یکی از مشهورترین نظریههای انگیزشی، نظریۀ سلسله مراتبی نیازهاست که به وسیلۀ آبراهم مازلو مطرح شده است. مازلو باور داشت که در درون هر انسانی پنج طبقه نیاز وجود دارند؛ اینها عبارات اند از:
- نیازهای جسمانی؛ شامل گرسنگی، تشنگی، خواب …
- نیازهای امنیتی؛ شامل امنیت، محفوظ ماندن از خطرها فیزیکی و عاطفی
- نیازهای اجتماعی؛ شامل عاطفه، احساستعلقخاطر و دوستی
- نیاز احترام؛ شامل حرمت نفس، خود ارزشی، خود احترامی، جایگاه و اعتبار
- نیازخودیابی، شامل نوآوری، پیشرفت، رشد و خود شکوفایی
هر چندی که در اوایل«مازلو» باور داشت که این نیازها بهصورت سلسله مراتب بروز میکنند؛ یعنی با مرفوع شدن یک مرحله، نیاز مرحله بعدی مطرح و مرفوع گردد، اما بعداً خود او نیز به این امر تاکید نمیکرد.
به هر حال نظریه او یکی از نظریههای اثر گذار در روانشناسی، مدیریت، تعلیم و تربیه … همچنان پر طرفدار و پر کاربرد است.
چگونه میتوان از این نظریه در آموزش و تعلیم و تربیت استفاده کرد؟
معلمان همواره از بیانگیزگی و یا کمانگیزه بودن دانشآموزان در فرایند یاددهی و یادگیری شاکی هستند و در بعضی موارد این مسئله برای شان تبدیل به کابوس شده است. این مهم در بعضی موارد ناشی از عدم برخور داری معلمان از دانش و مهارت کافی تیوری و عملی در پروسه تدریس هست.
چنانچه معلمان نظریه«مازلو» را با غور و دقت بیشتر بخوانند و مهارت بکاری آن را در صنف درسی با دانش آموزان بیاموزند؛ بیتردید یک بخشی از مشکلات شان مرفوع و بر طرف میگردد.
چگونگی کاربرد سلسله مراتب نیازها در صنف درسی توسط معلم
- نیازهای جسمانی؛ معلم مسئول و آگاه میداند که دانش آموز او به آب، غذا، خواب کافی، رفع حاجت… در مرحله نخست نیاز دارد و او مکلف به فراهمسازی شرایطی است که نیازهای نخستین دانشآموز رفع شده باشد تا او بتواند؛ درست و منظم بخواند و یاد بگیرد. معلمان فهیم میدانند که به دانش آموزان گرسنه، تشنه، کمخواب و دارای مشکل نمیتوان آموزش داد.
- نیازهای امنیتی؛ معلم مسئول و آگاه میداند که دانش آموز او بعد از غذا به محیط آرام، دور از خطر، سلامتجسمی و روانی و ثبات نیاز دارد و او تلاش میکند محیطی را خلق کند که همهای دانشآموزان در آن دارای روابط حسنه و بدون احساس خطر باشند و روابط معلم با دانشآموز و از دانشآموز با سایرین چنان تنظیم شده است که به دور از ارعاب، ترس و تهدید است. تا چنین شرایط برای یادگیرنده مهیا نگردد او نمیتواند بیاموزد.
- نیاز اجتماعی؛ معلم آگاه و مسلکی میداند که دانشآموزان به عشق، علاقه، صمیمت، محبت، احساس تعلق … نیاز دارند و او همواره کوشش میکند که به عنوان پدر و مادر معنوی و راهنمای دانش آموزان این نیازها را به رسمیت بشناسد و همواره تلاش و برنامه برای مرفوع کردن این نیاز اساسی دانش آموز دارد.
- نیاز احترام؛ معلم خوب میداند که هر دانشآموز نسخهای جداگانه الهی و منحصر به فرد است و او همواره به جایگاه، اعتبار، شخصیت، توانایی، استعداد و ذکاوت دانش آموزان اش احترام میگذارد و تلاش میکند این نیاز جوانان و نو جوانان را بصورت درست و منظم آن در محیط درسی و آموزشی مرفوع کند تا دانش آموزان احساس راحتی داشته و درست بیاموزند.
- نیاز خودیابی؛ هر چندی که دانش آموزان در سطح عالی و بلند این مرحله نمی رسند اما در سطح ابتداییه، آن معلمان برتر میدانند که رسیدگی به رشد، پیشرفت، خلاقیت و نوآوری دانش آموزان از وظایف اساسی آنها است و همیشه تلاش میکنند تا دانشآموزان را به مسیر خودیابی و شکوفایی استعدادهای شان سوق دهند و این مهم لذت میبرند.
نگارنده به عنوان یک معلم باور دارد، در صورتی که معلمان عزیز این تیوری را درست هضم کنند و خود را به آن آگاه ساخته و آن را درست بکار ببرند؛ در پروسه تدریس احساس راحتی کرده و بازخورد کار شان نیز مفید و متفاوت میگردد. اما در صورت بدون آگاهی از نظریه های معتبر و امروزی در فرایند یاددهی و یادگیری همچنان ادامه دهند، فقط آب به هاون کوبیدن است و بس و نتیجهای ملموسی در پی نخواهد داشت.
Comments are closed.