بحـران انتخـاباتی با رفاقتِ تیم‌های حکومتی نیز حل نخواهد شد

- ۲۴ قوس ۱۳۹۸

به انتخابات ریاست‌جمهوری ششم میزان ۱۳۹۸ از هر زاویه‌یی که نگاه شود، نمی‌توان از آن نتیجه‌یی بیرون داد که در آن یک نفر پیـروزِ میدان معرفی شود و سایر جریان‌های سیاسی ـ انتخاباتی و جامعۀ افغانستان نیز بتوانند آن را به رسمیت بشناسند و بحران انتخاباتی خاتمه یابد. متأسفانه این انتخابات به سه دلیلِ عمده از مشروعیت تهی شده است: دلیلِ اول میزان مشارکتِ بسیار پایینِ مردم در آن؛ دلیل دوم طولانی شدنِ بیش از اندازۀ اعلام نتایج؛ و دلیل سوم تبدیل شدنِ کمیسیون انتخابات به ابزار دستِ حکومت بوده است.
این سه دلیل در کنار هم از انتخابات ریاست‌جمهوری ششم میزان مشروعیت‌زدایی کرده‌اند. در صورتی که دلایلِ دوم و سوم به میان نمی‌آمدند و نتایج انتخابات در یک بازۀ زمانیِ محدود و منطقی در سایۀ استقلالیتِ کمیسیون انتخابات اعلام می‌شد؛ سطح بسیار پایینِ مشارکتِ مردم در آن نیز قابل اغماض و چشم‌پوشی بود. اما اکنون این‌همه تأخیر و تقلب در روند اعلام نتایج توسط کمیسیون و حکومت، در پهلوی مشارکتِ بسیار ناچیز مردم در انتخابات، این نکته را هشدار می‌دهد که این انتخابات نمی‌تواند یک برنده و پیروز داشته باشد و مردم و جریان‌های سیاسی نیز قانوناً و اخلاقاً نمی‌توانند چنین نتیجه‌یی را بپذیرند؛ نتیجه‌یی که در آن حکومتِ موجود خود را باری دیگر بر مردم تحمیل کند؛ حکومتی که در پنج سالِ گذشته جز ناکامی و بدنامی برای افغانستان ارمغانی نداشته‌ است.
تصویر حکومتِ موجود از بحران انتخاباتی، به رقابتِ آلوده به انواعِ فساد و بی‌عدالتیِ دو تیمِ انتخاباتیِ شامل در قدرت خلاصه می‌شود که هرکدام خود را پیـروز میدان می‌تراشیدند و تا اکنون تلاش کرده بودند که یکدیگر را کنار بگذارند اما حالا که این کار ممکن نشده، با رفاقت می‌خواهند نتیجۀ برد-برد را برای یکدیگر مهندسی و تضمین کنند. اما تصویر اصلی و بزرگِ بحران انتخاباتی، انزجار و نفرتِ عمومی‌یی است که مردم افغانستان نسبت به حکومتِ موجود به عنوان کارگزار فرهنگِ فسـاد و تقلبِ انتخاباتی پیدا کرده‌ و دریافته‌اند که پیروز شدنِ هرکدام از تیم‌های حکومتی یعنی پیروزی تقلب، و رفاقتِ هر دوی این‌ها برای تقسیم پیروزی، یعنی فربه شدنِ فرهنگ فساد و تقلب و تمدیدِ بحران‌های جاری برای سال‌های آتی.
بحران انتخاباتی، محصول تقلب و تزویرِ تیم‌های حکومتی بوده است؛ از این‌رو بسیار غیرمنطقی و ناعادلانه است که با رفاقتِ این‌ها انتظار داشت که این بحران خاتمه یابد. رفاقتِ دو تیمِ متقلب و تقسـیم پیروزیِ مورد ادعای‌شان، ظلمِ بسیاربزرگی است که جامعۀ افغانستان و سایر جریان‌های سیاسی ـ انتخاباتی اخلاقاً و قانوناً آن را نمی‌پذیرند. این عدم پذیرش، به معنای ادامۀ بحرانِ مشروعیت و تعمیقِ بی‌نظمی در کشور خواهد بود. از این‌رو گزینۀ منطقی‌تر، عملی‌تر و کوتاه‌مدت‌تر، قبل از این‌که این بحرانِ انتخاباتی شاخ‌وپنجه‌های بیشتری پیـدا کند، توافقِ همۀ تکت‌های انتخاباتی روی یک‌ میکانیزمِ مشترکِ عبور از بحران انتخاباتی می‌باشد.
نتایجِ حاصل از توافقِ تکت‌ها که می‌تواند مولفه‌های مشروعیت، مشارکت، دموکراسی تفاهمی، تداوم نظام‌سازی را در درونِ خود داشته باشد، ضمن مهار بحـران، باعث تشکیل حکومتی قابل قبول، فراگیر و پاسخ‌گو در افغانستان نیز می‌گردد.
در غیر آن، پیامد این انتخـابات از دو‌ حالت بیرون نخواهد بود:
نخست، گذشته از این‌که نتایج به نفع چه کسی اعلام می‌شود یا خیر، بحران‌های دامنه‌دار در کشور شدت خواهند یافت؛
دوم، تیم یا تیم‌هایِ پیروز در نهایتِ امر می‌باید قدرت را طی فورمولی جدید به دیگران واگذار شوند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.