احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران - ۰۱ ثور ۱۳۹۸
حملۀ تهاجمی به بخشی از وزارت مخابرات در مرکز شهر کابل و همزمان تشدید جنگها در برخی ولایتهای کشور نشان میدهد که افغانستان تا رسیدن به صلح و امنیتِ کامل هنوز راه درازی را در پیشِ رو دارد. حالا طالبان ضمن اینکه به دیپلماسی رو آورده و در حال گفتوگو و مذاکره با امریکاییها قرار دارند، در عین حال تلاش میورزند که از صحنۀ نظامی نیز دور نمانند و بیشترین استفاده را از آن به عنوان ابزار فشار ببرند.
این وضعیت در حالی ادامه دارد که در داخل افغانستان نیز بیسروسامانی و پراکندهگی به اوجِ خود رسیده است. حکومت وحدت ملی در ماههای اخیر به صورتِ افتضاحآمیزی ناکامیهایِ خود را چندینبرابر افزایش داده است. هر گامی که در جهت صلح و امنیت برداشته میشود، در همان نخستین لحظات به دلیل عدم کفایت سیاسیِ تیم حاکم به بُنبست میخورد. اشرفغنی رییس حکومت وحدت ملی بدون آنکه سنگینیِ جنگ و وضع بدِ اقتصادی را روی شانههای خود احساس کنـد، با برنامههای اشتباهآمیز و قوممحور تلاش دارد که قدرت سیاسی را همچنان در اختیار داشته باشد. نشست دوحه هرچند که نمیتوانست به معضل جنگ در کشور خاتمه دهد ولی میتوانست نخستین گام برای زمینهسازی صلح در کشور به شمار رود. اما این فرصت به صورتِ مضحکی از دست رفته و معلوم نیست باز چه زمانی برای نشستِ بعدی برنامهریزی خواهد شد.
در حال حاضر به نظر میرسد که قطر نیز در موضوع صلحِ افغانستان نتوانسته غیرجانبداری خود را حفظ کند. این کشور که از گذشته با طالبان روابطی داشت، حالا میخواهد از این روابط به سود منافعِ خود علیه رقبای منطقهییاش استفاده کند. بازیگران دیگر هم کمتر از شیخنشینانِ قطری نیستند. آنها نیز به دنبال منافع خود اند و چیزی که در این میان واقعاً به حساب نمیآید، وضعیت مردم افغانستان است که با طولانی شدن جنگ و اوضاع بد اقتصادی، روزهای سختِ زندهگی خود را سپری میکنند.
بهارِ امسال که گفته میشد بهار صلح برای افغانستان خواهد بود، عملاً به بهار خونین تبدیل شده است. طالبان نه قصد متوقف کردنِ جنگ را دارند و نه هم برای صلح تلاش و تمایلی از خود نشان میدهند. این گروه که در حال حاضر امریکا را به آمدن به میز مذاکره مجبور کرده است، جنگ را مهمترین و کاراترین ابزار موفقیتِ خود میداند. فرماندهان طالبان در بسیاری از مناطق کشور به صورتِ واضح به مردم گفتهاند که حاضر نیستند حتا در صورت کدام توافقِ احتمالی جنگ را پایان دهند. به گفتۀ آنان جنگ اگر نمیبود، امریکا حاضر به مذاکره و گفتوگو نمیشد. پس به باور این عده از فرماندهان طالبان اگر جنگ همچنان ادامه پیدا کند، این گروه زودتر به خواستها و هدفهای سیاسی خود میرسد.
از جانب دیگر، طالبان به خوبی درک کردهاند که نمیتوانند با نوع نظام فعلی افغانستان سازگاری داشته باشند. این گروه نه چیزی به نام دموکراسی را به رسمیت میشناسد و نه ارزشهای جمهوریت را قبول دارد. طالبان اینگونه ارزشها را تفکر غربی میدانند که میخواهد جوامع اسلامی را نابود کند. پس هیچ اُمیدی برای رسیدن به توافق حداقل در کوتاهمدت با طالبان وجود ندارد. این موضوع را سیاسیون و مردم عادیِ افغانستان هم درک کردهاند. اما مشکل اصلی از جای دیگر نشأت میگیرد و آن نارکارآمدیِ حکومت در مدیریت جامعه به سوی صلح است.
بحث تنها بر سرِ طالبان و خواستههای این گروه نیست. شاید طالبان هرگز آماده نشوند که در سایۀ نظام فعلی به جنگِ خود پایان دهند، آن وقت طرح بدیل چه خواهد بود؟ آیا سیاسیون افغانستان به این نکته توجه کرده اند؟
این را فراموش نباید کرد که طالبان بیشتر از آنچه که هستند، در سیاستهای منطقهیی و جهانی بزرگنمایی میشوند. شاید برخی کشورها سود خود را در آن میبینند که طالبان را بزرگنمایی کنند، ولی مردم افغانستان بهتر از هر کسی میدانند که طالبان قدرتِ آنچنانی به شمار نمیروند که امروز همه برای نزدیک شدن به آن میانِ خود مسابقه گذاشتهاند. مشکلات افغانستان بیشتر و فراتر از تهدیدهای طالبان است. اگر افغانستان از داخل جور باشد و حکومتی واقعاً مردمی در رأس امور قرار بگیرد، بدون شک که طالبان در صحنۀ نظامی باقی نخواهند ماند. طالبان را برخی قدرتهای منطقهیی و حکومتهای ضعیفِ افغانستان چنین قدرتمند نشان میدهند. کُل جنگ طالبان به حملات انتحاری و گاهی حملات چریکی خلاصه میشود. این نوع حملات قابل پیشگیری اند و میتوان با مقداری صرف انرژی و به کار بستن تدابیر امنیتی آنها را خنثا کرد؛ ولی متأسفانه رهبری حکومت توانایی چنین کاری را ندارد.
آقای غنی در رؤیاهایش زندهگی میکند اما کار سیاسی، خواب و توهم نیست. وضعیت افغانستان قابل تغییر است به شرط آنکه مردم در کنار حکومت قرار بگیرند و منافع خود را در آیینۀ آن ببینند. وقتی آقای غنی افرادی چون ضیاء امرخیل سوپرستار تقلب و جعلکاری را خلاف خواست و رای مردم بر آنها تحمیل میکند، واضح است که وضعیت کشور رو به بهبود نخواهد گذاشت و مردم از حکومت فاصله خواهند گرفت.
آقای غنی خود و کشور را قربانی منافع قومیِ خود ساخته و این بدترین اتفاقیست که در ظرف پنج سال حکومت وحدت ملی شاهد آن بودهایم. طالبان در بهار میجنگند و در زمستان خوابِ صلح میبینند. این دور باطل قرار است که تا دیرزمانی در سایۀ حکومتهای تحمیل شده ادامه پیدا کنـد.
Comments are closed.