دو فعالیتِ جداگانه است؛ بنابراین یا به مقتضیات و شرایط فوری پاسخ میدهند یا سرمایهها را برای حفظ و نگهداری به خارج از خط میفرستند. حقیقت آن است که برنده شدن در امروز و سازمان را به درجه عالی رساندن برای اینکه فردا برندۀ بزرگتری باشد؛ مستلزم یک الگوی ذهنی است.
Comments are closed.