احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۵ دلو ۱۳۹۹
شفق سیهپوش
بخش دوم و پایانی
از ادوارد ودیع سعید، نظریهپرداز ادبی، منتقد فرهنگی و سیاسی فلسطینی نقل است: آنهایی که نمیتوانند یا نمیخواهند خود را معرفی کنند، دیگران باید آنها را معرفی کنند.
سرنوشت موسیقی خراسانی ما «شش مقام» چون افغانستان پسا استعمار انگلیس و تا به امروز مبهم و پیچیده است. شاید بیانصافی نباشد اگر بگویم هیچگاه توجه حکومتی یا جمعی فرهنگی به موسیقی ریشهدار این سرزمین نشده است. بدون شک که دستان استعمارگران انگلیسی با متحدان حکومتی شان در این بی توجهی دخیل است. در تاریخ سیاسی معاصر افغانستان به عمد همه نگاهها معطوف به موسیقی هندی بوده است.
این توجه پس از آغاز کار رادیو کابل در سال ۱۹۲۵ هم ادامه پیدا کرد؛ ولی با ورود تلوزیون در سال ۱۹۷۴ تشدید شد. سران حکومت تا پایان حکومت داکترنجیبالله احمدزی تلاش کردند با پخش فیلم و موسیقی از طریق رسانههای دیداری شنیداری اذهان مردم را به هرچیز جلب کنند جز تاریخ و گذشتۀ شان. البته اگر تلاشهای هم در جهت حفظ و ارتقای موسیقی خراسانی شده باشد انفرادی بوده و بسیار محدود.
ولی داستان موسیقی خراسانی از همان اول هم پیچیده بهنظر میآید، چنان که فارابی در کتاب اول خود «الموسیقی الکبیر» چنین میگوید: هرعلم نظری از اصول بنیادی (مبادی) و اصول دیگری که از آن نتیجه میشود تشکیل میگردد. در بعضی از علوم و فنون اصول بنیادی از آغاز برما روشن ( بدیهی) است و در برخی تمام اصول بنیادی اکثر آن بر ما مجهول است.
اما مشکل دیگری که موسیقی خراسانی در افغانستان پسا خراسان، بیشتر به انزوا برد افراطیت دینی است.
تندروان دینی احادیثی را از حضرت پیامبر (ص) میآورند که موسیقی را رد کرده است، مثلا؛ مسیح بن سراج نقل میکند، عایشه همسرحضرت پیامبر روایت کرده است که حضرت محمد یکبار گفته اند: همانا که خداوند دختر خواننده «قینه» را حرام کرده است و خریداری او را، قیمت او را و تعلیم او را. که این حدیث از سوی دانشمندانی شبیه غزالی توجیه شده است. غزالی می گوید، این حدیث صرفا به دختری خواننده در مجلس شرابخواری اشاره دارد.
دیگر مخالفان موسیقی نیز از این موارد یاد کرده اند: حضرت محمد (ص) شیرین دختر خوانندهی حسان بن ثابت را ملامت کرده و او را از آواز خواندن منع کرده اند و…
با اینحال، روایتهایی نیز وجود دارند که موافقبودن حضرت پیامبر را تایید میکنند.
نخستین حدیث در مورد زنان خواننده از پیامبر خدا این چنین است که روزی حضرت رسول از کنار خانۀ حسان بن ثابت عبور میکردند و صدای دختر خوانندهای را که آواز میخواند شنیدند. حسان بن ثابت که شاعر بود از فرستادۀ خدا سوال میکند که آیا آواز خواندن از معاصی است؟
حضرت پاسخ میدهند: یقیناً خیر.
اما گذشته از این موارد که بعضا در مورد صحتبودن و نبودنشان، اختلاف وجود دارد، مورادی هم هستند که که حضرت پیامبر موسیقی را منع نکرده است. مثلا در روایتی دیگری آمده است: روزی خلیفۀ اول ابوبکر به دیدن دخترش عایشه به خانۀ او میرود، در آنجا دو دختر را میبیند که ضرب (دایره) میزنند. ابوبکر به دختران نهیب میزند؛ ولی پیامبر اکرم از اتاق دیگر صدا میزند: آنان را راحت بگذار ابوبکر! چرا که این زمان، وقت جشن و سرور است و… روایتهایی از این دست هستند که برداشت افراطیان را زیر سوال میبرد؛ اما یک برداشتهای افراطی عوامانه از موسیقی، سبب شد که موسیقی پس از اسلام و بهویژه موسیقی خراسانی از روند رو به پیشش، بماند.
با تمام بیمهریهایی که نسبت به موسیقی خراسان صورت گرفت؛ اما بازهم موسیقی خراسانی با محوریت کابل همچنان تکیده و نفسزنان زنده است و گاه در قندهار سر بُلند میکند و گاه در لوگر گاهی هم در میان بلوچهای کشور.
قندهار با محوریت عزل و زبان پشتون گاهی هم پارسی با تکنوازی رباب و طلبه شنونده را به گذشتههای پر افتخار خراسان میبرد. گاهی کابل شاهد موسیقی شاد لوگری است، ریتم اکثر آهنگهای لوگری شاد و تند استند، گاهی در میان یک قالب دو تا چند آهنگ اجرا می شود.
سازهای موسیقی لوگری سَرنده، از خانواده رباب و قیچک و دهل، رُباب. بداهه خوانیهای آن زبانزد خاص و عام است.
موسیقی هرات
موسیقی این منطقه با موسیقی جنوب خراسان (ایران امروز) منطقه تربتجام بسیار به همدیگر نزدیک اند.
تحریرها، آرایهها با متر معین حتا جملههای آوازی بههم نزدیک و کوتاه اند. در موسیقی این دوبخش ترانه بسیار کم بهکار میرود؛ ولی مقام، عنوان آهنگ دارد. این سبک که ریشه در موسیقی باستانی خراسان دارد در استانهای چون غور، بادغیس رایج است. آوازهای سبک هراتی غزل، رباعیات دوبیتیها، با گویش محلی اجرا میشود.
در گذشته اکثر سازهای موسیقی بومی هراتی زهی بودند؛ ولی امروز با توجه به هجوم تکنالوژی تغییراتی آمده است؛ اما در عموم همچنان از دوتار، رباب، دایره، زیربغلی و هارمونیه استفاده میشود.
برعکس سایر نقاط کشور هنوزم هم در موسیقی هرات از ساز «بینجو» استفاده میشود. بینجو سازیست زهی با مضرابی پلاستیک، از ساز بینجو بلوچهای افغانستان ایران و پاکستان هم استفاده میکنند.
موسیقی نورستان
مردمان نورستان همیشه محروم ولی مقاوم چون شهروندان کُردِ ایران، موسیقی ریشهدار خود را دارند. تأثیر محرومیت را میتواند در پیشخوانی نورستانی حزن و اندوه آنها را به راحتی بشنوید. موسیقی نورستان نقاط مشترک زیادی با موسیقی پنجشیر و بدخشان دارد. نقطه اشتراکی موسیقی پنجشیر و نورستان گروههای کُریست که بعد از پیشخوان تکرار میکند؛ اما در استفاده از ابزارهای موسیقی تفاوتهای وجود دارد: ساز اول نورستانیها در اکثر موارد توله است، بعد از آن دهل، واج، سه تار.
موسیقی ازبیکی خراسانی
موسیقی ازبیکی، اکثر با کلام پارسی همراه است. سازی محوری این موسیقی «قیچک» است و پس از آن دنبوره و دوتار ازبیکی، دایره زنگ و چنگ اضافه میشود.
در موسیقی ازبیکی اکثر مسایل تاریخی و شور عاشقانه بیان میشود. گاهی چون آواز «هرای» فریاد کوهستان و بازگوکنندۀ آوارهگی و درد رنج مردم ازبیک است. هرای نوع موسیقی اندوهگین است که هنوز در شمال خراسان ایران امروز وجود دارد که در گذشته از آنها برای مراسم سوگواری استفاده میشد.
موسیقی پنجشیر و بدخشان
این دو استان تقریباً موسیقی مشترکی دارند: سنگردیخوانی، فلکخوانی تا بخاراییخوانی با فضاهای آوایی موسیقی کولاب، و بدخشان تاجیکستان. فضاهای تحریر یا چهچههای پنجشیر با مناطق سمرقند، بخارا و کولاب بسیار نزدیک و همسان هستند، بخشیهای از موسیقی پنجشیر و بخارا را شادروان صاحب نظراف در سالهای دور خوانده است؛ اما در پنجشیر ضربهای شاد و تند، قرصک و پردهخوانی رواج دارد و در بدخشان، فلکخوانی بیشتر رایج است.
البته این مطلق نیست که اهالی دو استان فقط از یکی از آنها استقبال می کنند، گاهی پامیریخوانی بدخشانی و اسببازیچوبی در مجالس خاص پنجشیر تجربه میشود. موسیقی پنجشیر اکثر با سنگردی، بیان واقعیتهای تاریخی، عاشقانه، مادرانه و اجتماعی آغاز میشود؛ ولی در ادامه ریتم و ضرب آن تغییر کرده، گاهی شاد و گاهی شکل حماسیخوانی« شاهنامهخوانی» بهخود میگیرد و ساز محوری آن دایره و در موارد انفرادیخوانی«بدون همراه» تنبور است.
فارابی، سازهای اصلی موسیقی خراسانی را، سازهای زهی میداند و در مورد تنبور میگوید: طول و حجم این ساز در نقاط مختلف متفاوت بوده ولی همیشه دارای دوتار به یک ضخامت بوده است که در انتها به یک دکمۀ سیمگیر متصل میشود، تنبور خراسانی دارای پردههای زیادی است که این پردهها جای ثابتی دارند. بهطور معمول پنج پردۀ ثابت در آن به ترتیب زیر بسته میشود:
پردۀ اول به فاصلۀ یک به نه؛ پردۀ دوم به فاصلۀ یک به چهار؛ پردۀ سوم به فاصلۀ یک به س؛ پردۀ چهارم به فاصلۀ یک به دو و پردۀ پنجمی، در نقطهای به فاصلۀ یک به نه، بین نقطۀ وسط تار خرک ترتیب میشود.
ساز دیگری که در مجالس خانوادهای در پنجشیر از آن استفاده میشود «دهلک»است، از دهلک زمانی استفاده میشود که دایره نباشد. یکی دیگر از مشخصههای موسیقی پنجشیر و بدخشان بیتخوانی است. بیت اول توسط یکنفر و بیت دوم توسط فرد دوم اجرا میشود. و ادامۀ اعضا هم شرکت میکنند.
نوع دیگر موسیقی ،بین دو استان کلامخوام خوانیست. قطعاتی با وزنهای مختلف انتخاب و در مجالس خصوصی اجرا میشود.
ویژهگی جالب در موسیقی پنجشیر، وجود محتوای «اروتیک» است که فقط در میان مردان اجرا میشود.
موسیقی دیگری که در میان دو استان و استانهای کاپیسا، پروان و… رایج است، موسیقی گندمدوریست که ریشۀ پیشاخراسانی دارند. میگویند در پنجشیر نوع موسیقی«سربندی» هم بوده است که متاسفانه از آن اثری نیست..
موسیقی سربندی بدون ساز توسط فردی یا افرادی اجرا میشده است که شبها از سربند آب مناطق شان حراست میکردند و بهواسطۀ صوت بلند بهخودیها و حریفان، هشدار میدادند که آب، تا فلان ساعت صاحب دارد و در اختیار ما است؛ اما نوع دیگر موسیقی در بدخشان، کماکان هنوز وجود دارد که آن را ساربانخوانی میگویند.
این نوع موسیقی معمولا تک است و چوپان همیشه با ساز توله تکخوانی یا به همراه قشقارچه، یا غیچک اجرا میکنند.
بابک احمدی معتقد است: جامعهشناسیموسیقی صرفاً توصیفی و تفننی نیست، بل ناقد وضع اجتماعی و راهگشای پیشرفت جامعه و هنر موسیقی باید باشد. سوال این است: آیا موسیقی امروز چنین شرایطی دارد؟
پاسخ را میگذارم برای خوانندهگانتان.
منابع:
۱-آشنایی با موسیقی شرق و غرب
۲-اندیشههای علمی فارابی در باب موسیقی
۳-کتاب زنان موسیقی ایران: از اسطوره تا امروز اثر توکا ملکی
۴-فرهنگ تحلیلی موسیقی شناسی: بابک احمدی
Comments are closed.