احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۴ جدی ۱۳۹۸
تماس تلیفونی وزیر خارجۀ امریکا با محمد اشرفغنی پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران، به دستور دونالد ترامپ، نشان از موقعیتِ حساسِ افغانستان در نزاع میان این دو رقیب ـ که هر دو دوستانِ افغانستان هستند ـ دارد. پیشتر از این، در میان واکنشها، نگرانیهایی از تأثیر این اقدامِ امریکا و اقداماتِ ایران در برابر منافع امریکا در افغانستان وجود داشته است. دو رییس دولت وحدت ملی سعی کردهاند که در موضعگیریهایشان هرکدام با تفاوتهایی، طرفهای امریکا و ایران را همسنگ قلمداد کنند و اما در میان سیاسیون کشور، تمایلات و موضعگیریهایِ مشخصی هم وجود داشته است. نگرانی مردم افغانستان ایناست که بازی خطرناکِ آغاز شده میان امریکا و ایران، در زمینِ افغانستان به اجرا درنیاید. اگرچه از سال ۲۰۰۱ تا اکنون که نخستین روزهای سال ۲۰۲۰ است، ایران و امریکا موضع مشترک و متعامل در افغانستان داشتهاند، درحالیکه نزاع آنان و جنگهای نیابتیشان در غرب آسیا، بسیار بالا بوده است.
نزاع ایران با امریکا بر سرِ مسایل هستهیی، در و وضع تحریمها و اتفاقاتِ خلیج فارس قابل مشاهده و اندازهگیری بوده؛ اما در افغانستان تمایلِ دو کشور در یک سطح و یا در سطوح مختلف برای دست یافتن به یک نقطۀ مشترک وجود داشته و دولت افغانستان از مسأله سود برده است. اما اکنون که در اقدامِ غیرمنتظرۀ امریکا، مهمترین فردِ ایران در خاورمیانه هدف قرار گرفته است، طبیعیست که نبض نظمِ موجود در منطقه دچار تحول شود؛ زیرا این اقدامِ بیسابقه میتواند پیامدهای ناگواری را در سطحِ منطقه و افغانستان در پی داشته باشد. اگرچه امریکای زیر نظر ترامپ، امریکایی غیرمنتظره است که تا کنون ناشدنیهایِ زیادی را «شدنی» ساخته است و نیز پیش از آن، اقدام ایران مبنی بر سقوط یک پهباد امریکایی در فضای این کشور، برای همه غیرمنتظره بوده است. بنابراین در شرایط غیرمنتظرۀ رقبا در آسیا، تأثیر این اقدامِ امریکا که بدون شک از طرفِ آن کشور حسابشده و برنامهریزیشده بوده است، نشان از آمادهگیهایِ امریکا برای هر نوع عواقبی دارد و شکی هم نیست که ایران با مسأله به گونۀ عمیق و حسابشده برخورد خواهد کرد؛ اما تأثیر آن اتفاقات با توجه به موقعیت نزاع میان دو قدرت، برای غرب آسیا بهخصوص عراق و سوریه هویداست و دستور خروج شهروندان امریکایی از عراق از جانب ترامپ پس از حمله قرار دادن فرمانده سلیمانی، نشاندهندۀ ایناست که امریکا انتظار هر اقدامِ انتقامجویانه از ایران را دارد و به همین دلیل به شهروندانش هشدار داده است.
اما نگرانی ایناست که سیاستمدارانِ افغانستان بهخصوص ارگ ریاستجمهوری، توازنِ لازم را در این نزاعِ جدید با توجه به همان ساختار غیرمنتظرۀ بازیگرانِ بزرگ از دست بدهد و وارد میدانی شود که نتیجۀ آن برای افغانستان دود و خاکستر باشد؛ زیرا شرایط غیرمنتظره و افرادی با اقداماتِ غیرمنتظره را نمیشود با قطعیت پیشبینی کرد. هراس ایناست که روزی خدایناکرده شاهد آن باشیم که کشوری از کشورِ ما یا کشوری در کشورِ ما مورد حملۀ دیگری قرار گیرد.
سال ۲۰۲۰ چنانکه دیده شد، آبستنِ اتفاقات و کشمکشهایی خواهد بود که از اختیار ما بیرون است، ولی کشور و مردمِ ما میتوانند قربانی آن باشند؛ چنانکه احمدولی مسعود بیان کرده است، نشانهگرفتن جنرال قاسم سلیمانی، از بلندپایهترین مقامهای جمهوری اسلامی ایران، به معنی تشدید رویارویی میان امریکا و ایران، بیتردید تأثیراتِ ژرفِ خود را در منطقه بهخصوص افغانستان دارد. بهویژه که اینبار کشور ما میدان منازعۀ بازیگرانِ قدرتمندتر و بازیهای خشنتر با ابزار خطرناکتر قرار گرفته است. آرزومندیِ ما از دو کشور دوستِ افغانستان ایناست که اگر نمیشود همانند اوایل دهۀ قبل در دفع تروریزم میان خود تفاهمِ نانوشته ایجاد نمایند، تقابلِ امروزشان باعث تقویتِ تروریزم و صدماتِ بزرگ بر پیکرۀ ضعیف سرزمینِ ما نگردد. امیدواریم با دیپلماسی و گفتمان بتوانند اختلافاتِ خود را مدیریت نمایند تا صلح که آرمان دیرینۀ مردمِ ما میباشد و ارتباط مستقیم به وضعیت منطقه دارد، دستخوش این کشمکشها نگردد.
رویهمرفته برای افغانستان گزینۀ بیرونرفت از همچو منازعات در گرو عقلانیتِ سیاسیِ نخبهگانِ کشور میباشد تا با همگرایی و مصالحه میان خود، ابتـدا پایِ مملکت را از رقابتهایی که هستی ما را نابود خواهد ساخت، بیرون بکشند و سپس به حیث صاحبانِ یک کشورِ مستقل بتوانند تصامیمِ خودشان را داشته باشند.
Comments are closed.