احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
نویسنده:دکتر حمیدالله مفید - ۳۰ حوت ۱۳۹۹
واژۀ نوروز را آریاییهای باستانی به گونهای «ناوه سردا» میخواندند در در زبان فارسی میانه به گونهای« نوگ روژ » آمده است، در زبان اوستایی به گونهای «نوکه روکه» گمان برده میشود. در دوران خوارزمشاهیان وسغدیان نوروز را «نوسارد ونوسارجی » میگفته اند. سپس در دورههای پسین به گونهای نوروج ونوروز به کار رفته است.
نوروز بزرگم بزن ای مطرب امروز
زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز
منوچهری
همه ساله بخت تو پیروز باد
همه روز گار تو نوروز باد
(فردوسی)
جشن نوروز از کهنترین ومهمترین رسم آریایی استکه در میان اقوام وتبارهای گوناگون فلات بزرگی با گستردهگی وشادمانی بر پا میگردد. گستردهگی این جشن در سرزمینهای افغانستان، ایران، تاجکستان، هندوستان، پاکستان، ترکمنستان، اذربایجان، ارمنستان، بخشهای از سوریه، ترکیه وعراق از فراگیر بودن آن حکایت دارد.
در واقع پس از رسیدن بهار و پایان فصل سرد سرمای زمستان، گیتی رنگ تازه میگیرد و جهان به سوی زایش وپایش به پیش میرود.
نوروز خجسته با ریشههای ژرفش در گهنامه یا تاریخ کشور ما پیشینهگی نزدیک به سههزار ساله دارد، در این سرزمین انسان با دستآوردهایش پیشینهگی بسیار باستانی دارد و از همان زمانهها سال نو و نوروز را میشناخته اند و آمدن بهار را در روز نوروز جشن میگرفتند.
قدامت نوروز و وجود این جشن به زمانهای پیش از هخامنشیان و مادها برمیگردد زمانی که آریائیها سرزمینشان را به دو قسمت تقسیم میکردند و دو فصل گرما و سرما داشتند فصل سرما شامل ده ماه و فصل گرما شامل دو ماه بود، چنانچه در اوستا آمدهاست. بعدها در این دو فصل تغییری پدید آمد و به موجب وندیداد تابستان دارای ۷ ماه و زمستان ۵ ماه گردید. در هر یک از این دو فصل جشنی بر پا میداشتند که هر دو آغاز سال نو به شمار میرفتهاست. وجود پایه و اساس جشنهای نوروز و مهرگان در آغاز فصول دوگانۀ آریائیها گویای آن است که زمینۀ اصلی پیدایش هر یک از آنها، بزرگداشت سرآغاز سال، توجه به پایان یک فصل و آغاز فصلی دیگر بودهاست. با مرور زمان و تحول تدریجی اوضاع جشن نوروز از آن صورت ساده نجومی و گاهشناسی بیرون آمد و بعدها جنبههای متعدد دینی و رسمی و سیاسی پیدا کرد. سرانجام این یادگار با سنن دیرین خود از مدتی متجاوز از نه قرن پیش در آغاز برج حمل جای ثابتی یافت و تنها جشن جهانی است که میتوان گفت تمامی جنبههای دینی، رسمی، سیاسی و طبیعی را در خود جای دادهاست.
نوروز در زمان هخامنشیان
به روایت کیرشمن باستان شناس فرانسوی، کوروشکبیر در سال ۵۸۳ پیش از میلاد دستور برپایی نوروز واغاز بهار را جشن می گرفته است .
نوروز در زمان اشکانیان
اشکانیان که از مردمان مرو وشرق به فلات فارس رفته اند ودولت بزرگ هخامنشیها را نابود کردند به روایت ویس ورامین اثر فخرالدین اسعد گرگانی جشن نوروز را بر پا میداشته اند:
منم آزار و تو نوروز خرم
هر آیینه بود این هردو باهم
سر سال و خجسته روز نوروز
جهان پیروز گشت از بخت پیروز
نام نوروز در شاهنامه فردوسی، تاریخ طبری وآثار الباقیه ابوریحان البیرونی چندین بار آمده است .
فردوسی به این باور است که آغاز شهریاری کیومرث نخستین انسان آریایی در برج حمل واول نوروز بوده است:
چنین گفت کایین تخت وکلاه
کیومرث آورد واو بود شاه
که آمد به برج حمل آفتاب
جهان گشت با فر وآیین وآب
کیومرث شد بر جهان کدخدای
نخستین به کوه اندرون ساخت جای
فردوسی همچنان پادشاهی جمشید پیشدادی را به روز نوروز در روز هرمزد از ماه حمل یا فروردین می داند:
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر او شاه فرمانروا
به جمشید گوهر افشاندند
مر آن روز را نوروز خواندند
به نوروز تو شاه گیتی فروز
بر آن تخت بنشست فیروز روز
پژوهشگران ونوروز نگران به این باور هستند که نوروز هزارها سال پیش از پیدایش زردشت ودیگر دینهای آرایایی وجود داشته ومردم این سرزمین آن را میشناخته اند.
پس از پیدایش دین اسلام و رسیدن آن به سرزمینهای آریایی، جشن نوروز رنگ دینی و اسلامی به خود گرفت .
روایت میکنند: دردوران پیامبر اسلام هنگامی که طبق شیرنی نوروز را برای شان آورند، پرسیدند چیست؟ گفتند، طبق شیرنی نوروز است، فرمودند، نوروز جشنی است، که بالای یکدیگر آب می اندازند وطبعیت را دوباره زنده میسازند، سپس تناول فرمودند.
به گفتاورد برهان القاطع « خدای تعالی در روز نوروز عالم را آفرید، و هر هفت کوکب در اوج تدویر بودند و اوجات همه در نقطه اول حمل بود، در این روز ایزد یا خدا آدم علیه السلام را نیز خلق کرد».
گویند حضرت علی علیه السلام در روز نورروز خلیفه مسلمین شد.
از اینرو نوروز پس از رسیدن اسلام که در آغاز آن را جشن مجوسی میدانستند، دوباره رونق گرفت وبرپا شد.
گفته میشود که عربها پایتخت یزدگرد سوم پادشاه ساسانی را در روز نوروز فتح کردند.
در آغاز خلیفههای مسلمین مالیات عظیمی به خاطر برپایی نوروز وضع کردند.
به گفتاورد تاریخ طبری المعتضد خلیفه ی عباسی مردم بغداد را از برافروختن آتش وپاشیدن آب به روی عابران بر حذر داشت مگر پس از نگرانی از آشوب مردم فرمان خود را پس گرفت .
عباسیان گاهی برای پذیرش هدایای مردم در روز نوروز استقبال میکردند، با روی کار آمدن سلسله طاهریان، سامانیان و صفاریان جشن نوروز با گستردهگی بیشتری برگزار میشد. در این دورهها با فرارسیدن نوروز شاعران در بار در ستایش نوروز شعر میسرایدند و به شاه پیشکش میکردند. بیهقی از شکوه مراسم نوروز در دربار غزنویان نوشته است. شاعرانی چون: فرخی سیستانی، منوچهریدامغانی، و مسعود سعد سلمان در ستایش نوروز شعرهای سروده اند.
در دورۀ سلجوقیان، به دستور جلال الدین ملک شاه سلجوقی برخی از ستاره شناسان به منظور بهتر سازی، گهشماری آغاز سال را در روز یکم نوروز (یعنی ورود افتاب به برج حمل) قرار دادند، بر اساس این گهشماری که به تقویم جلالی شناسایی شده است و به نام سال هجری خورشیدی یاد میشود، تقویم جدید وضع گردید که تا ایدون کما کان به کار میرود.
جشننوروز در زمان غزنویان با شکوه وجلال خاص آن بر پا میگردید، شاعرانی چون: فرخی، فردوسی، عنصری ودیگران در دربار شهنشاه غزنوی در وصف نوروز شعر سروده اند.
به روایت تاریخ بیهقی یا تاریخ سلطان مسعود غزنوی که از برپایی نوروز در دوران غزنویان روایت میکند، جشن نوروز در دربار سلطان مسعود بر پا میگردیده است: «روز پنجشنبه امیر به جشن نوروز بنشست و هدیههای بسیار آوردند بودند. و تکلف بسیار رفت و شعر شنود از شعرا که شادکام بود در این روز گار زمستان وفارغ دل وفترتی نیافت، وصلت فرمود، و مطربان را فرمود(تاریخ بیهقی ۱۳۸۹:۹۴۱)
جشننوروز پس از غزنویان در دوران شاهان غوری، تیموریان نیز در افغانستان برپا میشده است به روایت تاریخ روضه الصفا امیر علی شیر نوایی روضه مزار در شهر مزار در همین دوره ساخته شده است، مردم روز اول نوروز در این روضه مصفا جمع میشدند وجشن نوروز را بر پا میداشته اند.
میلهگل سرخ و بر آفراشتن جهنده حضرت علی از دوران شیبانی ها آغاز می یابد. نوروز در زمان شاهان سدوزایی و محمدزایی نیز برپا میگردید، به روایت تاریخ گنداسنگهه احمد شاه درانی در روز نوروزلباس جدید میپوشید واین جشن را گرامی میداشت.
در دوران پادشاهی تیمورشاه که پایتخت کشور به شهر کابل انتقال یافت دوره شعر وشاعری نیز رونق گرفت، شاعرانی چون مرزا عاجزک افغان و دیگران در مورد نورزو مشاعره میکردند .
در افغانستان نوروز در همه دورهها با جشن و میله دهقان بر پا گردیده است.
آیین نوروز از خانهتکانی آغاز مییابد و خانوادهها به پیشواز نوروز هفت میوه تر میکنند، در روز نوروز ماهی، جلبی وسبزی می پزند، در روز نوروز مراسم میلهگل سرخ و برافراشتن ژنده آرامگاه علی در مزار شریف که پیشینهگی آن به دوران شیبانیان میرسد، آغاز مییابد.
در این روز از همان زمانههای پیشین مردم لباس جدید و نو میپوشند. مراسم میلهسخی، میله شاه شهید، میله شهدای صالحین در شهر کابل در همین روز نوروز برپا میگردد.
نوروز یک جشن باستانی اریایی است و به همه تبارها و اقوام کشور تعلق دارد، در ولایات گوناگون جشن نوروز را بر پا میدارند. در شهر گردیز و شهر خوست مردم در تپه متون بابا میله نوروز را بر پا میدارند .
در شهرهای هرات، بامیان، بدخشان، نورستان مردم با این جشن سرور وشادی میکنند.
این جشن از گیرودار تاریخ به سلامتی سر بدر برده است، طالبان با خرافهگرایی که داشتند، تلاش کردند، تا این جشن را در میان مردم حرام بپندارند، مگر مردم به این تحریفهای خود ساخته و خود بافته آنها اعتنا نکردند و آن را برپا داشتند.
پس از سقوط طالبان جشن نوروز با گسترده گی وشکوه ویژه ای دوباره در سراسر کشور بر پا میگردد.
ایدون برخی چهرههای تبارگرا واسلامیستهای تنگنظر با ارایه دلایل ناسوده و خود ساخته پس از یکهزار و چهارصد سال با اختراعات جدید، می خواهند تا جشن نوروز را حرام بپندارند، مگر مردم هوشیار افغانستان فریب این تحریفهای دینی واسناد جعلکاری شدۀ آنها را نمیپذیرند و با مراجعه به تاریخ یکبار دیگر جشن نوروز باستانی را در سال جدید با شکوه و افتخار بزرگی بر پا خواهند داشت.
Comments are closed.