احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمـد عمران - ۲۹ سنبله ۱۳۹۸
انتخابات سال روانِ ریاست جمهوری هرچند از نظرِ گستردهگی مشارکت، عدم تقلب و عدالت انتخاباتی، افقهای روشن و رهاییبخشی را نوید نمیدهد؛ اما در سطح مبارزاتِ انتخاباتی و ارایۀ چهرههای برنامهمحور و امیدبخش در هجده سالِ گذشته کمنظیر بوده است. در کنار اینکه هنوز یک تعداد تیکهداران انتخاباتی، قومی و قدرتطلب همچنان در عرصۀ رقابتهای انتخاباتی حضور دارند و تلاش میورزند به هر شکلی که شده و مقدور است، روند انتخابات را به نفعِ خود مصادره کنند؛ ولی تیمهای تازه، با برنامه و آیندهنگر نیز پا به میدان گذاشته اند.
در انتخاباتهای گذشته اکثرِ کسانی که وارد کارزارهای انتخاباتی میشدند، چهرههای مشخصِ سیاسی بودند که به نحوی از آغاز تحولاتِ جدید سیاسی افغانستان در محور قدرت قرار داشته اند. این چهرهها و افراد چنان همه چیز را در انحصارِ خود گرفته بودند که کمتر مجالی برای تیمهای ملی و دارای انگیزههای مثبتِ تغییر و تحول در کشور مساعد میشد. اما در انتخابات سالِ روان میبینیم که همپا با تیمهای زر و زور و تزویر، تیمهایی نیز حضور دارند که از میان مردم برخاسته اند و دغدغۀ اصلیشان واقعیت بخشیدن به آرزوهای دیرینۀ مردمشان است.
تیم وفاق ملی به رهبری احمد ولی مسعود، یکی از همین تیمهای انتخاباتی است که با برنامه و ایجاد امیـد برای فرداهایِ شکوهمند وارد مبارزات انتخاباتی شده است. آقای مسعود از چهرههای مطرح سیاسیِ دو دهۀ اخیرِ کشور است که بدون مجاب و مرعوب شدن در قدرت سیاسی، در میان مردمِ خود به آگاهیدهی و اندیشهورزی پرداخته است.
آقای مسعود خط فاصلِ میان دیروز و فـردای کشور است؛ دیروزی پُر از خشونت، استبداد و قدرتطلبی و فردایی نامشخص و گنگ. آقای مسعود میخواهد با تیوریزه کردن وضعیت کشور، نسخهیی قدرتمند برای حلِ بحرانهای کشور بپیچد؛ کاری که در توان و قدرتِ بسیاری از سیاستمدارانِ دیروز و امروزِ ما نبوده است.
بسیاریها در افغانستان، قدرت سیاسی را یا به گونۀ مورثی و یا هم در تبانی با قدرتهای دیگر بهدست آورده اند. قدرت سیاسی هرگز آنگونه که فکر میشود، در اختیار مردم نبوده و مردم در تحولات سیاسی دخیل نبوده اند. آقای مسعود میخواهد که این قدرت دوباره در اختیارِ مردم قرار گیرد و آنها بر آینده و سرنوشتِ خود حاکم باشند. به همین دلیل، آقای مسعود طی هجده سالِ گذشته بدون آنکه قدرت سیاسی او را به ابزاری برای تریبونهای سنتی، قومی، سمتی و زبانی تبدیل کند، بانگی برای رهایی و تفکر در بستر وفاق و آجندای ملی بوده است. آقای مسعود با چنین کارنامه و برنامهیی، وارد انتخابات شده و حالا در بسیاری از حوزهها و مناطق افغانستان به چهرهیی محبوب و مردمی مبدل شده است.
مردم افغانستان از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، صـدایِ وفاق ملی را شنیده اند و آن را از خود کرده اند. استقبال بینظیرِ مردم از تیم وفاق ملی در اقصانقاط کشور، نشان میدهد که انتخابات دیگر ابزاری برای سلطه و تملکِ قدرتِ سیاسی در ابعاد کوچکِ قومی و زبانی برای تأمین منافع گروهی بوده نمیتواند. آنانی که امروز دم از برنامه و اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی میزنند، در حقیقت مهرههای سوختۀ سیاست اند که هیچ حرفِ تازه و نوی برای نسـل امروز و فردای کشور ندارند. تیمهای دولتساز و ثبات و همگرایی که همین اکنون قدرت سیاسی را در اختیار خود دارند، برای حل معضلاتِ کشور در پنج سالِ گذشته چه نسخهیی را عملی کردند؟ آنها چه حرفِ نو و قابل اتکایی میتوانند برای جلب حمایت مردم داشته باشند؟ وقتی کسی از تمام قدرت سیاسی و اقتصادیِ موجود نتواند کمترین نفعی به مردم برساند، آنگاه چه تاج گُلی برای فردایشان بر سرشان خواهد گذاشت؟
مردم دیگر فریب شعارهای بیپشتوانه، وعدههای توخالی و سبوتاژهای قومی را نمیخورند. مردم دیگر دوست ندارند که ببینند کسانی افغانستان را برای منافع شخصی و تیمیشان تکهپاره میکنند. آقای غنی مگر در پنج سال گذشته چه کاری به این کشور کرده است؟ کارنامهاش را ببینید و قضاوت کنید! مردم خون گریسته اند، با شکم گرسنه سر به بالین فقر گذاشته اند و در سوگِ عزیزانشان روزگار سپری کرده اند. آیا انتخابِ آنها بود که حاکمانی چنین بیرحم و قساوتپیشه داشته باشند؟
بدون شک خیر!… در هجده سالِ گذشته اراده و خواستِ مردم به گروگان گرفته شده بود و امروز روز رهایی از این وضعیت است. مردم افغانستان با آمدنِ تیم وفاق ملی که از دیرزمانی آرزوی آن را در سر میپروراندند، جانِ تازه گرفته اند. بحث اصلیِ امروز در حلقههای مختلف دانشگاهی و مردمی، وفـاق ملی به عنوان روزنهیی برای رسیدن به آرزوهای یک ملت است؛ ملتی که دیروز قهرمان ملی کشور را حامی و پشتیبانِ منافع بزرگِ خود شناخته بود و امروز در وجود احمد ولی مسعود و تیم وفاق ملی، آن رسالتِ بزرگ را احساس میکند.
Comments are closed.