احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۳ سنبله ۱۳۹۸
توقفِ گفتوگوهای صلحِ امریکا و طالبان توانست برگزاری انتخابات ریاستجمهوری را قطعی و مسلم ثابت سازد، اما هنوز انتخابات با تردیدها و تهدیدهایِ فراوانی روبهروست که نپرداختن به آنها میتواند سلامتِ آن را تماماً به خطر بیندازد.
کمتر از دو هفته به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری باقی مانده و چالشهای زیادی در برابرِ این روند خود را برجسته نموده است. نخستین چالش، عدم علاقهمندی مردم به حضور در پای صندوقهایِ رای است. این عدم علاقهمندی اولاً از تجارب تلخِ انتخاباتهایِ گذشته مایه میگیرد و ثانیاً از کمرونق بودنِ رقابتهای انتخاباتی و سستی نامزدان در ارایۀ برنامههایشان.
انتخاباتهای گذشته، قربانی شدنِ آرای پاکِ مردم را در پای معاملاتِ سیاسی و زدوبندهایِ فسادآلود ثابت ساخت و مذاکراتِ صلح نیز بخش اعظمِ دورۀ قانونیِ رقابتهای انتخاباتی را به رکود کشاند. انتخابات پارلمانی سال گذشته، اوج بدنامی در سوابق انتخاباتیِ افغانستان بود که پول و طنازی بر قاعدۀ شمارشِ آرا چیره گشت و داستانهای شرمآورِ آن آفتابی شد. افزون بر آن، شایبۀ تعلیق انتخابات ریاستجمهوری، نامزدان و فعالیتهایِ انتخاباتیشان را چنان تعطیل کرد که همه ترجیح دادند بهجای صرف هزینه و انرژی در این میدان، مترصد برنامۀ صلح باشند.
دومین چالش در انتخابات ششم میزان، حضور رییس حکومت وحدت ملی در صفِ نامزدان است که موجب بیباوری به سلامت و شفافیتِ انتخابات میشود؛ بهویژه اینکه قراین نشان داده که آقای غنی از همۀ امکاناتِ دولتی برای پیروزی در این میدان و تمدید قدرتِ خویش سود جسته و میجوید.
سومین چالش، گسترۀ ناامنیها در کشور است که با واکنش طالبان به توقفِ یکجانبۀ گفتوگوهای صلح توسط امریکا میتواند پهنایِ بیشتری پیدا کند و برگزاری انتخابات در بسیاری از حوزهها را ناممکن و یا بسیار دشوار سازد.
چهارمین چالش، عدم آمادهگیِ کمیسیونهای انتخاباتی برای برگزاری و نظارتِ سالمِ این پروسه است. کمیسیونهای انتخاباتی نیز همانند نامزدان در سایۀ اخبار و شایعاتِ مذاکرات صلح، در استراحت و انفعال بهسر بردند و حالا بهیکباره باید آن را جبران کنند. افزون بر این، چنین فضایی زمینه را برای اِعمال نفوذِ حکومت بهویژه ارگ در کمیسیونها قویاً هموار کرد.
پنجمین چالش، مسالۀ تقلب است که در کشوری به مختصات افغانستان، گریزناپذیر و غیرقابل کتمان خواهد بود؛ به این معنا که تقلب حتماً صورت میگیرد و انگیزه و تلاش برای آن نیز قویاً وجود دارد، اما دولت و نهادهای برگزارکنندۀ انتخابات باید دامنۀ آن را مهار کرده و کوچک و کوچکترش سازند تا جامعه به بُنبست و بحـران و عدمِ تعادل مواجه نشود. این درحالی است که شنیده میشود آقای غنی چهار میلیون برگۀ رایدهی را برای تقلب در ولایتهای مختلف آماده کرده و میخواهد نظر به وضعیت از آنها استفاده کند.
این چالشها همه تحت تأثیر یک واقعیت، بسیار دلهرهآور به نظر میرسند و آن اینکه: فرصتِ بسیار کمی برای مقابله با چالشها وجود دارد و هیچ تضمینی در کار نیست که در سیزده روزِ باقیمانده تا ششم میزان، ابتکاراتِ خاصی از سوی دولت، نامزدان و کمیسیونهای انتخاباتی صورت بگیرد که انتخابات را از وضعیتِ فعلی رهایی بخشد.
با این اوصاف، باید گفت که انتخابات ریاستجمهوریِ پیش رو، یک انتخاباتِ پُرچالش و دلهرهآور خواهد بود که از هماکنون میتوان بینظمی، تقلب و منازعه را در آن مشاهده کرد. مسلماً بخش بزرگی از این وضع، معلولِ مذاکرات صلحِ امریکا-طالبان است؛ مذاکرات صلحی که اگرچه مورد شک و اعتراضِ مردم افغانستان قرار گرفت، ولی از حمایت جامعۀ جهانی برخوردار شد. حالا چه بخواهیم چه نخواهیم، انتخابات ششم میزان به سودِ مذاکراتِ صلح تضعیف شده و جامعۀ جهانی در این معادله، مسوول و حتا مقصر است و باید پیامدهایِ آن را درک کرده و به مقابله با آن آماده شود.
جامعۀ جهانی و نهـادهای بینالمللی میباید در این انتخابات با سخاوتِ بیشتر، ابتکارهایِ ویژهتر و بینشِ عمیقتر به مردم افغانستان یاری برسانند تا اگرچه آنها یک انتخاباتِ ایدهآل را تجربه نکنند، اما متحملِ انتخاباتی قهقرایی، عدالتکُش و منازعهآفرین نیز نگردند.
Comments are closed.