احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۲ جوزا ۱۳۹۴
چهار شنبه ۱۳ جوزا ۱۳۹۴
یادداشت: «افغانستان به کدام مسیر روان است»، عنوان نشست جمع بزرگی از نخبهگان کشور پیرامون وضعیت نگرانکنندۀ جاری بود که روز دوشنبۀ هفتۀ گذشته (۴ جوزا) از طرف کنفرانس آجندای ملی در کابل برگزار گردید.
در این نشست، نخبهگان سیاسی و تحلیلگران، ۹ ماههگی دولت وحدت ملی را به نقد و بررسی گرفتند و نگرانیهای خود را از ناحیۀ بازی کلان و پروژۀ بزرگ، موج افراطگرایی، پدیدۀ نوظهور داعش، نقش آیاسآی و موقعیت نامعلوم افغانستان ابراز داشتند. نقش برجستۀ نخبهگان کشور در معادلات جاری نیز مورد گفتمان قرار گرفت.
اشتراککنندهگان این کنفرانس ضمن تأکید بر تقویت نظام اما تغییرات در نحوۀ حکومتداری، تطبیق مو به موی تفاهمنامه اما دعوتِ لویه جرگۀ اضطراری در مدت ششماه، به ضرورتِ تهیۀ یک استراتژی مدونِ ملی در چارچوب آجندای ملی، سرتاسری ساختنِ کنفرانسهای دایمالفعال آجندای ملی، تشخیص مشکلات و یافتن راه حلها و سایر مسایل ملی پرداختند.
اینک دیدگاههای مطرح شده توسط نخبهگان این کنفرانس را میخوانید:
بخش ششم
نصیراحمد فرهمند: تشکر از جناب احمدولی مسعود، به شما عرض کنم که حکومت وحدت ملی چه کارهایی را میتوانست انجام دهد؛ ولی انجام نداد.
حکومت وحدت ملی میتوانست در سیاست داخلی خود و در بین سیاسیون صداقت داشته باشد که نداشت؛ رهبران حکومت وحدت ملی در ایجاد تضادها و ناکامیها دست داشتند و حال ما چالشهای به وجود آمده را در بین این حکومت عملاً میبینیم.
حکومت وحدت ملی میتوانست توازن را در تصمیمگیری خود ایجاد کند، ولی نکرد. یک طرف تصمیم میگیرد، ولی طرف دیگر آن را نمیپذیرد.
حکومت وحدت ملی میتواند تذکره برقی را بعد از بررسی و تهیه مراحل قانونی آن برای مردم توزیع کند، ولی توزیع نمیکند.
حکومت وحدت ملی میتواند در آوردن اصلاحات در نظام انتخاباتی مسوولانه عمل کند و اصلاحات را در نظام انتخاباتی بیاورد، ولی این کار قصد نمیکند. چرا؟ اشخاص تصمیم گیر در حکومت وحدت ملی؛ پیاده کردن دموکراسی را در کشور باخت خودشان خیال میکنند، به ایجاد پشتوانه سلسله مراتبی باور ندارند و تا آنها اصلاح نشوند، اجازه آوردن اصلاحات در نظام انتخاباتی را نمیدهند.
حکومت وحدت ملی توان تدابیر امنیتی را به برگزاری لویه جرگه اضطراری دارد، ولی نمیکند و ما معتقد بر این استیم که لویه جرگه اضطراری برگزار نخواهد شد.
حکومت وحدت ملی میتواند در تخار، بغلان، قندز و… نقاط شمال افغانستان امنیت را تأمین کند؛ ولی نمیکند. مثلاً در قندز سیاست جنگ بسیار باز است. یک طرف طالب است، ظلم میکند، از سیاستهای سوخته خود استفاده کرده و بودجه اجباری بالای مردم تحمیل میکند و یک طرف دیگر بقایای ضد طالبانی یا ارتش افغانستان است که در حال درگیری با دشمن قرار دارد.
طرف سوم به صورت نمادین عملاً جلوی جنگ را در دست دارد و برای کسانیکه عملاً در صحنه جنگ استند، گفته میشود که حق نام گرفتن از دشمن را ندارید، حق شلیک کردن را به طرف دشمن را ندارید. بناً حکومت وحدت ملی میتواند ابتکار عمل جنگ را در اختیار ارتشملی قرار بدهد و مانع حملات نیرویهای افغانستان در صحنه جنگ نشود.
ما میدانیم مردم نمیتوانند که در زیر ظلم طالب باشند، شاهد پیشروی طالبان باشند، شاهد جنایت طالبان برفامیل خود باشند و مجبور استند که خود سلاح را به دست بگیرند؛ از مردم و منطقه خود دفاع کنند.
این کیها بودند که نا امنی و جنگ را در شمال افغانستان و جنوبشرق افغانستان انتقال دادند، باید این را پیدا کنیم که در پشت پروژۀ ناامن سازی شمال و شرق دست کیها قرار دارد.
بناً حکومت وحدت ملی در مهار ساختن جنگ و ایجاد اصلاحات در نظام انتخاباتی میتوانست کارهای چشمگیری را انجام دهد، انجام نداده و من فکر میکنم که تا آخرهمچنان انجام داده نخواهد توانست.
شاهگل رضایی ـ عضومجلس نماینده گان: با عرض سلام خدمت تمام مجلس. در مورد اینکه حکومت وحدت ملی روی یک مجبوریت به وجود آمد و نگرانیهای مردم افغانستان منجر به این شد که یک چتری بهنام وحدت ملی ایجاد شود، در این شکی نیست. دولت پیشین افغانستان در سیزده سال با تجربه ناکام خود، نتوانست از کمکهای جامعه جهانی درست استفاده کند.
دوتیم انتخاباتی که با شعارهای بلند بهطرف انتخابات رفتند، نتوانستند در تحقق یافتن وعدهای داده شده برای مردم کامیاب باشند.
حکومت وحدت ملی هم اپوزیسیون و هم پوزیسیون را در اختیار خود قرار داده، یک بخش دولت تصمیم میگیرد، ولی بخش دیگر در نقش اپوزیسیون عمل میکند و از کارکرد آن انتقاد میکند.
هیچ گروه به عنوان فشار که از بیرون طرحی را برای اصلاح در نظام دولت ارایه کند، وجود ندارد و این کار باعث شده که حکومت وحدت ملی در یک حلقه بسیار کوچک تصمیمهای بزرگ بگیرد.
من فکر میکنم که ما برخی موضوعات بزرگ را با استفاده از گروههای فشار در سطح کوچک تصمیم میگیریم. مثلاً در قانون اساسی تصویب سیاست کلی کشور جزء صلاحیتهای شورای ملی است. دور پانزدهم و شانزده شورای ملی بار بار تاکید کردند که سیاست کلی کشور باید به تصویب برسد، اما این کار انجام نشد.
امروز بحث صلح و جنگ در افغانستان بسیار یک بحث اساسی است که بخش از سیاست کلی کشور است.
امضاء تفاهم نامه امنیتی که توسط یک حلقه کوچک انجام میشود، افکار عامه را مغشوش میسازد. این بخشی از سیاست خارجی افغانستان است و سیاست خارجی یک بخش از سیاست کلی کشور را تشکیل میدهد. گفتوگوهایی که در قطر و جاهای دیگر برگزار میشود، بر میگردد به بحث سیاست کلی کشور.
تا زمانیکه تصمیمگیریهای کلان در سیاست خارجی از حلقۀ کوچک بیرون کشیده نشود، به فکر من حکومتوحدت ملی کامیاب نیست و ما که نخبهگان و تحصیل کردهگان استیم، از نمایندهگی مردم حرف میزنیم، باید نگرانی مردم را مهار سازیم.
امضای تفاهم نامه با پاکستان در حقیقت چند پارچهگی را در بین مردم و حکومت افغانستان نشان داد. وقتی کشوری که هنوز هم از افغانستان یک تصویر دشمن دارد، امضاء چنین تفاهم نامه جز افزایش انتحار و انفجارسودی بشتری برای افغانستان نخواهد داشت.
در اخیر پشنهاد من این است که با هردو رهبران دولت وحدت ملی، آقایان عبدالله و غنی صحبت شود و فشار از طرف کسانی که نگرانی مردم را میبینند، در جلسات و با یک آجندای بزرگ به دولت رسانده شود.
در افغانستان تنها هشت گروه است که تما قدرت را از دولت مرکزی گرفته الا ولسوالیها در دست دارند. باید قدرت از انحصار این گروهها کشیده شود.
هادی میران: بخشی از سخنانی را که آقای محمود کرزی و مشخصاً جناب سجادی اشاره کردند، من تأیید میکنم و دو نکتۀ بسیار مختصر را به عنوان راه حل، یا پشنهاد حضور شما اشاره میکنم.
آنچه که دولت وحدت ملی تا حال انجام داده و پیرامون آن صحبت صورت گرفت و به چشم اندازهای متفاوت نگرسته شد؛ متسفأنه دولت فاقد ارایه خدمت است، مردم در توقع است که نیازهایشان از طرف دولت پاسخ گفته شود و به مشکلات مردم راه حل ارایه شود، این در توان و مدریتی دولت نیست.
تنها راه حل، فشار بر دولت است که در گام نخست یک انسجام سیاسی به وجود بیاید و در گام بعدی یک مدریت؛ کار آمد در داخل دولت وحدت ملی ایجاد شود که حد اقل پاسخگو به نیازهای مردم باشد.
این نیازها عبارت از امنیت، کار، سیستم های کاری و… است. شما مشاهده میکنید که ما در یک وضیعت بد امنی قرار داریم و دوماه قبل یک نفر در مرکز شهر کشته میشود، تقریباً در یکونیم ساعت در لگد مال مردم قرار داشت؛ ولی نه قومندانیامنیه خبر میشود؛ نه حوزه امنیتی پولیس خبر میشود، در حالی که در بیخ گوش ریاست جمهوری چنین واقعه تلخ صورت میگیرد، بلآخیره در دولت هم به این مسأله کدام توجه نمیشود.
ما تا دیروز وزیر دفاع که مدیریت جنگ را میکند، نداشتیم و تعریف مشحص از دشمنان مردم افغانستان نداریم. ما با کسانی که گفتو گوی صلح داریم در کجا استند؛ به ویژه طالبان در کجا قرار دارند؟ طالبان دشمنان مردم افغانستان استند و با آنها باید گفتوگوی کنیم.
ما حال در نقطه قرار گرفتیم، امید واری نسبت به آینده کم رنگتر میشود و بخش از افغانستان دست خوش تحولات و مشکلات امنیتی قرار میگیرد.
به نظر من جز اعمال فشار بالای دولت و ایجاد یک مدریت کار آمد در داخل دولت و متوجه ساختن دولت به مشکلات مردم گزینه دیگری نیست و تنها؛ این راهها میتواند روزنه امید برای مردم افغانستان باشد.
بانو ناهید: دولت فعلی که مسما به وحدت ملی است، یک بار کجی است که هیچگاه به منزل مقصود نمیرسد، افغانستان به مسیر تاریخی روان است که با زورگویان انتهای تاریکی را در پیش دارد.
اینها میخواهند صفحات زرین جهاد و مقاومت مردم افغانستان را پاک کنند، مردم افغانستان به یک رهبر واقعی و دل سوز ضرورت دارند. با داشتن چنین رهبری ما میتوانیم به صلح سرتاسری در کشور برسیم.
مقصودی: من هم با تأیید گفتههای جناب جنرال صاحب امرخیل که موضوعات مهم را اشاره کردند.
ما در بازی بزرگی درجهان و منطقه قرار داریم و تمام کشورهای کوشش دارند که ما را تحت یک چتری قرار دهند.
وقتی که ما این بازی های بزرک را می بینیم، این بازی ها مرحله جدید را در افغانستان پیش گرفته اند.
جنگ های تازه در بین روسیه و جهان غرب برسری اوکراین صورت گرفت، افغانستان از این جنگها تأثیر پذیر خواهد شد.
در افغانستان امریکا میخواهد از جنگها و نا امنیهای که در ولایات شمال جریان دارد، استفاده کرده و در کشورهای آسیایی میانه نفوذ پیدا کنند.
ما کوشش داریم با دشمن افغانستان صلح کنیم، باید از دوست و دشمن خود تعریف مشخص داشته باشیم.
وقتی ما داعش میگویم؛ یعنی داعش چه است؟ داعش از آسمان پایان نیامده، طبعاً داعش را یک کسی ساخته؛ و این پول گزاف که داعش به دست میاورد از کجا مییاید؟ باید بدانیم که در پشت پرده این گروه ها که در افغانستان نگرانی مردم را برانگیخته اند کیها استند. امروز اشخاص که درجنگ از گروه داعش زخمی میشود در اسراییل تحت مدوا قرار میگیرند و پول که برای داعش داده میشود از طریق ترکیه داده میشود.
حال که در باره دولت وحدت ملی بحث میکنیم، به گفته جنرال صاحب که تاهنوز حکومتی؛ وحدت ملی هرگز برنامه برای پیشرفت افغانستان ندارد.
آقای کرزی گفته بود: یکی از پایههای بزرگ در افغانستان اقتصاد است، امروز همه ما میدانیم که اقتصاد مردم افغانستان بسیار ضعیف است. بناً وقتی ما میتوانیم در سیاست بیرونی کشور خود تأثیر گذار باشیم که یک اقتصاد قوی داشته باشیم و دست ما به بیرونیها دراز نباشد.
این را خوب بدانیم کسی به رضای خدا به ما کمک نمیکند، بهخاطری که افغانستانیها چشم زیبا دارند و ابروی زیبا دارند، برای شان کمک کنیم. هرکشوری که بهنام دوست در افغانستان مییاید؛ یک هدف مشحص دارد. اگر کشورهای همسایه مانند، پاکستان، هند، ایران و تاجکستان و… است. هدفی را دنبال میکنند و کشورهای بزرگ که در افغانستان حضور دارند؛ نیز یک هدف را دنبال میکنند.
ما هدف خود را باید تعیین کنیم که هدف ما در قبال این کشورها چیست؟ ما وقتی هدف تعیین کرده میتوانیم یک ملت متحد باشیم. وقتی هدف تعیین کرده میتوانیم که از دل و جان به افغانستان کار کینم و این حس در وجود ما زنده شود.
در حکومت وحدت ملی نباید به اساس شناخت فلانی و فلانی در چوکات سهم داده شود، بل به اساس یک میکانیزم درست کدری و مسلکی به تمام مردم منحیث شهروند در افغانستان استند؛ در دولت سهم داده شوند. در غیر این صورت، دولت وحدت ملی ناکام است و ناکام خواهد بود.
تمام این مشکلات وقتی حل خواهد شد که همه مردم افغانستان متحد به طرف یک جرگه اضظراری برویم.
Comments are closed.