احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۵ سنبله ۱۳۹۸
یازده روز به برگزاری انتخاباتِ ششم میزان باقی مانده، درحالیکه جنگ و ناامنی در شمارِ زیادی از ولایتهایِ افغانستان محسوس است و درست بر اثرِ همین ناامنیها، برقِ یازده ولایتِ کشور به شمولِ کابل قطع شده است.
سه روز میشود که پایتختِ ششمیلیونیِ ما برق ندارد و دلیل این بیبرقی، قطعِ سیم و انهدامِ پایههای برقِ وارداتیِ تاجیکستان و ازبکستان به افغانستان اعلام شده است. نبود برق در پایتخت، بهتنهاییِ خود میتواند اوضاع ناگوار امنیتیِ افغانستان و ضعفِ مفرطِ حکومت در مقابله با حوادث را به نمایش میگذارد.
تأمین انرژی برق همانند سایر خدمات شهری، حداقلنشانۀ پایداری و استقرارِ یک دولت و حکومت شمرده میشود؛ بهنحوی که حکومتها به این امر نگاه استراتژیک دارند. افزون بر این، تأمین انرژی در کلانشهرها بهویژه پایتختهایی که بخش بزرگی از جمعیتِ یک کشور و نقاط راهبردی را در خود جای دادهاند، مساوی با مشروعیت و کاراییِ حکومتهاست که اگر خلافِ این ثابت شود، حکومتها مشروعیت و کاراییشان را نزد جامعه از دست میدهند.
در مورد حکومتِ فعلی باید گفت که اگر مبنای مشروعیت را تأمین امنیت و ارایۀ خدماتِ عمومی قرار دهیم، این حکومت از مشروعیت کاملاً تهی شده و صرفاً از روی ناگزیری و هراس از آیندۀ ناگوارتر است که مردم بازهم به یکچنین حکومتی مراجعه و استناد میکنند. ناامنی در کشور جدا از مسالۀ جنگ و ترور، در عرصههای اقتصادی و فرهنگی و جامعهگانی بیـداد میکند و حکومت همچنان در تأمین امنیت در بُعد نظامی، عاجز مانده و فرهنگ و جامعه و اقتصاد را در تاقچه نهاده است. از همینرو تذکرِ بیبرقی صرفاً از این منظر صورت میگیرد که شدتِ جنگِ نیروهایِ طالبان علیه حکومت، باعثِ این بیبرقیِ تقریباً سرتاسری شده و این ناامنی و بیبرقی نیز مصادف شده با برگزاری انتخابات ریاستجمهوریِ ششم میزان که نظر به حوادث و معادلاتِ سیاسییی که بر افغانستان گذشته، میتوان آن را حساسترین انتخابات در هجده سالِ اخیر کشور خواند.
پرسش اساسی این است: درحالی که برگزاری چنین انتخاباتی وارد شمارشِ معکوس شده، چگونه حکومت میتواند امنیتِ لازم را برای انجام این مهم فراهم کـند؛ آنهم حکومتی که چند روز است نتوانسته یک محیطِ امن برای استقرار و وصلِ مجددِ پایهها و خطوط برقِ وارداتی در بغلان فراهم آورد؟
قابل توضیح است که امنیتِ انتخابات را نمیتوان بهیکباره در روز برگزاریِ آن به ارمغان آورد و شاهد صفکشیدنهایِ مردم در پای صندوقهای رایدهی بود. مبرهن است که آتشِ جنگ و تهدید طالبان، بر روحیۀ مردم جهت حضور در پای صندوقهای رای تأثیرِ سوء گذاشته و برای محوِ چنین تأثیری لازم است که حداقل ده روز قبل از برگزاری انتخابات، امنیتِ لازم در تمام ولایتها و زیرمجموعههای آنها و همۀ مراکز رایدهی استقرار یابد تا مردم بهتدریج به خود جرأت دهند از خانه بیرون شوند و بدون هراس از انتقام طالبان، رایشان را به صندوق بریزند.
یقیناً دغدغۀ ناامنی، فقط به عدم حضور یا حضورِ کمرنگِ مردم در پای صندوقهای رای خلاصه نمیشود؛ بلکه ناامنی زمینۀ تقلب آنهم از نوعِ گوسفندی را فراهم میآورد. به این ترتیب که در مناطقی که نه رایدهنده حاضر میشود و نه ناظران؛ زورمندان و دلالانِ زیادی یافت میشوند که در بدل پول، صندوقهای رای را به نفعِ یک یا چند نامزد پُر کنند. به عبارت دیگر، در مناطقِ ناامن احتمالات و زمینههای زیادی برای تقلب و جعلکاری وجود دارد؛ وضعیتی که در فردای انتخابات، رسیدهگی به آن و تشخیصِ آرای سره از ناسره بسیاردشوار و حتا ناممکن میگردد.
بیبرقی سراسریِ این روزهای کابل، نمایانگرِ ناامنیِ سراسری در افغانستان است و در یک چنین اوضاعی، بهترین حالتی که میتوان برای انتخاباتِ ششم میزان متصور بود، یک انتخاباتِ چرتکهیی است؛ انتخاباتی محروم از همۀ لوازم و بایستههایِ اساسی و پیشرفته که در آن تمامِ محاسبات با سرعت و دقتِ پایین صورت میگیرد و هیچ اعتنایی هم به تبعاتِ بحرانزایِ خود نمیداشته باشد.
Comments are closed.