گزارشگر:احمد عمـران - ۱۴ عقرب ۱۳۹۸
امریکا در تلاش است که در بدل رهاییِ دو استاد دانشگاه افغان – امریکا که از چندینسال به این سو در بند طالبان بهسر میبرند، شماری از زندانیـانِ این گروه و همپیمانانِ آن را از زندانهای افغانستان رهـا کند. گفته میشود که انس حقانی و حافظ رشید دو عضو خطرناکِ شبکۀ حقانی به شمولِ هشتاد تنِ دیگر در فهرست پیشنهادیِ طالبان قرار دارند.
ظاهراً بحث رهایی این زندانیان در گفتوگوهای اخیرِ زلمی خلیلزاد نمایندۀ ویژۀ امریکا در امور صلحِ افغانستان با مقامهای کشور در میان گذاشته شده و هنوز پاسخ روشنی از سوی مقامهای افغانستان به این خواست داده نشده است. میگویند ارگ ملاحظات و پیششرطهایی را در قبالِ رهایی این افراد مطرح کرده است که ظاهراً باید طالبان در مورد آنها تصمیم بگیرند. ولی اینکه تصمیم طالبان چه خواهد بود، هنوز معلوم نیست؛ اما به گمانِ غالب دیگر موجودیتِ گروگانهای امریکایی نزد طالبان منطقِ خود را از دست داده، به ویژه اینکه یکی از این دو استاد دانشگاه افغان – امریکا بیمار است و هر دو نیز در سنِ کهولت قرار دارند.
مسلماً رهایی زندانیانِ طالبان میتواند برای این گروه یک پیـروزی به شمار رود؛ چرا که تعداد افراد درخواستشده بالاست و در میانشان قدرتمندترین فرماندهانِ این گروه نیز شامل استند. گویا طالبان و امریکا به نشانۀ حُسـن نیت میخواهند با تبادلۀ این زندانیان به توقفِ گفتوگوهای صلح پایان دهند و دورِ تازهیی از مذاکرات را آغاز کنند. برخی از شخصیتهای سیاسی و استخباراتیِ کشور به رهاییِ این زندانیان واکنشِ مشروط نشان داده و گفته اند که اگر رهایی آنها بنبستِ جنگ را بشکند و به صلح در افغانستان بینجامد، رهایی آنها توجیهپذیر است؛ ولی اگر چنین نشود، هم امریکا و هم حکومتِ نامشروعِ افغانستان که دیگر صلاحیتی برای چنین تصمیمگیریهایی ندارد، دوباره در جالِ طالبان گیـر میافتند.
بدون شک گفتوگوهایی که به ختم جنگ در کشور کمک کند، برای مردم افغانستان از اهمیتِ بالایی برخورداراست، ولی آیا واقعاً اینبار این گفتوگوها چنین پیامدی به دنبال خواهد داشت؟
در این مورد هنوز نمیتوان به صورتِ قاطع سخن گفت؛ زیرا از یک طرف حکومت افغانستان در وضعیتی نیست که بتواند مدیریتِ جنگ و صلح را به دست گیرد و از طرف دیگر، در ارادۀ طالبان برای پایان دادن به جنگِ موجود هم نمیتوان مطمین بود؛ حکومتی را که آقای غنی از آن حرف میزند، فقط در چهاردیواریِ ارگ میتواند وجود داشته باشد. این حکومت از ماهها به اینسو مشروعیتِ قانونی و سیاسیِ خود را از دست داده و با برگزاری انتخابات، حتا همان مقدار ابهتِ کمِ باقیمانده را نیز باخته است.
آقای غنی به مصداق آن ضربالمثلِ معروف که میگوید «پهلوان زنده خوش است» فقط به رییس جمهور گفتنِ خود و اینکه هنوز در ارگ زندهگی میکند، دلخوش کرده است؛ در حالی که کُل مدیریت سیاسیِ کشور از دستش رفته و هیچ بنیاد مشروعیتِ سیاسی باقی نمانده است. آقای غنی با مهمانی دادن اعضای پارلمان و گفتن حرفهایِ دلخوشکن و بیاساس که «جمهوریت را باید هر سه قوه نگهداری کنند» خود را بیشتر از همه وقت در چشمِ مردم و جامعه خوار میسازد. او در زمانی که کُل قدرت سیاسی را به تنهایی تصاحب کرده بود و همچون یک دیکتاتورِ بلامنازع امر و نهی میکرد، نتوانست که سه قوه را با یکدیگر متحد سازد؛ چون اساس بیاعتمادی سه قوۀ دولت، از ارگ و از خودش ریشه میگرفت. حالا که میبیند هیچ بنیاد و ریشهیی برایش باقی نمانده، ارگ را مهمانسرایِ اعضای پارلمان ساخته و با دعوت از خانوادهها و کودکانِ اعضای مجلس نمایندهگان و گرفتن عکسهای تشریفاتی، میخواهد قدرتی را که دیگر در اختیار ندارد، دوباره به چنگ آورد.
بحث گفتوگوهای صلح با مدیریت حکومتِ افغانستان و رهایی زندانیانِ طالبان زمانی معنا پیدا میکند که واقعاً چنین حکومتی وجود داشته باشد. حکومتِ آقای غنی دیگر هیچ صلاحیتی برای تصمیمهایِ بزرگ ندارد و باید فرصت را به حکومتی داد که یا از میان صندوقهای رای بیرون خواهد شد و یا اینکه در اثر اجماع سیاسی شکل خواهد گرفت. چون آنگونه که دیده میشود، انتخابات نیز به بنبست میانجامد و حکومتِ آینده را اجماع سیاسییی به وجود میآورد که بتواند در پرتوِ یک فرمول جدید سیاسی، هم به گفتوگوهای صلح سروسامان دهد و هم برای برگزاری انتخاباتِ شفاف و عادلانه زمینهسازی کند. هرگونه تصمیمگیری در مورد گفتوگوهای صلح و رهایی زندانیان خطرناکِ طالبان از سوی ارگ، میتواند آیندۀ این گفتوگوها را صدمه بزند و یا به معاملۀ سیاسی میان ارگ و طالبان منجر شود که هیچکدام به سود ثبات و امنیتِ کشور نخواهد بود.
Comments are closed.