احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۲ عقرب ۱۳۹۸
مجلس نمایندهگان این روزها وضعیتِ اسفناکی را تجربه میکند. اکثریت اعضای مجلس در نشستهای عمومیِ آن حضور ندارند و این مسأله باعث ناراحتی و جنجال در میان باقی اعضایِ مجلس شده است. عدهیی از اعضای مجلس که در نشستها حضور دارند، نمایندهگانِ غیرحاضر را به بیتفاوتی، مصروف بودن در کارهای شخصی و زدوبندهای اقتصادی و سیاسی بیرون از دایرۀ کاریِ مجلس متهم میکنند. پرسش اصلی ایناست که: چرا اکثریت اعضای مجلس درحالیکه از امتیازهایِ نمایندهگی استفاده میکنند، خود را ملزم به حضور در مجلس نمیدانند؟ چرا اعتبار قانونی و ملیِ این نهادِ معتبر چنین افت کرده که حتا اعضای آن از شرکت در جلساتِ آن ابا میورزند؟ آیا دیگر مجلس نمایندهگان نقشی در مسایل ملی و سیاسیِ کشور بازی کرده نمیتواند؟
مجلس نمایندهگانِ افغانستان از بدوِ تأسیس یک نهاد قدرتمند و تأثیرگذار در مسایل عمدۀ کشور نبوده است. در بسا موارد کسانی به آن راه یافتهاند که شخصیتِ حضور در چنین جایگاهی را ندارند. برخی از اعضای مجلس حتا از وظایف و مکلفیتهای خود چیزی نمیدانند. در مورد مسایل کشور حرفهایِ سربههوا و نامربوط میزنند. نمیدانند که نقششان در قانونگذاری و نظارت از کارکرد حکومت چیست. یک عده به دلیل پولهایی که در اختیار دارند به مجلس راه یافتهاند؛ یک عده با حمایتِ حکومت و نهادهای مرتبط با آن عضو مجلس شدهاند، و کسانی که واقعاً شایستۀ نام نمایندۀ مردم اند نیز در اقلیت قرار دارند. این چیدمان از همان تشکیل نخستینِ مجلس نمایندهگان مشهود بود و روز به روز پُررنگتر شد. یک عده برای این به مجلس میآیند که از پولها و فعالیتهای اقتصادیِ خود پاسداری کنند و در صورت امکان، از عضویتِ مجلس برای گرفتن قراردادهای مالی استفاده نمایند، یک عدۀ دیگر به این دلیل به مجلس آمدهاند که برای خود و فرزندانشان کاری انجام دهند و از نظرِ مالی و کاری در شرایطِ بهتری قرار گیرند.
متأسفانه این تصویر مجلس نمایندهگانِ یک کشورِ جنگزده و بحرانی است؛ کشوری که هر لحظه به دلسوزی و تلاش برای کم کردنِ مشکلاتش ضرورتِ حیاتی دارد. بسیار شرمآور است که اعضای مجلس در نیمهشب برای یک موردِ شخصی جلسه برگزار میکنند و مقامهای امنیتی را به مجلس فرا میخوانند ولی برای کشته شدنِ دهها تن در هر روز، برای قربانیهای نیروهای امنیتی، برای وضعیت بحرانی کشور، برای میلیونها انسانی که در آستانۀ زمستانِ سرد ناامید و بیپناه چشم به تصمیماتِ آنها دوختهاند، وقت ندارند که جلسه برگزار کنند و یا در جلساتِ مجلس حضور داشته باشند. چقدر دردناک است که ببینی کشور رو به ویرانی است ولی اعضای مجلسِ آن به فکر جیبهایِ خود استند. چقدر دردناک است که وقتی بحث صلح و گفتوگو با طالبان مطرح میشود، از درون مجلس نمایندهگان یک طرح و برنامۀ منسجمِ ملی بیرون نمیشود و کُل برنامۀ صلحِ دولت افغانستان، به دو صفحه نوشتۀ اشرفغنی خلاصه میگردد. آیا ما با همین مقدار اندیشه و فکر میخواهیم این کشور را از بحران و بدبختی نجات دهیم و به کشوری مرفه، امن و دارای حاکمیتِ قانون تبدیلش کنیم؟
هجده سال از جنگ با طالبان میگذرد ولی هنوز مشخص نیست که حکومت با این گروه چه میخواهد انجام دهد. درحالیکه اگر مجلس نمایندهگان افغانستان، مجلس میبود و افراد کاردان و شایسته در آن حضور میداشتند، گرهِ صلح بهدستِ این نهاد بهآسانی باز میشد.
در اینکه یک تعداد انسانهای باسواد، بافرهنگ و چیزفهم در مجلس حضور دارند، جای شک وجود ندارد؛ ولی تعداد این افراد چقدر هست؟ آیا به اندازۀ کافی بر دیگر اعضای مجلس تأثیرگذاری دارند؟
متأسفانه تعدادِ اینگونه نمایندهگان بسیار ناچیز و اندک است و صدایشان کمتر از سوی دیگر اعضای مجلس شنیده میشود. وضعِ مجلس نمایندهگان شبیه همان درسِ مار در فیلم صمد آقا است که وقتی معلم «مار» نوشت، صمد آقا اعتراض کرد که این مار نیست و خودش رسمِ مار را کشید و از همه خواست که نظر بدهند که کدامیک مار است. از آنجایی که همه در صنف به یک اندازه بیسواد بودند، حق را به صمد آقا دادند که مارِ واقعی همان است که او کشیده است.
در مجلس نمایندهگان نیز میـدان به نفعِ بیسوادها و بیتعهدهاست. ما از چنین مجلسی انتظارِ زیادی نباید داشته باشیم.
Comments are closed.