گزارشگر:نویسنده: محمد امیر رنا، روزنامۀ دان/ ترجمۀ: سیداکرم بارز - ۱۶ میزان ۱۳۹۸
به نظر میرسد دوباره طالبان افغانستان در چهارراهی قرار دارند. آنها در مورد استراتژی سیاسی آینده بدون از دست دادن بیش از حد قوت جنگی شان تصمیم میگیرند. تاهنوز رهبری طالبان پیشبینی میکند که پروسۀ صلح به پیروزی آنها منجر خواهد شد. در واقع، آنان با احساس پیروزی وارد مذاکره با طالبان شده و ثابت ساختند که مذاکره کنندهگان جدی اند.
طالبان کاملاً آماده بودند تا بهصورت پیروزمندانه وارد جادههای کابل شوند اما رییسجمهور ترامپ در ساعت ۱۱ با لغو کردن ملاقات مخفی با نمایندهگان طالبان در کمپ دیوید، جایی که بسیاریها به این باور بودند که محل امضای توافق صلح خواهد بود، رؤیای آنان را پریشان ساخت. در حالی که طالبان به نقطۀ آخر نزدیک شده بودند، این تصمیم امریکا به لحاظ سیاسی موقف رهبری آنها را تضعیف نمود.
بسیاریها بیم دارند که روند صلح از بین رفته است. طالبان به مجراها و منابع حمایت سیاسیشان از جمله مسکو، بیجینگ و اخیراً به اسلامآباد مراجعه کردند و مشورۀ همه به آنها برگشت به پروسۀ صلح بود. مشورهها موثر افتاد و طالبان خشونتها و خونریزیهای بیشتر در انتخابات ریاستجمهوری انجام ندادند تا نشان دهند در صورتی که مذاکرات از سر گرفته شود، آنها آمادۀ کاهش سطح خشونتها میباشند.
آشکارا طالبان تاکنون در خصوص یک استراتژی توافقنامۀ پسا-صلح و اینکه چگونه آنها سازوبرگ جنگی شان را به سرمایۀ سیاسی گذار دهند، بحث نکردهاند و در حال حاضر آنها روی بزرگنمایی خروج نیروهای خارجی و ایجاد فورمول شریکسازی قدرت با سایر جوانب ذیدخل کار میکنند. طالبان مطمین استند که به آسانی به توافق صلح رسیده و به قدرت دست خواهند یافت، به گونهیی که که به آنها اجازه داده خواهد شد تا جنگجویان شان را از مناطق روستایی به شهرها بیاورند، به رغم اینکه پروسۀ سیاسی دینامیکهای خود را دارا میباشد.
هیأت طالبان به رهبری ملابرادر که اخیراً از اسلامآباد بازدید کردند، ملاقاتهای مهمی را انجام دادند که دال بر نرمسازی موضع آنها میباشد. هیأت با صدراعظم و وزیر امور خارجۀ پاکستان ملاقات کرد و ملاقات با خلیلزاد نیز بسیار مهم تلقی گردیده است.
هر چند یک مقام امریکایی انکشافات و نشانههای مبنی بر از سرگیری مذاکرات را رد نمود، اما واضح است که امریکا تصمیم خواهد گرفت که چه زمانی مذاکرات دوباره آغاز گردد.
روشن نیست که آیا آنها مذاکرات را از نقطهیی که به شکست منتهی شد از سر میگیرند یا دو طرف روی عناوین و ترمهای مشخص دوباره مذاکره خواهند کرد.
امریکا میتواند روی آتشبس پافشاری کرده و به رهبری سیاسی آینده در کابل به عنوان بازیگر مشروع اذعان نماید. طالبان ممکن است در بارۀ تغییرات در مسودۀ توافق شده مقاومت نشان دهند و آیا در این میان پاکستان میتواند آنها را متقاعد به مذاکره مجدد نماید؟
اقدام اخیر امریکا، تلاش عمدی توسط آقای ترامپ مبنی بر فشار دادن طالبان میباشد و در حال حاضر این تلاش موثر واقع گردیده است. به رغم اینکه امریکا گزینههای محدود در مورد افغانستان دارد، خروج یکجانبۀ امریکا جنگ را در چندین جبهۀ داخلی تشدید خواهد نمود و بازیگران خارجی را برای پرورش عوامل نیابتی تشویق میکند. این وضعیت جنگ را پایان نخواهد داد. یگانه گزینۀ ممکن برای دولت افغانستان پیگیری یک راهحل سیاسی توافق شده با جوانب ذیدخل از جمله طالبان میباشد.
امریکا همچنان نمیتواند استفاده از تکتیکهای تأخیرکننده برای ایجاد فشار علیه طالبان را ادامه دهد، اما موقف نهایتاً ظریف پاکستان بهخاطر آنچه که در کشمیر تحت تسلط هند میگذرد و به نظر میرسد که این کشور از امریکا در مذاکرات صلح افغانستان حمایت همهجانبه کند. پاکستان خواهان عادیسازی روابط با امریکا جهت تحکیم مواضع استراتژیک و اقتصادیاش در رویارویی با هند میباشد. برای نگهداشتن موضوع کشمیر در محور گفتوگوهای سیاسی جهانی به حمایت سیاسی نیاز است. در صورتی که ترامپ به ادامه میانجیگری تأکید نماید، این عمل برای ایجاد فشار علیه هند و رسیدن به مقاصد مورد نظر پاکستان کمک خواهد کرد. ایدهیی که در میان برخی حلقات پالیسیساز در اسلامآباد دست به دست میشود، رویکرد تحمل صفری و قاطعیت پاکستان در برابر گروههای مختلف جنگجو میباشد که این امر ادعای هند مبنی بر ارتباطدهی پاکستان با تروریسم را در سطح جهانی تضعیف کرده است. هند از نظر اقتصادی، سیاسی و استراتژیک وجهه و نمایه قوی دارد و بسیاری کشورها خواهان تجارت با هند میباشند، اما استراتژی جدید پاکستان و رها کردن پالیسیهای قبلی در مورد کشمیر ممکن است آن را مختل کند.
بهصورت انتقامجویانه هند میتواند از طریق دست زدن به اقدام محدود نظامی علیه پاکستان، صدمۀ سیاسی و اقتصادی به این کشور وارد نماید. این برداشت و فهم بر اساس ترس استوار است و همکاری امریکا با پاکستان راجع به افغانستان، مسلماً جلو بیباک بودن بیش از حد هند را خواهد گرفت.
پاکستان ناگزیریهای خود را دارد، چین علاقهمندانه نظارهگر اوضاع افغانستان است. خروج یکجانبۀ امریکا از افغانستان سناریوی کابوس گونه برای چین بوده و به همین دلیل این کشور از مذاکرات طالبان و امریکا کاملاً حمایت میکند.
چین آماده نیست تا نقش رهبری کنندۀ حلوفصل جنگ افغانستان را عهدهدار گردد و در عین زمان، بیم دارد که اگر پروسۀ صلح به شکست منتهی گردد، تأثیرات مخرب آن به مشکلات چین در منطقه سینکیانگ افزوده خواهد شد. بیثباتی در افغانستان میتواند منطقه را بیثبات کرده و ابتکار یک کمربند و جاده چین را متأثر سازد. متخصصان چینایی در مورد دهلیز اقتصادی چین و پاکستان نگرانی دارند و هرگونه بیثباتی در مقیاس منطقهیی این ابتکار را متضرر کرده و پاکستان را مجبور به ترجیحدهی اولویتهای ژیو استراتژیک پیش از ظهور جغرافیای اقتصادی منطقهیی کند.
چین از امریکا خواستار تکمیل ماموریت صلح میباشد؛ در بدترین سناریو، چین ترجیح میدهد تا از پلتفورمهای منطقهیی مانند سازمان همکاری شانگهای برای پیشبرد گفتوگوها استفاده نماید. عمرانخان صدراعظم پاکستان از چین دیدار نمود، جدا از بحث بر سر موضوعات مربوط به دهلیز اقتصادی مشترک میان دو کشور، صلح در افغانستان نیز مورد بحث قرار خواهد گرفت. چشمانداز تغییر احتمالی در رهبری سیاسی افغانستان، اوضاع و سرنوشت جدید پروسۀ صلح نیز از مباحث دو طرف میباشد و به نظر میرسد هر دو طرف، طالبان را تشویق به پیوستن در پروسۀ صلح افغانستان کنند.
اگر طالبان حتا به یک آتشبس موقت توافق کنند، دستآورد عالی به همه طرفها محسوب میگردد، اما طالبان باید با یک چالش دیگر که همانا متقاعدسازی فرماندهان جنگیشان در میدانهای نبرد مبنی بر اعلام پیروزی آنها بعد از مرحلۀ اول پروسۀ صلح میباشد، مواجه اند. طالبان تاکنون چیزهای زیادی را از دست ندادهاند، اما سرنوشت جنگجویان آنها به برنامههای آینده شان وابسته میباشد.
Comments are closed.