احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۴ سنبله ۱۳۹۸
برای لحظهیی میپنداریم که من بهجای خودت کاندیدای نامدار ریاستجمهوری هستم و خودت بهجای من یک شهروند عادی و من با بیوگرافی زیرین ام از خودت رایطلبان هستم:
۱. در سال ۲۰۰۹ کاندیدا بودم، نتیجۀ انتخابات را قبول نکردم، مردم از موقف و مبارزه سیاسیام حمایت نمودند و نتیجه داد، تقلب ثابت شد و انتخابات بهدور دوم رفت، اما بعداً از آن بدون در جریان گذاری مردم و بدون مشوره با بزرگان تیمم از رقابت در دور دوم انصراف نمودم و احساسات و مبارزات میلیونها نفر را بهخاک یکسان کردم.
۲. تا انتخابات بعدی هم چندان فعالیت چشمگیری نداشتم و حتا یک طرح حکومتی را هم با طرحی بدیل مخالفت ننمودم.
۳. در انتخابات سال ۲۰۱۴ تکت قوی انتخاباتی را ترتیب دادم و در دور اول اکثریت آرا را بهدست آوردم. به دلایل سیاسی بخشی از آرایم باطل گردید و من از موقف و رأی و انتخابات کامیاب خود دفاع نکردم و گفتم که «مبدا کسی فکر کند که من از دور دوم هراس دارم»، از این خاطر دور دوم را با مصارف گزاف کمپاینی و انتخاباتی قبول نمودم و خودرا در معرض باخت قرار دادم.
۴. دور دوم انتخابات را از برای تقلبهای آفتابی و مهتابی به چالش کشیدم و به اثبات هم رسانیدم. دیدم که راه دیگر نمانده است، بناءً اقدام به ایجاد حکومت موازی نمودم. مردم در این بار هم تا مرگ بالایم ایستاد شدند که از حق و رأیشان دفاع نمایم، در آخرین دقایق که تمام ملتم در گوشه گوشۀ کشور آمادۀ جانفشانی برایم بودند و طرف مقابل هم در برابرم توان مقاومت را نداشت، باز هم از برای تلفن وزیر خارجۀ امریکا از اعلام حکومت موازی منصرف شدم و آرمانها و خواستها احساسات و آرای ملت خود را در تاق بالا گذاشتم، تن به معامله دادم و موافقتنامه حکومت وحدت ملی را به خواهش وزیر خارجۀ امریکا امضا نمودم.
۵. در موافقتنامه با وجودی که ادعای کامیابی در انتخابات را داشتم، باز هم گذاشتم که ریاستجمهوری به رقیبم برسد و خودرا در ریاست اجرایی بدون صلاحیت اجرایی که به فرمان رییسجمهور ایجاد شد و بوسه به پیغامی بیش نبود، محدود ساختم.
۶. بعد از آنکه رییس اجرایی شدم، با وجودی که قصر سپیدار، تشریفات بلند و نمبر یک دولتی، بودجه، صلاحیت مقرری صدها مشاور و رهبریت شورای وزیران را در دست داشتم، باز هم در پنجسال گذشته به جز یگان بار غالمغال، هیچ نوع طرح و راهحل به مشکلات کشور ترتیب ندادم که حداقل اگر رییسجمهور قبول نمیکرد، ملت و مردم از طرح و برنامههایم باخبر میشدند.
فعلاً برای بار سوم با وجودی که در بسیار مسایل حکومت شریک نبودم و تقریباً کریدت تمام کارهای خوب به رییسجمهور و ملامتی همه ناکاراییها به موجودیت من در حکومت نسبت داده میشود، با شعار اینکه در خوب و بد حکومت شریک بودهام، کاندیدای نامدار هستم و میخواهم که رییسجمهور شوم.
حالا شما بهصفت یک شهروند عادی، صادقانه بگویید که برایم رأی میدهید یا نه؟
اگر بلی، چرا و اگر نخیر، چرا؟
جناب داکتر صاحب عبدالله!
اگر سوالم را درست جواب دادید، پس من آماده هستم که به شما رأی دهم و در حد توان خود از شما حمایت نمایم و فهم مسلکی و سیاسی خود را در اختیار تکتتان قرار دهم.
با احترام
علی سمیع
Comments are closed.