گزارشگر:احمـد عمران - ۲۹ قوس ۱۳۹۸
متأسفانه روند گفتوگوهای صلح چنان به کلافِ پیچیده و سردرگم تبدیل شده که هیچ معلوم نیست به چه نتایجی منجر شده است. امریکاییها باور داشتند که در اوایل سال میلادیِ روان این گفتوگوها به نتیجه خواهد رسید ولی حالا که در پایان سال ۲۰۱۹ قرار داریم، نه تنها که گرههای کورِ گفتوگوهای صلح باز نشدهاند، بل مشکلاتِ تازه نیز فرا راهِ این روند قرار گرفته است. مهمترین گره کور گفتوگوهای صلح، به نظر میرسد عدم هماهنگی میان مقامهای امریکایی است. امریکا هنوز نمیداند که چه انتظاری از این گفتوگوها میتواند داشته باشد. برخی مقامهای سنا و کانگرس امریکا، رسیدن به نتیجۀ فوری آنگونه که به دستاوردهای هجدهسالۀ افغانستان در این گفتوگوها بها داده نشود را «خطرناک» میدانند و میگویند که هیچ تضمینی وجود ندارد که با امضای توافقنامۀ صلح، طالبان رابطۀ خود را با گروههای افراطگرا در منطقه کاهش دهند. برخیها نیز نگرانِ ایناند که سرانِ طالبان به اندازۀ کافی و لازم بر فرماندهانِ این گروه که در حال جنگ قرار دارند، تسلط ندارند و احتمال اینکه یک توافقنامۀ ناقص به امضا برسد، وجود دارد.
مایک پمپئو وزیر خارجۀ امریکا که اخیراً در یک نشست خبری با همتای هندیِ خود صحبت میکرد، از استقرار صلح در چند روزِ آینده در افغانستان با خوشبینی سخن گفت؛ اما همتای هندیِ او که گمان میرود بیشتر از امریکا نگران وضعیتِ افغانستان باشد، از صلحی سخن به میان آورد که در آن دستاوردهای هجده سالِ اخیر مردم افغانستان ضمانت شوند. او گفت که برای توسعه و کمک به روند امنیتی افغانستان حاضر است به این کشور کمک کند. اما برای هند نیز آسان نخواهد بود در صورتی که امریکا آب را نادیده موزه را از پا بکشد، بتواند نقش موثری در توسعه و امنیتِ افغانستان بازی کند.
هند نگران گسترش نفوذ پاکستان در افغانستان است و از این لحاظ فکر میکند هر نوع توافقنامهیی که در آن ارزشهای دموکراتیک در نظر گرفته نشوند، میتواند به گسترش بنیادگرایی و نفوذ گروههای تندروِ مذهبی در افغانستان منجر شود که بدون شک برای منافع هند تهـدید به شمار میرود. البته هر یک از کشورهای منطقه، نگرانیهای خود را از گفتوگوهای صلحِ امریکا با طالبان دارند. چین به نحوی از این گفتوگوها متأثر میشود، ایران به نحوی دیگر، کشورهای حوزۀ نفوذ روسیه به نحوی دیگر. هرچند نگرانیهای این کشورها یکسان نیستند ولی در یک مورد با یکدیگر اجماع دارند و آن، ایجاد حکومتی در افغانستان است که در رأسِ آن طالبان نیز قرار داشته باشند.
در داخل افغانستان هم دیدگاهها در مورد صلح یکدست و یکسان نیست. ارگ یک ساز میزند و برخی از جناحهای سیاسی که این روزها بهشدت در محور کرزی، اسماعیل خان و قانونی فعال شدهاند، سازی دیگر مینوازند. ارگ بهشدت در پی آن است که گفتوگوهای صلح را در مسیر هدفهای خود قرار دهد و به همین دلیل برای آن اما و اگرهایی از چانته بیرون میکند تا بتواند دیگران را نسبت به برنامههای خود قناعت دهد. البته برای ارگ گفتوگوهای صلح پس از نتیجۀ انتخابات مهم به نظر میرسد. ارگ در نتیجۀ انتخابات ظاهراً دستبرد زده و مطمین است که نتیجه چیزی جز پیـروزیِ آن و یا رفتن به دور دوم که بازهم میتواند پیروزی آن را در پی داشته باشد، چیز دیگری نیست.
این روزها ارگ در خاموشیِ خود در حال غوغا کردن است. حالا مطمین است که انتخابات را به چنان بُنبستِ کلانی گرفتار کرده که حتا اگر کسی خواسته باشد نتیجۀ واقعی را از آن بیرون کند، بهآسانی به چنین مهمی دست نخواهد یافت. ارگ خوشحال است که برای بار دوم در افغانستان موفق شده که انتخابات را به لجن بکشد. هدف اصلیِ ارگ هم از آغاز همین بود که چگونه میتواند انتخابات را دستکاری کند بهنحوی که هیچ سازمان، ماشین و نیرویی نتواند میان حق و باطل فرق بگذارد. ارگ حالا پس از دستکاری نتیجۀ انتخابات میخواهد به صورتِ تحکمآمیز در عرصۀ صلح ظاهر شود. به همین دلیل میبینیم که کمتر نگران تلاشهای امریکا و سیاسیونِ داخل افغانستان در این رابطه است. اشرفغنی فکر میکند به محض اینکه نتیجۀ انتخابات به نفع او اعلام شود، او قادر خواهد شد که با زهر چشم گرفتن از رقبای خود، یا آنها را در کنار خود قرار دهد و یا کاملاً از صحنه حذف کند.
ارگ بیشتر از اینکه به کنار آمدن با همه تمایل داشته باشد، واقعاً اینبار برنامۀ حذفِ یک تعداد را در سر میپروراند. برخیها هنوز با وجود درسهایی که از تیم تمامیتخواه حاکم گرفتهاند، با خوشباوری حرفهای سران دسته انتخاباتیِ «دولتساز» را برای ایجاد یک حکومت مشارکتِ ملی باور میکنند. در حالی که هیچگاه در موجودیتِ آقای غنی و برخی تندروانِ داخل ارگ چنین اتفاقی در حکومتداری افغانستان نمیافتـد. آقای غنی سر فرصت، هم از آنها انتقام میگیرد و هم میخواهد که روند صلح را کاملاً از دستِ دیگران خارج کند و خودش آن را در اختیار داشته باشد. آقای غنی حتا به این نیز نمیاندیشد که چقدر توانایی مدیریتِ روند صـلح را دارد و یا گروه طالبان با او وارد مذاکره میشوند و یا خیر. اما او به یک نکته اعتقاد کاذب پیدا کرده که در صورت دست یافتن به قدرت، میتواند همه را سر جایشان بنشاند.
Comments are closed.