احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمدعمران - ۰۴ سنبله ۱۳۹۸
آنچه در رسانهها و فضای مجازی در مورد گفتوگوهای صلح میان امریکا و طالبان گفته میشود، تا آنچه واقعیت این گفتوگوها را میسازد، معلوم میشود که زیاد با هم نزدیکی ندارند. گویا مقامهای امریکایی نیز در مغشوش کردن وضعیت بیاثر نبوده اند. تاهنوز که دور نهم گفتوگوها جریان دارد، چنان تصویر روشنی از آنچه در پشت درهای بسته میگذرد، داده نشده است. زلمی خلیلزاد نمایندۀ امریکا در این گفتوگوها که از تمام اسرار آن با خبر است، گاهی در توییترهای کوتاه و گنگ خود برخی مسایل را آفتابی میکند، اما این توضیحات به قدری روشن نیستند که بتوان از آنها نتیجهیی بهدست آورد. در ضمن هر یک از مقامهای امریکایی که در مسایل افغانستان ذیدخل اند، به شکلی از این گفتوگوها روایت میکنند. سفیر امریکا یک چیز میگوید و نمایندهگان کانگرس چیزی دیگر. نظامیان امریکایی چیزی میگویند و مقامهای وزارت خارجه آن کشور چیزی دیگر. در این میان واقعاً کسانی که سرنوشتشان به این گفتوگوها به صورت مستقیم ربط دارد، گیج و سردرگُم اند. همین حالا که حدود یک ماه از آغاز مبارزات انتخاباتی میگذرد، فضای کشور شباهتی با رقابتهای انتخاباتی ندارد. یکی دو تیم و از جمله تیمهای «دولتساز» و «ثبات و همگرایی» بیشتر از همه در صحنه حضور دارند. دلیل حضور پُررنگ این دو دسته انتخاباتی در پیکارهای انتخاباتی کاملاً روشن است. آقای غنی که تمام هموغم خود را متوجه انتخابات کرده و گویا از این راه منافع سیاسیاش تأمین میشود، نمیخواهد که مردم زیاد پیگیر گفتوگوهای صلح باشند. برای آقای غنی فعلاً گفتوگوهای صلح در اولویت قرار ندارند و او میخواهد در حال حاضر با دل جمع انتخابات را به هر شکلی که ممکن است، چه شفاف، چه با تقلب، چه گسترده و چه غیرگسترده برگزار کند و در آخر هم خود را، آنهم به هر شکلی که ممکن است، حتا با رفتن افغانستان به سوی بحران خطرناک و ویرانگر، پیروز چنین انتخاباتی اعلام کند. آقای غنی از خراب شدن اوضاع و حتا آغاز یک بحران خطرناک داخلی استقبال میکند، چون در هرجومرج و جنگ داخلی است که او میتواند به هدف اصلیاش که ماندن در قدرت است، دست پیدا کند. آقای غنی خلاف آنچه میگوید برای صلح و امنیت تلاش میورزد، هیچ تلاشی در این راستا به صورت جدی از خود نشان نمیدهد. او فقط با زبان از صلح و امنیت سخن میگوید، ولی در دل خواهان ادامه وضعیت موجود و حتا بدتر شدن آن است. داکتر عبدالله در این میان که خود را رقیب اصلی آقای غنی در انتخابات میداند، نمیخواهد در میدان رقابتهای انتخاباتی از او عقب بماند. به همین دلیل روزی که تیم دولتساز، برنامۀ انتخاباتی دارد، فردای آن نوبت تیم ثبات و همگرایی است. آقای عبدالله هدف دیگری هم از کارزارهای انتخاباتی خود دارد و آن جلب توجه در صحنۀ بینالمللی و در میان کشورهای ذیدخل در مسایل افغانستان است. آقای عبدالله فکر میکند که جامعۀ جهانی و در رأس امریکا از سیاست بازیهای آقای غنی به ستوه آمده اند و او میتواند جایگزین خوبی برای او باشد. آقای عبدالله حتا به صورت روشن آنگونه که غنی صلح را بحث پس از انتخابات میداند، در مورد آن صحبت نمیکند. او میخواهد به زعم خود برنده هر دو میدان باشد. به این معنا که اگر مسایل صلح در اولویت جامعۀ جهانی و امریکا قرار گرفت و منجر به امضای توافقنامه شد، از آنجایی که ممکن است، آقای غنی پیش از انتخابات و رسیدن دوباره به قدرت چنین توافقنامهیی را نپذیرد و حتا در برابر آن قرار گیرد، آقای عبدالله به باور خود، میتواند در نقش آقای غنی وارد میدان شود و به جای او توافقنامه صلح با طالبان را امضا کند. ظاهراً کشوقوسهای هم که میان وزارت خارجه و آقای غنی وجود دارد، بی ربط با مسایل گفتوگوهای صلح نیست. آقای عبدالله و صلاحالدین ربانی سرپرست وزارت خارجه ظاهراً در یک جبهه قرار گرفته اند و میخواهند آقای غنی را از رینگ مسابقه به تعبیر امرالله صالح بیرون کنند. آقای غنی این وضعیت را دریافته و به همین دلیل در پی پاپوش دوزی و اتهامزنی به آقای ربانی است تا تلاشهای او و داکتر عبدالله را در نطفه خنثا سازد. سفر آقای غنی به عربستان سعودی که بدون شک با گفتوگوهای صلح پیوند دارد، بدون همراهی صلاحالدین ربانی از چنین طرحی پرده بر میدارد. آقای غنی در مسایل مهم فقط به چند تن اعتماد دارد و دیگران را حتا نمیخواهد که در نزدیکی خود هم ببیند. این افراد عبارت اند از قیومی سرپرست وزارت مالیه و همه کاره آقای غنی، حمدالله محب مشاور مغضوب شده شورای امنیت ملی و معصوم استانکزی رییس ناکام امنیت ملی. این چهرهها فعلاً از حواریان بسیار بسیار نزدیک به آقای غنی اند و او هر تهمتی را در نزدیکی با این افراد حاضر است که به جان بخرد. با این حساب همان گونه که وضعیت انتخابات در کشور مجهول است، گفتوگوهای صلح هم حال و روز بهتری ندارد. فقط یک چیز کاملاً واضح در میدان سیاست افغانستان دیده میشود و آن هم جنگ قدرتی است که میان آقای غنی، عبدالله و برخی سیاستمداران دیگر جریان دارد. این جنگ قدرت متاسفانه بر سر منافع ملی کشور نیست، بل بر سر منافع افراد است. آقای غنی به نفع خود میخواهد شرایط را تغییر دهد و آقای عبدالله به نفع خود. هیچ نگرانییی نسبت به آینده کشور و این که چه بر سر افغانستان خواهد آمد، برای این مردان قدرتطلب نمیتواند مطرح باشد.
Comments are closed.