احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:مترجم: هدیه عابدی - ۱۵ دلو ۱۳۹۸
دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا با طرح «صلح خاورمیانه» این پیام را به گوش جهان رساند که میتوان قوانین بینالملل را دور زد.
هفتۀ گذشته، رییسجمهور استیضاح شدۀ امریکا در حالی که نخست وزیر متهم اسراییل در کنارش ایستاده بود، برنامۀ خود را برای برقراری صلح میان فلسطین و اسراییل اعلام کرد.
طرح ترامپ که هنوز راه زیادی دارد تا تبدیل به یک برنامه صلح «تاریخی» شود صرفا بازسازی ایدههای مذاکرات شکست خورده قبلی است.
در آن زمان نیز مانند الان، اسراییل همین اهداف را دنبال میکرد: اینکه تا جایی که امکان دارد، فلسطینیها را در کمترین زمین ممکن محصور کند و در عین حال شهرکهای غیرقانونی خودش قانونی اعلام شود و فلسطینیها از حق تضمین شده خود برای بازگشت به میهن شان محروم باشند. این طرح صلح نیست بلکه تقاضای موافقت فلسطینیان با تسلیم همیشگی است.
در این برنامه بخش بزرگی از کرانه باختری از جمله «درۀ اردن» به اسراییل داده میشود تا لازم نباشد هیچ یک از شهرکهای غیرقانونی آنها برچیده شود. در این طرح بیتالمقدس، پایتخت یکپارچه اسراییل خواهد بود در حالی که بخشی از حومۀ شهر را به فلسطین اختصاص داده اند تا آن را پایتخت خود اعلام کند. این طرح میخواهد فلسطینیان از حق بازگشت خود چشمپوشی کنند و اسراییل را به عنوان «کشوری یهودی» بپذیرند.
«کشور» فلسطین مجسم شده در طرح ترامپ مجموعهیی از بخشهای زاغهنشین است که هیچ نوع کنترلی بر مرزهای زمینی، هوایی یا منابع طبیعی ندارد. طرح ترامپ چراغ سبزی است به برنامۀ اسراییل برای اشغال و الصاق کرانۀ باختری به اراضی اشغالی. همین هفتۀ گذشته بود که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسراییل اعلام کرد، فرایند الصاق غیرقانونی کرانۀ باختری به اراضی اشغالی را آغاز میکند.
پیش از اعلام رسمی «معاملۀ قرن» امریکا عملاً همه آمال و آرزوهای نخست وزیر اسراییل را برآورده کرده بود: از انتقال سفارت امریکا به بیتالمقدس، اعلام اینکه بلندی های اشغالی جولان بخشی از اسراییل هستند و قطع کمکهای خود به آژانس امداد سازمان ملل برای پناهندهگان فلسطینی گرفته تا بستن دفتر سازمان آزادی بخش فلسطین در ایالات متحده همگی مواردی بودند که در فهرست خواستههای نتانیاهو قرار داشت. بنابراین، جای تعجب ندارد که نتانیاهو نمیتوانست خوشحالیاش را مخفی کند و از طرح ترامپ به عنوان مهمترین روز در تاریخ اسراییل یاد کند.
مشکل فقط مربوط به محتوای این برنامه نیست بلکه فرایند آن نیز اشکال دارد. از میان ۱۳ میلیون فلسطینی در سراسر جهان، ترامپ و تیمش نتوانستند حتا چند نفر را برای تایید و امضای طرح خود پیدا کنند. با این حال، برای ترامپ و مشاورانش که همه طرفدار شهرکسازی اسراییل و سیاستهای توسعهطلبانه آن هستند اینکه فلسطینیان چگونه فکر میکنند و چیزی که قانون مشخص میکند، اهمیتی ندارد آنچه که اهمیت دارد فقط و فقط اسراییل است. در تمامی مذاکرات دو دهه گذشته، خواستههای اسراییل همیشه مقدم بر حقوق فلسطین قرار می گرفته است. اسراییل همیشه تمایلات سیری ناپذیرش را به سرزمین فلسطین تحت عنوان نگرانی «امنیتی» یا «جمعیتی» مطرح کرده است. روشی مودبانه برای گفتن اینکه اسراییل هیچ فلسطینی غیریهودی را در میان خود نمیخواهد، چیزی که فلسطینیها همیشه ملزم به پذیرش آن بودند. به عنوان مثال همیشه به امنیت اسراییل توجه زیادی شده است در حالی که فلسطینیان باید بدون هیچگونه وسیلۀ دفاعی از زندهگی در کشوری بدون قدرت نظامی راضی میبودند، اما اسراییل و ساکنین مسلح آن حق حمله به شهرهای فلسطین را آن طور که میخواهند، حفظ میکنند. قرار است «نگرانیهای جمعیتی» اسراییل با تجدید مرزها برطرف شود تا شهرکهای غیرقانونی اسراییل قانونی شوند ضمن اینکه فلسطینیها از حق بازگشت خود محروم میشوند صرفاً به دلیل اینکه یهودی نیستند. تمایل اسراییل برای داشتن بیتالمقدس به عنوان «پایتخت جاودانه و ابدی» خود منجر به نادیده گرفتن حقوق بینالملل میشود و پایتخت فلسطین در بخشهای زاغهنشین مناطق مقدس و به دور از قطب اقتصادی آن قرار خواهد گرفت.
این نگرش در چشمانداز برنامۀ ترامپ در مورد شهروندان فلسطینی اسراییل نیز صدق میکند. از زمان تشکیل غیرقانونی اسراییل در ۷۸ درصد از سرزمینهای فلسطین در سال ۱۹۴۸ برخی از رهبران اسراییل تأسف میخوردند که چرا همه فلسطینیها را اخراج نکرده اند و در بخشهایی که اسراییل اشغال کرده بود هنوز ۱۵۰ هزار فلسطینی حضور داشتند. اکنون این تعداد به ۱.۸ میلیون نفر افزایش یافته که بالغ بر ۲۱ درصد از جمعیت اسراییل را تشکیل میدهند. اسراییلیها آنها را به چشم ستون پنجم میبینند و با بیش از ۶۰ قانون میان خودشان و آنها تبعیض قایل میشوند. در طرح صلح ترامپ، شهرهای بزرگ فلسطین در داخل اسراییل بخشی از «کشور فلسطین» خواهند شد. دربارۀ این برنامه با هیچ فلسطینی در اسراییل مشورت نشده و به نظر میرسد، مقامات اسراییل از اینکه فلسطینیان از این طرح استقبال نکرده اند، متعجب شده اند.
این نگرش استعماری-که در آن اسراییل و امریکا تشخیص میدهند چه چیزی برای فلسطینیها خوب است- دههها بدون چالش باقی مانده بود. در این مدت اغلب شنیده میشد، اسراییلیها به فکر برابری هستند و نمایندهگان اتحادیه اروپا و سایر کشورها از این تقاضا پیروی میکنند. به ما گفته شد، ملزم کردن اسراییل به رعایت قوانین بینالملل تا چه اندازه «غیرواقعی» است و حضور امریکا برای تضمین توافق تا چه میزان «ضروری» است. موافقت با اعمال این نگرش استعماری منجر به این شد که فلسطینیان برای بیش از ۵ دهه برای تقریباً همه ضروریات و لذتهای زندهگیشان باید از اسراییل اجازه میگرفتند از جمله مواردی نظیر دیدن عزیزان، آموزش دیدن، دسترسی به مراقبتهای پزشکی، ساختن خانه یا حتا دیدن دریا. این بیرحمانه است که فلسطینیها مجبورند این استکبار استعماری را تحمل کنند فقط برای اینکه میل سیری ناپذیر اسراییل به سرزمین فلسطین مهار شود.
منبع: گاردین
Comments are closed.