سرقت فرهنگی و سکوت مسوولین / چرا قانون کاپی رایت عملی نمی‌شود؟

- ۲۵ دلو ۱۳۹۹

نذیر احمد دقیق

یکی از زشت‌ترین نوعِ دزدی، دزدیدن مطالب و آثار علمی، ادبی و فرهنگی است. به‌عنوان‌مثال اگر فردی بدون ذکر نام نویسنده به اسناد و دست‌آوردهای علمی دیگران نظر می‌اندازد و سعی می‌کند از زحمات و داشته‌های علمی، پژوهشی، هنری یا ادبی دیگران استفاده کند و در آن نامی از صاحب اثر نمی‌برد؛ مقوله‌ای شکل می‌گیرد که به نام سرقتِ ادبی و فرهنگی یاد می‌گردد.

فرهنگِ تلخِ دزدیدن نوشته‌ها، آثار هنری، کمپوز آهنگ‌ها، طرح‌های علمی، مطالب ادبی، شخصیت‌های هنری، فرهنگی و دانش‌مند توسط برخی از برادرانِ سارق و دزد ما از چندی بدین‌سو به یغما گرفته می‌شود و هیچ نهادی در کشور دیده نمی‌شود تا این معضله را حل کرده و مجرمین را به مراجعِ عدلی و قضایی معرفی کند.

دزدی ادبی و فرهنگی بدتر از دزدی مادی بوده که به اثرِ بی‌تفاوتی مسوولین؛ در حال شکل‌دادن یک فرهنگِ ناپسند می‌باشد. زیرا همه می‌دانیم که نشر غیر قانونی و فریب‌کارانۀ آثار دیگران به اسم کسانی‌که می‌دزدند عملی است غیراخلاقی و ناپسند.

دراین اواخر بیش‌ترین نمونه‌های سرقتِ ادبی و فرهنگی را روی اکثر نشرات چاپی، و رسانه‌های اجتماعی دیده می‌توانید که بدبختانه چنان حیا از چشمِ ناشران دزد و متقلب پریده که هر متن را که میل دل‌شان باشد به نام خود نشر نموده فخر کاذب کمایی می‌کنند.

در این مقطع به‌گونه‌ای مثال چند نمونه از سرقت ادبی و فرهنگی را خاطر نشان می‌کنم:

– کشوری اعلان می‌کند که هنر خوش‌نویسی، رسامی یا میناتوری مربوط به ایشان است و می‌کوشد هنر متذکره را در سازمان‌های معتبرِ جهانی به نام خویش ثبت و راجستر کند؛ درحالی‌که هنر متذکره مربوط به ایشان نمی‌باشد.

– منبعی را مواجه می‌شویم که ادعا دارد رباب، آلۀ موسیقی مرتبط به ایشان است درحالی‌که چنین نیست.

– اگر از داشته‌های یک کتاب، مقاله‌های پژوهشی یا تحقیقی استفاده می‌کنیم و اسم نویسنده و یا کتاب را در اخیر نوشتۀ خود درج نمی‌کنیم حق‌تلفی و دزدی کرده‌ایم.

– ایران، ترکیه و افغانستان هم‌زمان هر سه ادعا دارند که مولانا جلال‌الدین بلخی از ما است اگر اشتباه در ثبت این اسم به نفع هر یک ازاین ممالک صورت می‌گیرد سرقت ادبی و فرهنگی صورت گرفته است.

– اگر آهنگی می‌سرایم و در اخیر اسم ترانه‌ساز و کمپوزکننده را نمی‌نویسیم و به نام خود یا کسی دیگری درج می‌کنیم دزدی هنری فرهنگی انجام داده‌ایم.

– بر اساس داستانی فیلم می‌سازیم؛ ولی نویسندۀ داستان شخص خود را معرفی می‌کینم و به همین شکل صدها مثال دیگر…

دزدی فرهنگی موضوع رایجی است که دامنۀ آن روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود. گسترش دامنۀ دزدی در حوزه‌های فرهنگ و ادب، صدمه‌ای دردآوری است و مسوولانی‌که دراین زمنیه‌ها سکوت اختیار می‌کنند ترویج‌کننده‌گان و حامیانِ اصلی این پدیدۀ زشت محسوب می‌شوند. پس اگر مَیلی به شریک‌سازی مطلبی در رسانه داریم چه خوب است که نامِ صاحب‌اثر را حفظ کنیم. این شیوه، نه‌تنها به افکارِ ما ارج می‌گذارد بل‌که بنیان‌گذار فرهنگ نیکوی انسانی و وجدانی هم خواهیم بود.

در گام دوم برای جلوگیری این عملِ نادرست و شرم‌آور، باید کمپاینی براه انداخت تا به این پدیدۀ شوم نه گفته و حامی فرهنگ خوب، اخلاق پسندیده و میکانیزم قانونی باشیم.

مقولۀ کاپی رایت یا حفظ حق نشر، یکی از مهم‌ترین و بهترین شیوۀ درنظرگرفتنِ حقوق صاحب اثر است که باید با جدیت کامل رعایت شود. اگر اثری به هر شکلی استفاده می‌شود، استفاده‌کننده باید حقوق مسلم صاحب اثر را مدِ نظر گیرد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.