احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران - ۰۱ قوس ۱۳۹۸
در حالی که دستۀ انتخاباتی «دولتساز» خواهان شمارشِ آرا و اعلام هرچه زودترِ نتایج تقلبآمیز انتخابات ششم میزان است، شورای نامزدان ریاست جمهوری با نشر اعلامیهها و آگاهیدهی گسترده به مردم، در برابر تقلب و مهندسی آرا ایستادهگی میکند. گاهی دستۀ انتخاباتی دولتساز به طعنه و کنایه میپرسد «چرا کسانی که رای کافی برای برنده شدن ندارند، اینهمه سروصدا راه انداختهاند؟»
متأسفانه مشکل دستۀ انتخاباتی «دولتساز» از همین جا آغاز میشود. این دستۀ انتخاباتی که خود را مدعیِ رعایت موازینِ دموکراسی و جمهوریت نیز معرفی میکند، عملاً پا روی گلویِ دموکراسی و جمهوریت گذاشته و میخواهد آنها را در مسلخِ منافع تیمی و شخصیِ خود خفه سازد. دموکراسی سازوکاری است برای اینکه اکثریتِ مردم نماینده و یا نمایندهگانشان را برای ادارۀ امور کشور برگزینند. اگر این روند توام با تقلب و جعلکاری انجام شود، آنگاه منافع اکثریتِ مردم قربانی شده است. دستۀ انتخاباتی «دولتساز» با قربانی کردن منافع اکثریتِ جامعه میخواهد که قدرتِ سیاسی را در کشور به صورتِ غیرقانونی غصب کند. غصب حاکمیت سیاسی چه با کودتای نظامی صورت گیرد و چه با تقلب، یک معنا را میتواند ارایه کند و آن اینکه: کشور دیگر بر اساس اصول و ارزشهای دموکراتیک اداره نمیشود و استبداد بر آن چیره شده است.
قصد شورای نامزدان انتخابات ریاست جمهوری این است که کشور را از چنگِ اسـتبداد و خودکامهگی نجات دهد. بحث بر سرِ به قدرت رسیدنِ فلان شخص و یا فلان دستۀ انتخاباتی نیست؛ بل بحث بر سرِ حفظ ارزشهاییست که منافع کُل جامعه به آنها بستهگی دارد. اگر دموکراسی در کشور به پیـروزی برسد، آنگاه منافع اکثریتِ جامعه تأمین شده است؛ ولی اگر اسـتبداد به پیروزی برسد، به معنای اینست که کُل جامعه صدمه دیده است. شورای نامزدان ریاست جمهوری به این معنا در صفِ مردم ایستاده و از منافع مردم پاسداری میکند. اگر یک بار در کشور با تقلب و جعلکاری مبارزۀ دقیق و حساب شده انجام شود، آنگاه منافع همه تأمین میشود و کشور به صلح و امنیت میرسد.
همانگونه که بیمار با تشخیصِ درست میتواند درمان شود، جامعه نیز با ایجاد سازوکارهای قانونمند میتواند از چنگِ فقر و جنگ نجات پیدا کند. وقتی کشوری دچار جنگ، فقر، بیعدالتی و نابسامانی است، به معنای اینست که این کشور با سازوکارهایِ درست اداره نمیشود. طی هجده سالِ گذشته در افغانستان فقط اقدامهایی زیر نامِ دموکراسی صورت گرفته و هیچگاه این مفاهیم و ارزشها در جامعه نهادینه نشده است. افرادی آمدند، انتخابات به راه انداختند و باز خودشان انتخابات را دور زدند و از راه تقلب و مهندسیِ آرا قدرت سیاسی را به چنگ آوردند. آیا به چنین چیزی باید انتخابات گفت؟ آیا دموکراسی این است که انتخابات در کشوری با میلیونها دالرِ گداییشده برگزار شود و نتیجۀ واقعی نداشته باشد؟ در سال ۲۰۱۴ چه اتفـاقی در کشور افتاد؟ آیا شرمآور نیست که در کشوری مثل افغانستان که ۷۰ درصد مردمِ آن در زیر خط و یا در خط فقر زندهگی میکنند، میلیونها دالر را برای تقلب و جعلکاری مصرف کرد؟ زمامدارانِ فعلی و گذشتۀ کشور چه توجیهی برای اینگونه عملکردهای خود دارند؟
افغانستان همین لحظه به عنوان مرگآورترین کشورِ دنیا شناخته میشود، فقر و جنگ در آن بیـداد میکند، اینها همه ناشی از آن اند که در اداره و مدیریتِ کشور مشکل وجود دارد. پس وقتی میخواهیم به صلح، ثبات و رفاه برسیم، باید از فصل تقلب و مهندسی آرا در انتخابات برای یک بار و همیشه نجات پیدا کنیـم. آن وقت در جامعه هم صلح میآید و هم رفـاه. در غیر این صورت، وضعیت همین چیزی خواهد بود که فعلاً میبینیم. این یک برداشتِ غیرواقعی و جانبدارانه از کسی و گروهی نیست، واقعیتِ همین کشور و جامعه است؛ واقعیتی که مردم قربانی آن میشوند و طی هجده سالِ گذشته بهای بسیار سنگین برای آن پرداختهاند. تا چه زمانی باید همچنان قربانی خواستههای یک عدۀ معدود و قدرتطلب باشیم؟ تا چه زمانی باید زعیمِ کشور از راه تقلب و مهندسی آرا گزینش شود؟
دستۀ انتخاباتی «دولتساز» باید به این سوالها پاسخ دهد و سر در گریبان فرو کرده و ببیند هر فردی که در این کشور قربانی میشود، مقصرِ اصلیِ آن این دسته است. اگر فرهنگِ تقلب همچنان ادامه پیـدا کند، این کشور هیچگاه روی خوشی و صـلح را نمیبیند؛ هیچگاه در این کشور فقر و بدبختی به پایان نمیرسد. شورای نامزدان ریاست جمهوری امروز در خط دفاع از چنیـن ارزشهایی قرار گرفته است. برای این شورا فعلاً مهمترین مسأله، مبارزه با فسـاد انتخاباتی است؛ فسادی که مادرِ دیگر فسادها در کشور میتواند باشد. اگر ما موفق شدیم که فساد انتخاباتی در کشور را خاتمه بدهیم، آنگاه دیگر مطالبات و خواستههایِ ما نیز در پرتو قانون و عدالت اجتماعی تأمین میشود. آنگاه کسی برای براندازی نظام سلاح به دست نمیگیرد، کسی برای یافتن کار به کشورهای دیگر فرار نمیکند، آنگاه کسی برای تحصیل مجبور نیست که قومیت و زبانِ خود را تغییر دهد. دموکراسی به چنین نظامی گفته میشود و نه آن چیزی که زمامدارانِ کشور از آن اراده میکنند.
Comments are closed.