احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





کتاب قدیمی فضایل بلخ در بریتانیا به زبان انگلیسی ترجمه شد

- ۲۰ دلو ۱۳۹۹

قدیمی‌ترین کتاب دربارۀ تاریخ ولایت بلخ در افغانستان، (روایتی متفاوت از تاریخ پنج قرن نخستین اسلامی) تحت نام «فضایل بلخ» برای نخستین بار به زبان انگلیسی ترجمه شد.

این کتاب، ۸۰۷ سال پیش از امروز توسط شیخ‌الاسلام ابوبکر بن عمر بن محمد بن داوود واعظ بلخی، به زبان عربی نوشته شده بود که عبدالله حسینی، ۶۶ سال بعد، این کتاب را زبان فارسی برگردان کرده است.

با اینکه نسخۀ عربی این کتاب در دست‌رس نیست؛ اما در این اواخر، برای نخستین‌بار توسط آرزو آزاد، ادموند هرتزیگ و علی ‌میرانصاری، از زبان فارسی به انگلیسی برگردان شده است

قدیمی‌ترین کتاب دربارۀ تاریخ ولایت بلخ در افغانستان، با عنوان فضایل بلخ ، توسط آرزو آزاد، ادموند هرتزیگ و علی‌میرانصاری به انگلیسی ترجمه شده و همراه با مقدمه و تعلیقات مفصل در ماه جنوری سال جاری، از سوی مجموعۀ معتبر بنیاد اوقاف گیب، در کشور بریتانیا به چاپ رسیده است.

به گزارش بی‌بی‌سی، انتشار این کتاب چشم‌انداز تازه‌ای بر تاریخ شهر و ولایت بلخ می‌گشاید و به طور کلّی بر دانش ما از تاریخ‌نگاری اسلامی و تاریخ کتاب‌پردازی می‌افزاید.

یاسین رسولی نویسندۀ این یاداشت می‌نویسد: «شهرت بلخ بیش‌تر به واسطۀ حضور و فعالیت شخصیت‌های تاریخی در آن، به‌ویژه تا پیش از حملۀ مغول است. مثلا بر اساس روایات تاریخیِ زردشتی؛ پیوند تنگاتنگی میان بلخ و زردشت هست. اسکندر با همسر محبوب سغدی خود (رکسانا) در بلخ ازدواج کرد؛ بلخ یکی از غنی‌ترین معابد و صومعه‌های بودایی را در غرب آسیای مرکزی به نام «نوبهار» در خود جای داده که موطن اجدادی خاندان برامکه بوده است. برمکی‌ها املاک بودایی را اداره می‌کردند و پس از فتوحات اسلامی به وزارت و فرمان‌داری خلفای عباسی در بغداد رسیدند. بلخ هم‌چنین زادگاه مولانا جلال الدین محمد و یکی از مناطقی است که عرفان و تصوف اسلامی در آن شکل گرفته است.

اما، این رویدادها چگونه تاریخ بلخ را شکل داده و چرا در بلخ اتفاق افتاده اند؟ حسینی، مترجم فارسی این کتاب، از قول واعظ بلخی، نویسندۀ متن عربی کتاب فضایل فضایل بلخ، می‌نویسد که «بلخ به میمنت کرامات بسیارش به چنین جای‌گاهی نایل آمده است».

مورخان عینی‌نگری مانند آرزو آزاد و هرتزیگ، این روایت‌ها را روندی می‌بینند که تاریخ بلخ را ساخته است. مترجمان و ویراستاران متن انگلیسی این کتاب، در پیشگفتار و حاشیه‌نویسی بر فضایل بلخ، سده‌های میانه را از نگاه مؤلف، به زمان و مکان موردنظر او نگریسته و تلاش کرده‌اند تا از تعمیم تعبیرات مدرن به گذشته که باعث تحریف و به بی‌راهه رفتن درک واقعی تاریخی می‌شود اجتناب کنند.

سوالی که این مترجمان در مقدمه از خود می‌پرسند این است که چه «عاملی عبدالله حسینی، مترجم فارسی کتاب، را به ترجمۀ این کتاب به زبان فارسی واداشته است». او در مقدمۀ خود، مطالب زیادی آورده که به عقیدۀ مترجمان اشاره به ویرانی شهر باستانی بلخ به‌دست مغول‌ها دارد. به‌همین دلیل، اصرار داشته که تاریخ بلخ، باید زنده بماند. این ضرورت، او را واداشته تا تاریخ بلخ را به «پارسی دری» ترجمه کند، زبانی که او آن را «زبان بهشت» می‌نامد. این موضوع یک نکتۀ دیگر را نیز روشن می‌کند؛ اینکه عربی زبان رایج عام در بلخِ آن زمان نبوده است.

نویسنده می‌خواسته اطلاعات تاریخ بلخِ قبل از مغول را به مخاطبان گسترده‌تر فارسی‌زبان برساند تا این اطلاعات تنها در دست‌رس عالمان عربی‌دان نباشد. حسینی توضیح می‌دهد که یک نسخه از اصل عربی فضایل بلخ را به شکلی معجزه‌آسا یافته و یک حامی محلی به او سفارش ترجمۀ آن را داده است. مترجمان انگلیسی احتمال می‌دهند شاید کسی که سفارش ترجمه فارسی را داده برای آل کرت (قرنهای ۱۳ و ۱۴ میلادی) مستقر در هرات کار می‌کرده است؛ زیرا در این زمان حکومت بلخ از سوی مغول‌ها به آل کرت واگذار شده بود.

این کتاب به ما چه چیزهایی می‌گوید که قبلا نمی‌دانستیم؟

اول، از این کتاب می‌آموزیم که آثاری مانند فضایل بلخ حاصل کلاژی از متون قدیمی‌ترند. اگرچه متون پیشین باقی نمانده‌اند؛ اما نویسنده از آنها برای ما روایت می‌کند. کتاب دارای سه قسمت اصلی است: بخش اول مجموعه‌ای مختصر از گزارش‌ها دربارۀ تاریخ بلخ است که بیش‌تر از قول علمای دین و فقهای مسلمان روایت شده است. در قسمت دوم، که کوتاه‌تر است، نویسنده فضایل و کرامات بلخ را بر می‌شمرد. قسمت سوم، که عمده حجم کتاب را در بر می‌گیرد شامل شرح احوال هفتاد تن از علما است (در این میان، ضمن شرح حال یکی از علما، اخباری از دو همسر دانش‌مند وی نیز روایت شده است). بسیاری از این عالمان فقیه بودند و درعین حال به زهد و تصوف هم شناخته می‌شدند. این سه قسمت کتاب را می‌توان جدا از یکدیگر در نظر گرفت؛ زیرا هر بخش در نوع خود شیوه‌های مختلف تاریخ‌نویسی را نشان می‌دهد.

کتاب فضایل بلخ، مطالب قدیمی را دوباره تنظیم کرده و مواد خاص خود را به آن افزوده تا موضوعی تازه را بیان کند. مترجمان کتاب با بررسی چهار نسخۀ خطی به‌جامانده از کتاب، به این نتیجه رسیده‌اند که این چهار نسخه از دو خانوادۀ متفاوت‌اند. حفظ و بازیابی خود این نسخه‌ها، داستانی جذاب دارد: در مقدمۀ انگلیسی، مترجمان خواننده را به فرانسه می‌برند، جایی که با مازارن، کاردینال فرانسوی معروف قرن هفدهم میلادی، آشنا می‌شویم. سپس به روسیه، پاکستان و ایران می‌برند.

مترجمان می‌گویند دومین چیزی که آن‌ها دریافته‌اند این است که نویسندۀ کتاب، اظهارات ضد و نقیضی را به عنوان مثال در مورد اسلامی شدن بلخ، گفته است. در یک بخش می‌بینیم که مکان بودایی نوبهار هنگام حملۀ لشکریان مسلمان به بلخ به طور کامل تخریب می‌شود؛ اما در جای دیگر می‌گوید که نوبهار قرن‌ها بعد از فتح بلخ هنوز پابرجا بود. مترجمان در تشریح این ناسازگاری‌ها توضیح داده‌اند که اختلاف روایت در گزارش‌های تاریخیِ سده‌های میانه یک امر معمولی است.

نویسنده ترجیح داده تا برخی از ناسازگاری‌ها را با عبارت «الله اعلم» حل‌نشده رها کند. این نوع اختلاف روایات در مورد تاریخ بلخ بسیار زیاد است، مثلاً در موضوع‌های جالبی مانند تأسیس شهر، زیارت اماکن متبرکۀ غیر اسلامی در دوران باستان و در پنجصد سال اول اسلام و شکل‌گیری تدریجی طبقۀ علما و فقها به چشم می‌خورد.

سومین نکته‌ای که مترجمان بر آن تأکید ورزیده‌اند این است که در ترجمۀ متون سده‌های میانه از فارسی به انگلیسی باید مفاهیم تا حد امکان مطابق با نیت نویسندۀ اصلی به زبان مقصد برگردانده شود.

آخرین نکته این که این ترجمۀ انگلیسی و تعلیقات بر کتاب فضایل بلخ، حاصل همکاری نادر میان محققان و مصححانی مستقر در نهادهای آکادمیک بریتانیا و ایران است. مترجمان امیدوارند که این امر دیگران را ترغیب به انجام این قبیل کارها کند و آثار تاریخی کمترشناخته‌شده فارسی را، همراه با تعلیقاتی که چشم اندازهای منحصر به فردی از منبع اصلی ارایه می‌دهد، بیش‌تر در دسترس خوانندگان انگلیسی‌زبان قرار دهند. هم‌چنین امیدوارند که ارزیابی روایت‌های متعدد منجر به تعمیق دانش تاریخی و استقبال از تفاوت‌ها شود، در حالی که درگیر بحث‌های سالم در مورد تاریخ و اهمیت آن در امور معاصر هستیم.

مجموعه یادبود گیب،GIBB MEMORIAL SERIES  بنگاهی که این کتاب را به چاپ رسانیده است؛ در بریتانیا به‌عنوان بنگاه نیکوکاری به ثبت رسیده و هدف آن کمک در انتشار آثار علمی دربارۀ زبان و تاریخ و ادبیات مردمان عرب، فارسی‌زبان و ترک است. این مؤسسه را “جین گیب” به یاد پسرش در سال ۱۹۰۲ ایجاد کرد. مجموعۀ یادبود گیب تاکنون چندین کتاب مهم فارسی، عربی و ترکی را منتشر کرده‌است.

مدتی ادوارد براون نیز عضو هیئت امنای این بنگاه بود. علامه محمد قزوینی، تاریخ جهانگشا و چهارمقالۀ عروضی را با کمک این بنگاه منتشر کرده است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.