دونالد ترامپ با غروری خاص از کشته شدنِ ابوبکر البغدادی رهبرِ داعش در یک عملیاتِ نیروهای امریکایی در سوریه، محله‌یی نزدیک به ترکیه، خبر داد. اما کشته شدنِ بغدادی شباهت‌هایی با کشته شدنِ اسامه بن‌لادن در حملۀ نیروهای امریکایی بر مخفیگاهش دارد که به آن پرداخته می‌شود.

کشته شدنِ ابوبکر البغدادی خلیفۀ خودخواندۀ داعش ـ کسی که نظم بین‌المللی را دچار شکافی عمیق ساخته بود ـ توسط نیروهای امریکایی در سوریه، در آستانۀ انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا، فرصتی را برای ترامپ مساعد کرده است تا از آن به عنوان مهم‌ترین دستاورد در از بین بردنِ یک دشمنِ آشکارِ نظم نوینِ جهانی و دشمنِ مردم امریکا و دشمنِ فرهنگ و تمدن غرب، استفاده کرده و دستِ بالایی نسبت به نامزدانِ رقیبِ خود در انتخابات ۲۰۲۰ پیدا کنـد.

کشته شدن ابوبکر البغدادی شباهت‌های زیادی به کشته شدنِ اسامه بن‌لادن در تاریخ سیاسی امریکا دارد. موقعیتی که دو رییس‌جمهور امریکا، دو دشمنِ خطرناک‌شان را در دو مقطع مشابهِ تاریخیِ آن کشور مورد هدف قرار می‌دهند را نمی‌شود یک تصادف خواند. نقطۀ دیگری هم که در این میان وجود دارد، این تحلیل را برجسته می‌کند که بن‌لادن در همکاری اطلاعاتی با سازمان آی‌اس‌آی کشته شده و بغدادی در همکاری با دستگاه اطلاعاتی عراق و شبه‌نظامیانِ کرد سوری‌.

در ۲ می ۲۰۱۱، وقتی که بارک اوباما زمانِ اندکی برای رفتن به انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۲ داشت تا بارِ دوم رییس‌جمهور امریکا شود، در یک عملیاتِ بسیار حساب‎شده و غافل‌گیرکنندۀ سازمان سیا، اسامه بن‌لادن رهبر شبکۀ القاعده و عاملِ رویداد یازدهم سپتامبر در یک مکانِ مجلل در مهم‌ترین منطقۀ نظامی‌نشین در ابیت‌آباد پاکستان کشته شد.
اوباما در سخنرانی شبِ پس از آن رویداد، با اطمینان به نفس و غرورِ مخصوصِ امریکایی، مژدۀ کشته شدنِ او را به عنوان یکی از اولویت‌هایِ بسیارمهمِ دولت خود، به مردمِ امریکا داد.

با کشته شدن بن‌لادن، هیچ مردی همترازِ او در سازمان القاعده ظهور نکرد، ولی فعالیتِ آن سازمان به شکلِ پراکنده ادامه یافت. عملیات شکارِ اسامه بن‌لادن با توجه به موقعیتی که او در آن کشته شد، این احتمال را برجسته می‌کند که شاید دولتِ امریکا مدت‌‌ها قبل محلِ اختفایِ او را شناسایی کرده، اما کشتنِ او را به گونۀ حساب‌شده به روزهایِ نزیک به انتخابات موکول نموده است.
جسد اسامه بن‌لادن توسط قاتلانش به دریا انداخته شد تا هیچ ردی از آن رهبر شبکۀ تروریستی القاعده، به عنوان قهرمانِ معرکۀ ضدامریکایی باقی نماند و هوادارانش مقبرۀ او را به زیارتگاه تبدبل نکنند. اما خبرِ کشته شدنِ او به گونۀ تعجب‌برانگیزی به سودِ اوباما در کارزارِ انتخابات تمام شد.
شکی نبود که مخالفانِ اوباما حرف‌های زیادی در برابرِ او در مبارزات انتخاباتی به گفتن داشتند و انتقادهایِ جدی‌یی بر سیاست خارجی و داخلیِ دولتِ او در میدان‌ انتخابات ارایه می‌کردند، اما ابزاری به قدرتِ کشته‌شدن اسامه بن‌لادن در دستِ آنان نبود تا ذهنیت‌ها را با خود همراه سازند. در آن انتخابات، اوباما با کشتن قاتلِ بیش از چهارهزار امریکایی در حملۀ یازدهم سپتمبر و دیگر حملاتِ القاعده برضد امریکا، به قلبِ امریکاییان راه یافت و در نهایت برای بار دوم به مقامِ ریاست‌جمهوری تکیه زد.
نحوۀ عملیاتی که بر محل اختفایِ هر دو چهرۀ مدعی خلافت در جهان اسلام (اسامه بن‌لادن و ابوبکر البغدادی) صورت گرفت نیز نمی‌تواند تصادف باشد؛ از بین رفتن اجسادِ هر دوی آنان که یکی در دریا خوراکِ کوسه‌ها شد و دیگری قرار بود بعد از شکار شدن توسط سگ‌ها به سرنوشتی مشابه دچار شود اما با انفجارِ انتحاریِ خودش از بین رفت و بقایایش هم نابود شده و یا خواهد شد تا هیچ نشانی از او برای هواداران یا نسل‌های بعدیِ رادیکال به‌یادگار باقی نماند.
همین‌گونه شباهت‎های زمانیِ هدف قرار گرفتن هر دو، دقیقاً مرتبط به مسالۀ انتخابات است. شباهتِ دیگری که در مورد هر دویِ این شخصیت‌های امریکاستیز وجود داشته، سوژۀ تبلیغاتِ رسانه‌های غربی قرار گرفتن‌شان بوده که از این رهگذر به عنوانِ دو رهبر کاریزماتیک در سطح جهان
شناسانده می‌شوند.
بنابرین در تاریخ ده سال اخیر امریکا، دو رهبرِ امریکایی دو دشمنِ درجه‌یک‌شان را به عنوان ابزار انتخاباتی هدف قرار داده‌اند، اما مسلماً قرار نیست که دشمن را با چنین هدف قرار دادن‌هایی کاملاً از بین ببرند. اگرچه کشته شدن بغدادی به‌سانِ کشته شدن اسامه بن‌لادن، ضربه‌یی محکم بر فعالیت‌های این گروه وارد می‌آورد، اما منجر به نابودیِ این گروهِ ایده‌محورِ جهـادی نخواهد شد.
آنچه اکنون مهم است این‌که؛ بغدادی و دولت اسلامی‌اش که در گسترۀ وسیعی از خاورمیانه حکومت کرده‌اند، هوادارانی در قاره‌هایِ مختلف یافته‌اند که بیشتر بر ابعادِ معماگونِ این جنبشِ بسیارمتفاوت از سایر جنبش‌ها و حرکت‌های جهادی اسلامیِ گذشته می‌افزاید. هنوز زمان لازم است برای شناختِ درستِ این گروه و رمزگشایی از ابعادِ ظهور و عروجِ آن و از بین بردنِ زمینه‌های تکرارِ آن در تاریخ. از این مهـم، فقط با این پرسشِ کلیـدی می‌توان گذشت:
«آیا رییس‌جمهور بعدیِ امریکا نیز دشمنِ دیگری به سطحِ بن‌لادن و بغـدادی را در محلِ اختفایش خواهد کشت؟»