احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۳۱ سنبله ۱۳۹۸
نشر یک مکتوب در فضای مجازی که در آن اشرفغنی اربابِ ارگ معاش ۴۱هزار دالری را به یکی از مشاورانِ خود در بخش معادن اختصاص داده، سروصداهای زیادی را برانگیخته است. بسیاری از کاربران فضای مجازی، اختصاص چنین معاشی را به یکی از مشاورانِ ارگ که بیشتر از معاش رییسجمهوری امریکاست، نوعی دزدی از پولهای مالیهدهندهگانِ افغانستان و کمکهای جهانی به این کشور در عرصۀ بازسازی و غلبه بر مشکلات اقتصادی و امنیتی دانستهاند. از آنطرف ارگ در پاسخ به این واکنشها که بهنوعی صحهگذاری بر ادعای مطرحشده در مکتوب است، طوماری از معاشهای زمان حکومتداری حامد کرزی رییسجمهوری پیشین را نشر کرده که نشان میدهد در آنزمان معاشِ برخی از مشاورانِ حکومت تا صدهزار دالر امریکایی نیز میرسیده است. کسی که این طومار را نشر کرده، اشارهیی به مکتبها، معلمها، سربازها و چه و چههایِ دیگرِ خیالی نیر در زمان آقای کرزی کرده است.
در واکنش به این طومار، وحیدالله شهرانی وزیر معادنِ زمانِ آقای کرزی مدعی شده که در آنزمان چنین معاشهایی وجود داشته که از طریق نهادهای خارجی برای تسهیلِ فعالیتها در بخشهای مختلف پرداخت میشده است و از جمله آقای غنی نیز بیش از سه سال از این وزارت معاشِ ۲۸ هزار دالری دریافت کرده است.
افشاگریهای اینچنینی البته میتواند نشان دهد که حکومتهای افغانستان چقدر حکومتهای فاسد و ناکارآمد بودهاند. در حکومتی که حالا ملامتیهای اصلیِ آن به آقای کرزی تعلق گرفته، اکثرِ همین مقامهای فعلی که سکاندار مدیریت کشور هستند، به عنوان مقامهای عالیرتبه حضور داشتهاند. آقای غنی در آن حکومت سمتهای وزیر مالیه، رییس دانشگاه کابل و رییس برنامۀ انتقال مسوولیتهای امنیتی را به عهده داشته است. کسانی که از سوی ارگ ادعا میشود که مکتبهای خیالی ساخته بودند، همین حالا به حیث وزیر در کابینۀ فعلی کار میکنند. اگر این ها دزدند، که بدون شک هم هستند، چرا محاکمه نمیشوند؟ اگر آقای غنی سرِ جوال را با دزدها نگرفته بود و خودش نیز یکی از همان دزدها نیست، پس چرا کسی را که مکتبهای خیالی ساخته، وزیر مقرر نموده است؟ آنهایی که چنین طومارهایی را در فضای مجازی نشر میکنند و گویا تلاش دارند دزد اصلی را پنهان کنند، چرا از خود نمیپرسند که آقای غنی در این هجده سال کجا بوده است؟ آیا او بخشی از حکومتهای پس از طالبان نبوده است؟ آیا او یکی از معمارانِ نظام پس از طالبان نیست؟
اینکه در حکومتِ آقای کرزی دزدی و فساد وجود داشته، به هیچوجه مسوولیتِ افرادی مثل آقای غنی را در قبال وضعیت کاهش نمیدهد. اگر در آن حکومت فساد مالی وجود داشته که بدون شک وجود داشته، پس کسی که به حیث وزیر مالیه کار کرده نیز در دزدی با آن حکومت شریک بوده است.
آقای غنی اینهمه پول و سرمایه را در داخل و خارج کشور از کجا کرده است؟ به چپلیهای ارزانقیمت و لباسهای چروکیدۀ این آدم نباید فریب خورد، او یکی از سرمایهدارهای اصلیِ افغانستان است که میلیونها دالر سرمایه را در داخل و خارج افغانستان دارد. نظام افغانستان، متأسفانه یک نظامِ ارزشمدار و حامی اکثریتِ بیبضاعت و زحمتکشِ کشور نیست. این نظام، نظام تبعیض و دزدی است؛ نظامی که خود را به ارزشهای سرمایهداری جهانی متعهد میبیند و از آن حمایت میکند و از همینرو هر روز فاصلۀ غنی و نادار در کشور بیشتر میشود.
سرمایهداری، خشنترین و بیرحمترین نوع نظام در جهان است. برای سرمایهداری جهانی، چیزی بالاتر از منافع اقتصادی آن وجود ندارد. جنگها و ویرانگریها برای بقا و فربهشدنِ سرمایهداری جهانی بهراه انداخته میشوند. آقای غنی و نزدیکانِ او سرمایهدارها و بورژواهایِ افغانی اند. آنها هر روز بر داراییهایِ خود میافزایند و مناسبات انسانکشِ سرمایهداری را تقویت میکنند. چرا در یک حکومت معاشِ یک فرد که کاراییاش هم زیر سوال باشد، چنان نجومی باشد که سروصداهایِ جمعی را برانگیزد؟ چون نیت و خواستِ آقای غنی و اطرافیانِ او خدمت به اینگونه افراد و منافعشان است. همین حالا افراد زیادی در حکومت کار میکنند که معاشهای دالریِ عجیبوغریب میگیرند، اما در همین کشور میلیونها معلم و کارمندِ دولت که قشر پایینِ جامعه به زعم آقایانِ سکاندارِ سیاست کشوراند، معاشِ ماهانۀشان از ده هزار افغانی بیشتر نمیشود. این همان عدالتِ عمری است که آقای غنی فریاد میزند؟ این همان حکومتی است که برای ارتقای وضعیتِ معارف و آموزش و پرورش گلو پاره کرده است؟
این آقایان خود دزدهایِ چراغ به دست اند ولی وقتی پای حسابدهی و شفافیت مطرح میشود، شعار انتخاباتیِ خود را «حساب میدهیم و حساب میگیریم» قرار میدهند. مگر چند روز پیش در واکنش به فساد موجود در حکومت آقای غنی، امریکا بخشی از کمکهایِ خود را واپس نساخت؟ خوب است کمی فکر کنیم و پیش از انتخابات، شعارهای نامزدان را با عملکردها و ایدیولوژیهایی که از آنها طرفداری میکنند، بسنجیم تا دوباره فریبِ زبانهای چربونرمشان را نخوریم.
Comments are closed.